۲۱۷۲
۰
۱۴۰۱/۰۲/۰۱

اندر معرفی رساله الفارقه ابن العتائقی در باره فرق اسلامی

پدیدآور: رسول جعفریان

خلاصه

ابن العتائقی زنده در 790 رساله ای با عنوان الفارقه در باره فرق اسلامی دارد که پیش از انقلاب در مجله معارف اسلامی اوقاف منتشر شد، و اکنون به صورت یک کتاب مستقل در نجف انتشار یافته است. این سطور در معرفی آن است.

الرسالة الفارقة، عبدالرحمن بن محمد بن ابراهیم بن العتائقی (زنده در 790)، تحقیق قاسم الخاقانی القاسمی، نجف، العتبة العلویة، 1440
این رساله، توسط عالمی شیعی، عرب  و حلی (از قبیله خفاجه) در اواخر قرن هشتم هجری نوشته شده است. مجموعه آثار این عالم، در حوزه های مختلف ادب و دین، در سالهای اخیر در یک مجموعه 9 جلدی منتشر شده و شرح حال خود او هم در مجلد اول آمده است. رساله الفارقه که تنها نسخه آن در کتابخانه عتبه علوی در دسترس بوده، سابقا در مجله معارف اسلامی تهران، (سازمان اوقاف، شماره اول، سال اول، سال 1345ش، صص 29 ـ 35) به کوشش محمد جواد مشکور ـ فعال ترین دانشمند ایرانی در دانش فرق اسلامی ـ منتشر شده است. ترجمه آن، هم در شماره بعدی همان مجله، توسط ابراهیم وحید دامغانی انتشار یافته است. اکنون همان متن با مقدمه و تصحیح جدید در نجف و تحت عنوان الرسالة الفارقة و الملحة الفاتقه منتشر شده است. این رساله از این جهت که منعکس کننده برخی از آرای شیعه در تفسیر و توضیح باورهای فرق اسلامی است، ارزشمند است. نویسنده در ابتدای این رساله، فهرستی از موارد اختلافی مسلمانان را به نقل از منابع آورده و اولین ارجاع او به کتاب أبکار الافکار شیخ ابوالحسن آمدی (م 631) است. در همین آغاز باید گفت که این رساله، ناظر به کتاب آمدی نوشته شده و مطالبی از آن نقل، گاه تأیید و گاه نقد شده است. و اما موارد اختلافی نخست میان مسلمانان، شامل موضوعاتی است که صحابه بر سر آن اختلاف کردند، هرچند همه آنها جنبه ملل و نحلی ندارد. اولین مورد بر سر آوردن قلم و دوات برای نوشتن چیزی است که بعد از رسول (ص) منحرف نشوند. اختلاف در فدک مورد دیگر است. (ص 53). هفتمین مورد اختلاف در باره کسانی است که حاضر به پرداخت زکات نبودند. (ص 59). اختلاف منجر به قتل عثمان، برپایی جمل و صفین نمونه های بعدی است. مواردی هم فقهی است. (ص 60). بعدها با آمدن غیلان دمشقی و معبد جهنی و دیگران، این اختلافات بیشتر و عمیق تر شده به هفتاد و سه مورد  رسید (حدیث معروف). از میان اینها، شیعه تمسک به ولاء اهل بیت دارند، و فرقه ناجیه هستند. در ادامه، اصلی ترین فرق اسلامی را شامل شیعه، معتزله، خوارج، مرجئه، نجاریه، جبریه، مشبهه، و فرقه ناجیه که همان امامیه است، دانسته، هر کدام را تعریف و فرقه های زیر مجموعه آنان را معرفی می کند. (ص 67).  نخستین گروه، معتزله هستند. در باره معتزله، یک تعریف کلی همراه با اجمالی از عقاید اصلی شان آورده و حاشیه ای هم از این جهت که بخشی از آن درست است و کدام یک محل اشکال است، بیان می کند. چنان که اشاره شد، اصل تعریف ها از ابکار الافکار آمدی است. سپس فرقه های فرعی معتزله را آورده و معرفی می کند. در اینجا همراهی با معتزله آشکار است. سپس فرقه های داخلی معتزله را برشمرده، طبق معمول نام بنیانگذار و اشاره به عقاید هر یک را می نویسد. هر کجا موافق یا مخالف است، با تعبیر «اقول» مطلبی بیان می کند. برای مثال، در ذیل معمریه نکته ای در باره نفس آمده، و او می افزاید: این مذهب جمیع حکما و محققین از مسلمان است و دلایلی دارند. در باره برخی از باورهای دیگر او حاشیه می زند که درست نیست و لازمه آن کفر و انکار ضروریات از دین محمد (ص) است. (ص 88). در واقع، در هر مورد نقد کوتاه یا تأیید کوتاهی دارد. «فی هذه المذاهب، ما هو صحیح حق، و فیها ما هو باطل». (ص 93). فرقه بعدی شیعه است که از غلاة شروع کرده، از سبائیه و باقی آنان یاد می کند. کاملیه می گفتند، صحابه، با ترک علی (ع) کافر شدند و علی هم با دنبال نکردن امامت کافر گشت. عتائقی می گوید: این چه غلوّی است که علی را متهم به کفر می کند؟ غلو یعنی نسبت الوهیت به آن حضرت. حق این است که آنان نه غالی اند و نه شیعه، و می افزاید: تمام غلاة کافر هستند. (ص 100). در باره مغیریه توضیحی داده می افزاید: از این فرقه ها کسی نمانده، مگر «طائفة تسمی النصیریه». (ص 102). در باره موارد کفر غلاة دیگر هم به تناسب باورهایشان، تأکید می کند. این که فلان فرقه، به خاطر استحلال محرمات، و رد کردن فرایض، کافر شدند. (ص 104). الغُلاة کلّهم لا شک فی کفرهم مطلقا. (ص 105). در باره هشامیه از شیعه، عقاید تجسیمی را نقل کرده، اما آنها را نادرست می داند، این که هشام بن حکم و هشام بن سالم، از «کبار العلماء الموحدین غیر المشبّهین» بوده اند. (ص 109). نسبت دادن حدوث صفات خدا را به زرارة بن اعین هم انکار می کند. (ص 109). از یونس بن عبدالرحمن هم با تعبیر «من کبار الموحدین العارفین» دفاع کرده، این که او از غلات باشد را خطای محض دانسته است (ص 111). عقاید مفوّضه را هم که خداوند محمد را خلق کرده باشد و دنیا را به او سپرده باشد، نادرست دانسته، و گوید هر کسی چنین باوری در باره علی (ع) داشته باشد، باطل است (ص 115). در باره اسماعیلیه نیز توضیحاتی دارد و نقد هم می کند، و در نهایت این که خلافی در کفر این طایفه ملحده وجود ندارد، و این که گفته شده، حکم آنان حکم مرتدین است (ص 124).  بعد از آن سراغ جارودیه و دیگر فرق منتسب به زیدیه رفته، سپس از امامیه سخن گفته است. از قول آمدی آورده است که احدی از امامیه معتقد به حلول و اتحاد و تجسیم نیست، اما قائل به نص در امامت هستند، صحابه را به خاطر ترک بیعت با علی(ع) تفکیر می کنند، و نسبت های بد می دهند. عتائقی اعتقاد به نص را قبول دارد که اساس تشیع امامی است، اما تکفیر صحابه توسط امامیه را نادرست می داند «فلیس بحق». برای این که بیشتر صحابه مانند سلمان و مقدار و .... افراد مومن و ممدوح هستند؛ اما اگر کسی با علی دشمنی کند و بغض او را داشته باشد کافر است. (ص 129). البته کسانی که دیگران را بر علی مقدم می دارند و در این باره تعصب دارند، فاسق هستند. (ص 132). عتائقی در اینجا مختصری از عقاید امامیه را بیان می کند، این که به هر حال امامیه، تابع راه علی و  اولاد او هستند.(ص 133). بحثی هم با آمِدی در باره ازدواج عمر با ام کلثوم دارد که سابقه این مسأله را در این دوره نشان می دهد (ص 134). بخش بعدی شرح عقاید خوارج و فرق آنهاست. (ص 139). خلاصه­ای از عقاید آنان بیان کرده، که از آن جمله تکفیرعلی (ع) تکفیر عثمان، تکفیر اکثر صحابه و تکفیر مرتکب کبیره است. وی تمام فرق خوارج را کافر می دند «هذه الفرقة ـ الازارقه ـ بل جمیع فرق الخوارج کفرة ـ و دلیلش هم انکار ضروریات دین محمد (ص) است. (ص 142). عقاید اباضیه معتدل تر است، از جمله این که مرتکب کبیره را موحّد اما غیر مومن می دانند. اشاره اجمالی به سایر فرق خوارج دارد، و سپس سراغ مرجئه می­رود. کسانی که عمل را از نیت و عقد قبلی به تأخیر انداخته و معتقدند که معصیت به ایمان لطمه نمی زند (ص 149). سپس به شرح فرق آنان پرداخته علاوه بر ایمان، به برخی از نکات دیگر هم در این فرقه ها اشاره می کند. مثل عبیدیه گخ گویند خداوند «علی صورة الانسان» است. (ص 150). شماری از اینها، بین ارجاء و قدر جمع کرده اند (ص 152). نجاریه گروه بعدی هستند. ابوالحسین بن محمد نجار رئیس این طایفه، جبری است، (خالق اعمال خداست، اما عبد فعل را کسب می کند) هرچند در بحث نفی صفات وجودی از خداوند، عدم امکان رؤیت خداوند و نیز خلق قرآن، به معتزله نزدیک است. نویسنده همان تعریف آمدی را که منبعی برای داده های او در این کتاب است، آورده است.  (ص 155). مجبّره و مشبهه دو فرقه بعدی هستند که اشاراتی به عقاید آنان دارد. شماری از غالیان شیعی هم در شمار مشبّهه آمده اند. (ص 163). آخرین بخش کتاب «بیان الفرقة الناجیه» و بطلان روش دیگران است. همه بحث ها ناظر به مطالب کتاب ابکار الافکار آمدی است. اینجا هم عبارتی از آمدی در باره فرق ضاله بیان کرده، و چنان که او اشاعره را فرقه ناجیه می داند، تأکید می کند که از نظر او فرقه ناجیه همان امامیه است. (ص 169). نقدی بر اشاعره دارد (ص 171)، نقدی بر قدریه (ص 174). آمدی شیعه را به دلیل تکفیر صحابه نقد کرده و باز عتائقی تأکید می کند که شیعه همه صحابه را تکفیر نمی کند، کسی را تکفیر می کند که نص جلی و خفی را انکار می کند و با اهل بیت دشمنی و عداوت دارد (ص 176 ـ 177).نقدی هم بر خوارج و مشبهه دارد. در واقع نقدهای آمدی را می آورد و تأیید می کند. گاه نکته ای می افزاید. از جمله وقتی آمدی اسماعیلیه را تکفیر می کند، آن را «حق و صواب» می داند. (ص 180 ـ 181). در باره تکفیر برخی از فرق، به نقد آمدی می پردازد. از آن جمله تکفیر روافض به خاطر تکفیر صحابه است و باز عتائقی تأکید می کند که «الشیعة الامامیة فانهم لم یکفروا احدا من الصحابه، و انما قالوا بفسوق بعضهم» (ص 185). مقصود از «فسوق» اصحاب جمل و صفین است. (ص 186). مباحث اخیر کتاب در باره مفهوم تکفیر و تاریخچه بسیار سودمند است. این که مشبهه کافر هستند یا نه. (ص 189). کتاب در صفحه 193 تمام می شد.

rkh4M1650559667.PNGkMuwv1650560213.PNG

jpaFC1650560999.PNG

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب

رسول جعفریان

کتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در

برهان المسلمین در توحید و فلسفه احکام و قوانین اسلام

رسول جعفریان

نویسنده کتاب برهان المسلمین که در سال 1307 خورشیدی نوشته و منتشر شده است، می کوشد تصویری از اسلام ار