۵۵۳۶
۰
۱۳۹۰/۰۵/۳۱

اهواز قدیمی ترین شهر شیعی ایران

پدیدآور: رسول جعفريان

خلاصه

شواهد نشان مي دهد که تشيع در اهواز پا به پاي تشيع شهر قم پيش رفته است
اهواز از مراکز اصلی شیعه در ایران و سابقه تشیع آن از قرن اول هجری است. شاید این تعبیر را به جز اهواز، تنها بتوان در باره قم بکار برد. تشیع اهواز به سبب پیوند نزدیک آن با کوفه و رفت آمد اهالی این شهر به یکدیگر است. رفاعة بن شداد که از شیعیان کوفه و درگیر در ماجرای توابین بود، از طرف امام علی (ع) قاضی اهواز بود و حضرت در نامه ای نصایحی به او کردند که قطعاتی از آن در دعائم الاسلام برجای مانده است (مستدرک: 2/450، 14/126، 17/347). بنابرین نفوذ تشیع در اهواز از قرن اول امری عادی بوده و اخبار و اقوالی در این باره در منابع آمده است. طبق معمول مهم ترین شواهد مربوط به رجال شیعی این شهر است. ابراهیم بن میمون از کوفیان شیعی است که برای کار تجاری به اهواز رفت و آمد داشت ودر این باره از قصر و اتمام نماز و سجده بر قیر از امام صادق (ع) پرسید (تهذیب: 2/298). وقتی امام رضا علیه السلام از اهواز می گذشت برخی از شیعیان نواحی اهواز با وی دیدار کردند (الخرائج:‌ 2/660) نامه‌ ای از امام هادی (ع) به مردم اهواز در باره مسأله جبر و تفویض در دست است. (مستدرک: 7/254 ـ 255). در نقلی دیگر آمده است که گروهی از شیعیان اهواز یاد شده که به سامراء آمدند تا امام عسکری (ع) را در یک مراسم ببینند (الخرائج: 1/441). از دوره غیبت صغری هم نقل شده است که مردی متهجد در اهواز به نام سرور، گنگ بود و برای شفا به بغداد آمد تا ابوالقاسم بن روح او را نزد حضرت برده شفا پیدا کند و کرد. (خرائج: 3/1123).
در این دوره، تشیع قم نیز استوار شده و اهواز و قم با یکدیگر پیوند شیعی استواری دارند. يك نمونه روشن آن ارتباط دو تن از شيعيان برجسته اهواز اين دوره با قم و رفت و آمد به این شهر و یا سکونت در آن است. يكى على بن مهزيار اهوازی دورقی و ديگرى حسين بن سعيد بن حماد اهوازى است كه هر دو در نیمه دوم قرن دوم و اوائل قرن سوم هجری با قم در ارتباط بودند. حسین بن سعید به قم آمد و همانجا در گذشت و مدفون شد و سی کتاب داشت (رجال ابن دواد: 124) که قمی ها از او روایت کرده اند.
در اینجا نام شمارى از اصحاب ائمه (ع) را كه اهوازى بوده و برخى از آنان از مؤلفان شیعی در قرن دوم و سوم بوده اند مرور می کنیم:
* ابوبجیر عبدالله بن نجاشى بن عثیم بن سمعان ابوبجیر اسدی ـ كه در برخی نقلها اول زیدی بوده و سپس امامی شده (رجال العلامه: 109) ـ از طرف منصور حاكم اهواز بود. وى نامه اى به امام صادق (ع) نوشت و در اين نامه مسائلى را پرسيد و امام به وى پاسخ داد. پاسخ امام به عنوان «رسالة ابی عبدالله بن النجاشى» در منابع آمده است. (وسائل: 17/208 ـ 209) حکایتی که در کافی:‌ 2/190 – 191 در باره حضور نجاشی در اهواز به عنوان حاکم و درخواست یکی از شیعیان از امام صادق (ع) برای وساطت نزد وی آمده، باید همین نجاشی باشد. گفتنی است که احمد بن علی نجاشی، نویسنده کتاب رجال، از همین خانواده است و به این مطلب در چند جای کتاب خود اشاره کرده است (بنگرید: میراث مکتوب شیعه:‌ 348). نجاشی از خاندان بنی اسد، از قبایل شیعی عرب است و لاجرم باید مهاجرت بنی اسد را به این شهر، پایه تشیع آن به شمار آورد.
* فضالة بن ايوب ازدى، عرب خالص، از اصحاب امام موسى بن جعفر(ع) که ساکن اهواز شد و از فقهای آنجا بود (رجال ابن داود:‌ 271) و مؤلف چند كتاب از جمله كتاب الصلاة (نجاشى: 310). گفته شده: حسن بن سعید اهوازی با وی نزدیک بود (اما حسین بن سعید نه) (نجاشی: 311).
* عبدالله بن محمد بن حصين حصينى عبدى (عبدالقيسى) از اهواز و از اصحاب امام رضا عليه السلام كه كتاب حديث هم داشته است (رجال نجاشى: 227).
* احمد بن محمد حصينى (حضینی یا خصیبی) عبدى [عبدقیسی] اهوازى از اصحاب امام عسكرى (ع) (رجال طوسى: 397).
* جعفر بن حمدان خصیبی همو که در روایت علی بن ابراهیم بن مهزیار، امام از وی ستایش می کند [دلائل الامامه: 296، خرائج:‌ 3/1099)
* محمد بن ابراهيم حصينى اهوازى. برادرش حمدان گويد: به ابو جعفر ثانى عليه السلام عرض كردم: برادرم در گذشت. حضرت فرمود: رحم الله أخاك فانه من خصيص شيعتى; خداى برادرت را رحمت كند; او از نزديكترين شيعيان به من بود (کشی: 563)
* حمدان بن محمد حصينى. از روايت (كشى: 2/835) چنين به دست مى آيد كه او نيز از شيعيان اهوازى بوده است. طوسى در رجال: 356 از او به عنوان يكى از اصحاب امام جواد(ع) ياد كرده است.
* ابوالحصين بن حصين (ابوالحسین بن حسین) ساكن اهواز از اصحاب امام هادى(ع) (رجال طوسى: 393). علامه حلی او را از اصحاب امام جواد (ع) دانسته که در اهواز ساکن شد و از اصحاب امام هادی (ع) هم بود. (رجال العلامه: 187).
* عبدالله بن محمد اهوازى، به نوشته نجاشى وى كتابى داشته كه در آن مسائلى را از موسى بن جعفر (ع) پرسيده و در آن آورده بوده است (نجاشى: 227).
* احمد بن محمد بن موسى بن الصلت، از علماى شيعه در اواخر قرن سوم كه نامش در طُرُق روايى نجاشى و طوسى(فهرست طوسى: 34ـ58) آمده است.
* حسين بن سعيد بن حماد بن مهران اهوازى. جد وی حماد بن مهران از موالى امام على بن الحسين (ع)بود. امام حسین بن سعید، از امامان رضا، جواد و هادى (ع) روایت کرده و مؤلف سى جلد كتاب است كه از آن جمله كتاب الزهد نام دارد. وى كوفى بود; مدتى در اهواز ساكن شد و سپس به قم منتقل گرديد و همانجا در گذشت و مدفون شد. وی در قم بر حسن بن ابان وارد شد (رجال العلامه:‌ 49) (همین مطالب را با اسامی آثار وی بنگرید:‌ فهرست طوسی: 58). ابن الولید گوید: این کتابها را حسین بن حسن بن ابان در حالی که به خط حسین بن سعید بود به دست ما رساند. او گفت که وی میهمان پدرش حسن بن ابان بوده است. (فهرست طوسی: 58 ـ 59). شیخ صدوق در آغاز تهذیب از اتکای خود به آثار حسین بن سعید اهوازی و علی بن مهزیار اهوازی یاد کرده است (من لایحضر: 1 / 2). بخش عمده ای از کتاب المؤمن و کتاب الزهد وی برجای و قطعاتی هم از کتابهای دیگر او برجای مانده است.
داستان حسین بن سعید، تبادل و تعامل علمی ـ حدیثی میان شیعیان قم و اهواز را نشان می دهد. على بن مهزيار متأثر از حسین بن سعید است (فهرست طوسى: 152). جعفر بن يحيى بن سعيد احول، دايى حسین بن سعید از اصحاب امام هادى عليه السلام بود.
* حسن بن سعيد بن حماد اهوازى. وى با برادرش در تأليف تمامى آثار او مشاركت داشت، اما كتاب ها به نام برادرش شهرت يافت (نجاشى: 58).
کشی گوید: حسن و حسین فرزندان سعید بن حماد بن سعید از موالی علی بن الحسین بودند. حسن بن سعید همان است که اسحاق بن ابراهیم حضینی (اهوازی) و علی بن ریان را به امام رضا (ع) پیوند داد. همین طور عبدالله بن محمد حضینی را. حسن بیش از پنجاه تألیف دارد و سعید ملقب به دندان بود. (رجال کشی:‌552) همان طور که گفتیم، جد اینان، حماد بن مهران دست پرورده امام سجاد (ع) بوده است. (نجاشی:‌ 58).
* على بن مهزيار از محدثان و دانشمندان شيعه در نيمه اوّل قرن سوم هجرى است، كسى كه آن اندازه اعتبار داشت كه مزارش از همان ايام براى شيعيان منطقه خوزستان و در شهر اهواز زيارتگاه باشد. نجاشى مى نويسد اصل او از منطقه دورق است كه در اهواز سكونت كرده و پدرش نصرانى بوده و مسلمان شده است (نجاشى: 253). در نقلى ديگر آمده است كه او از هنديجان فارس بود و در اهواز ساكن شد. در رجال کشی (549) آمده است که او نصرانی بود که مسلمان شد و در اصل از یکی از قرای فارس بود، سپس در اهواز ساکن شد و همانجا ماند. از بس سجده کرده بود پیشانی اش پینه بسته بود. وی بعد از درگذشت عبدالله بن جندب جای وی را گرفت. بیش از سی کتاب دارد و محتوای برخی از مکاتبات وی با امامان در منابع نقل شده است (کشی: 550 ـ 551)
در روایتی آمده است: زمانی از ابوجعفر علیه السلام اجازه خواست که به خاطر فراوانی زلزله های اهواز از آنجا منتقل شده جای دیگری برود. امام به وی نوشتند: از آنجا نروید، چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بگیرد. غسل کنید و لباس خویش را طاهر کرده روز جمعه بیرون روید دعا کنید. او گوید:‌ چنین کردیم. زلزله ها متوقف شد. (علل الشرائع: 2/555، من لایحضر:‌ 1/544). از خاندان مهزیار شماری محدث و مؤلف در منابع روایی و رجالی شیعه یاد شده است. یکی از آنها ابراهیم بن مهزیار اهوازی است که کتاب البشارات داشته است (نجاشی: 16). محمد بن علی بن مهزیار که اخباری از او نقل شده و چند نسل بعد، ابوجعفر محمد بن حسن بن علي بن مهزيار اهوازي (رسالة ابی غالب زراری: 150). سلامة بن محمد بن حسین بن علی بن مهزیار از مشایخ نعمانی استاد کلینی (طبقات اعلام الشیعه: قرن چهارم: 136)
* احمد بن حسين بن سعيد بن حماد اهوازى ملقب به «دندان» كه غالى بود. كتابى با عنوان كتاب الاحتجاج داشته است (نجاشى: 77، فهرست طوسى: 65).
* محمد بن جبرئيل اهوازى; كتابى در حديث داشته است (نجاشى: 339).
* محمد بن جعفر بن عنبسه حداد معروف به ابن رويده; متهم به غلوّ بوده، چندين اثر از جمله كتاب «الخصال» و «كتاب الكمال» داشته است (نجاشى: 376).
*احمد بن ابراهيم بن احمد بن معلى عمى اهوازى، از مؤلفان شيعه كه شيخ طوسى در فهرست: 76 از او ياد كرده و كتابى در مناقب اميرالمؤمنين (ع) و كتابى در اخبار صاحب الزنج دارد. اينها تميمى بودند كه از آن خارج شده با حِلف، به قبيله تنوخ پيوسته و در اهواز ساكن شدند (فهرست طوسى: 76).
تعداد بیشتری اهوازی در میان رجال حدیث و مؤلف و راوی از امامان در اخبار شیعی وجود دارد که باید در باره آنان تحقیق صورت گیرد، مانند یحیی بن سعید اهوازی، احمد بن محمد بن صلت اهوازی، محمد بن مخلد اهوازی، علی بن ازهر اهوازی، جعفر بن سلمة اهوازی، علی بن عروه اهوازی، احمد بن محمد اهوازی، عمر بن ریاح اهوازی، عبدالله بن محمد اهوازی، احمد بن روح اهوازی، ابوعبدالله حسین بن علی اهوازی.
نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

منابع مشابه بیشتر ...

مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب

رسول جعفریان

کتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در

برهان المسلمین در توحید و فلسفه احکام و قوانین اسلام

رسول جعفریان

نویسنده کتاب برهان المسلمین که در سال 1307 خورشیدی نوشته و منتشر شده است، می کوشد تصویری از اسلام ار

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

اندر تعریف صحیفه پنجم از کتاب صحائف العالم

رسول جعفريان

گزارش و معرفی کوتاهی است از بخشی از کتاب صحائف العالم، اثری که تاکنون منتشر نشده است. در این فصل، اط

يک گزارش و سه سند در باره حجاج ايراني در راه جبل

رسول جعفريان

یش از یک هزار و سیصد سال، ایرانیانی که عازم حج بودند از راه جبل، به مکه می رفتند. این راه، حد فاصل ک