۴۵۴۹
۰
۱۳۸۴/۰۸/۲۸

آيت الله قاضي طباطبائي در وادي علم و تحقيق

پدیدآور: محمد طاهري خسروشاهي
چکيده: يکي از شخصيت‌هاي برجسته تاريخ معاصر ايران، آيت‌الله شهيد سيد محمد علي قاضي طباطبايي مي‌باشد. اين عالم کوشا و پر تلاش که پيشگام شهيدان محراب انقلاب اسلامي مردم ايران است، با توجه به اشتغالات مبارزاتي و ديدگاههاي ضد سلطنتي اغلب به عنوان فردي سياسي که سالها در نبرد با رژيم شاهنشاهي و خانوادة پهلوي بوده، شناخته مي‌شود. اين مقاله که به مناسبت بيست و ششمين سالگرد شهادت آن روحاني عالمِ و پژوهشگر توانا (دهم آبان 4) درج مي‌شود، شخصيت علمي و پژوهشي آيت‌الله قاضي طباطبايي را با رويکرد ويژه به کتاب گرانسنگ « تحقيق دربارة اول اربعين حضرت سيد‌الشهدا(ع)» بررسي مي‌کند.

آيت الله قاضي طباطبائي در وادي علم و تحقيق
8 آبان 1385
پژوهشگر: محمد طاهري خسروشاهي
چکيده: يکي از شخصيت‌هاي برجسته تاريخ معاصر ايران، آيت‌الله شهيد سيد محمد علي قاضي طباطبايي مي‌باشد. اين عالم کوشا و پر تلاش که پيشگام شهيدان محراب انقلاب اسلامي مردم ايران است، با توجه به اشتغالات مبارزاتي و ديدگاههاي ضد سلطنتي اغلب به عنوان فردي سياسي که سالها در نبرد با رژيم شاهنشاهي و خانوادة پهلوي بوده، شناخته مي‌شود. اين مقاله که به مناسبت بيست و ششمين سالگرد شهادت آن روحاني عالمِ و پژوهشگر توانا (دهم آبان 84) درج مي‌شود، شخصيت علمي و پژوهشي آيت‌الله قاضي طباطبايي را با رويکرد ويژه به کتاب گرانسنگ « تحقيق دربارة اول اربعين حضرت سيد‌الشهدا(ع)» بررسي مي‌کند.


سيد محمد علي قاضي طباطبايي ( 1291 -1358 شمسي ) نخستين تحصيلات خود را در تبريز و اغلب با حضور در محفل تدريس عمويش آغاز کرد. پس از طي مقدمات، در سال 1359 قمري (1316 شمسي) عازم شهر قم شد و نخستين کلاس درس قم را با حضور در حلقه ارشاد امام خميني (ره) تجربه کرد. شايد شرکت در کلاس هاي شرح منظومه و اسفار ملاصدراي امام بود که نخستين بارقه هاي شور مبارزات سياسي را نيز در وجود او روشن کرد.

وي در سال 1369 قمري (1326 شمسي) براي تکميل آموخته هايش عازم نجف مي‌شود و در درس بزرگاني چون سيد محسن حکيم، سيد ابوالقاسم خويي، شيخ محمد حسين کاشف الغطا، شيخ شرف الدين عاملي، سيد محمد حسين طباطبايي، سيد هادي ميلاني و ... اجازه اجتهاد و روايت مي‌گيرد.

حاصل 30 سال تلاش علمي و پيگيري تحقيقاتي آيت‌الله قاضي، آفرينش دهها کتاب ، رساله و مقاله باشد که در قالب تأليف، تصحيح، تصنيف و حاشيه و تقرير به وجود مي‌آيند و هم‌اينک برخي از آنها به صورت مطبوع در اختيار علاقمندان قرار گرفته است. البته بخش عمده‌اي از آثار تحقيقاتي آن عالم توانا، هنوز به صورت نسخه خطي است و شايسته و لازم است از سوي متوليان امر نسبت به چاپ و نشر آنها اقدام شود. البته با وجود خلف فاضل و علاقه‌مند آن عالم توانا حجت الاسلام سيد تقي قاضي طباطبايي، چنين کار بزرگي را مي‌توان به سهولت به اتمام و انجام رساند.

يکي از تأليفات آيت‌الله طباطبايي که سال گذشته همزمان با برگزاري بزرگداشت ايشان، از سوي سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي همراه با اضافات و تعليقات تجديد چاپ شد، کتاب تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيد‌الشهدا (ع) مي‌باشد. البته اين اثر سالها پيش براي نخستين بار در تبريز منتشر شده بود.

موضوع اصلي اين کتاب آن گونه که از عنوانش پيداست، تحقيق درباره نخستين اربعين امام حسين (ع) و اثبات اين نکته است که کاروان عاشورا در بازگشت از سرزمين شام، در بيستم صفر سال 61 هجري قمري بر سر تربت مطهر امام حاضر شده است. به ديگر بيان، نويسنده کتاب با بررسي اقوال و روايات متعددي که عمدتاً از زبان و قلم علما و مقتل نويسان بزرگي همچون سيد بن طاووس،علمه محدث نوري، ابن طبري، شيخ مفيد و ديگران تراوش يافته و گاهاً بسيار متناقض و متضاد – از حيث تاريخي و زماني – مي‌باشد؛ اثبات مي‌کند که کاروان اسراي اهلبيت (ع) تنها چند روز در شام اقامت کرده و بلافاصله به سرزمين کربلا بازگشته و درست در بيستم صفر 61 هجري قدم به خاک آن ديار گذاشته است.

در بيان اهميت اين بحث تاريخي، همين بس که نخستين باز دو تن از علماي طراز اول شيعه، سيد بن طاووس در لهوف و محدث نوري در لولو مرجان در درستي مسئله « ورود کاروان عاشورا در نخستين اربعين به سرزمين کربلا » دچار ترديد و ارائه شبهه و سئوال شدند. بعدها اين ترديد به آثار شفاهي و کتبي شاگردان آن دو عالم برجسته راه يافت و بدين‌گونه مدخل مهمي در کتب ديني شيعه و حتي سني براي بحث بوجود آمد.

دليل عمدة آن دسته از علمايي که در اين مسئله ترديد داشتند [و دارند] بُعد مسافت ميان سرزمين شام و عراق (دمشق و کربلا) مي‌باشد. اين افراد معتقدند چگونه ممکن است کاروان عاشورا در طول 40 روز، مسافت طولاني کربلا تا شام را در ضمنِ اقامت در برخي شهرهاي بين را سر کند و پس از مدتي توقف در شام، دوباره همان مسير را باز گردد. بنابر اين، کاروان عاشورا يا در بيستم صفر سال 62 قمري (يک سال پس از شهادت) وارد کربلا شده و يا در اربعين دوم حضرت سيد‌الشهدا (80 روز پس از شهادت) به آن مکان مقدس وارد آمده است.

آيت‌الله قاضي طباطبايي در اين ميان با بررسي منابع ديني، تاريهي و فقهي و پژوهش در آثار و اقوال « تاريخ عاشورا» با ارائه دلايل عقلي و نقلي، غبار ترديد از چهرة اين مسئله بر مي‌دارد. جالب اينکه وي عمدتاً با بهره‌گيري از آثار علماي طراز اول تشيع، اثبات مي‌کند که کاروان امام حسين (ع) در همان اربعين اول حضرت سيد‌الشهدا وارد کربلا شده است.

در ضمن مباحثي که نويسنده دانشمند و موشکاف در اين کتاب براي اثبات عقيده خود و کشف حقيقت مطرح کرده، از موضوعات مختلف تاريخي، اجتماعي، سياسي، علمي، فقهي و... سخن به ميان آمده است. در اين قسمت از مقاله، به بيان گذرا و شتابزده‌اي از موضوعات فوق که جملگي حکايت از وسواس علمي و روحيه پژوهشگري و نقادي آيت‌الله قاضي طباطبايي دارد، اشاره مي‌شود.

مباحث تاريخي

حمله روسيه به ايران

در بخشي از مباحث مربوط به بررسي اثبات ورود کاروان امام حسين (ع) در بيستم صفر سال 61 هجري به کربلا رشتة تأليف آيت‌الله قاضي به بيان اين نکته مهم تاريخي مي‌رسد که نبايد به هر حديث و روايتي که در کتب ديني چاپ شده است اعتماد کرد. چرا که في‌المثل کساني چون ابن حزم اندلسي هستند که با وارد کردن جعليات و روايات ساختگي درصدد ضربه زدن به اسلام بوده‌اند.

آيت‌الله قاضي اين ابن حزم اندلسي را ميرزا فتحعلي آخوندزاده در دوران اخير مقايسه مي‌کند و مي‌گويد: «...ابن حزم در قدما مانند ميرزا‌ فتحعلي‌ آخوندزاده در‌ اين اواخر زمان ما به هذيان‌گويي مشهور و به دروغ‌پردازي معروفند. خواسته با ياوه‌گويي بر اساس اسلام لطمه بزند و حرفهايي زده که جواب‌هاي آنها روشن است... اين آخونداف‌ها و اين طالب‌اف‌ها بودند که اساس و شالودة فتنة روسيه و قفقاز را در زمان روس‌هاي تزاري با بي‌دين کردن مردم فراهم آوردند. تابعين آنها در ايران ما هم در آن خيال‌اند. بدون شک آخونداف و طالب‌اف از غرب زده‌هاي بيشتر از نود و صد سال قبل بوده‌اند. خيال کرده‌اند که دين اسلام با علوم صنعتي و طبيعي نمي‌سازد در صورتي که ... اسلام مردم را به علم و صنعت دعوت مي‌کند و آن حرفها از افترا‌هاي دشمنان به اسلام است...» (ص 65)

همچنين در بخش ديگري از کتاب «اربعين» در آنجا که سخن از محل دفن رأس مطهر امام حسين (ع) مي‌باشد، قولي از زبان فرهاد ميرزا معتمد الدوله فرزند عباس ميرزا نايب السلطنه قاجار نقل مي‌شود که وي در سفر به مصر، زيارتگاهي منسوب به دفن رأس مبارک امام شاهده کرده است.

آيت‌الله قاضي در پاورقي اين بحث در توصيف و معرفي عباس ميرزا اشاره‌اي به رشاده‌هاي اين فرمانده دلير در مبارزه با قشون کشي لشکر تزار مي‌کند. آيت‌الله قاضي مي‌نويسد: « ...عباس ميرزا نايب السلطنه مرد عاقل و داناي سلسلة قاجار بوده و زحمات زياد متحمل شده و نامه ها به مراجع تقليد نجف اشرف نوشته ... و از آنها درخواست حکم جهاد و حرکت به ايران کرده که در جنگ با روس‌هاي تزاري شرکت کنند. اينجانب خودم آن نامه ها را ديده‌ام و در کتاب خاندان عبدالوهاب عين بعضي از آنها را نقل کرده ام.» (ص 174)

آيت‌الله قاضي چنانچه از نوشته‌اش پيداست علاقمند به تاريخ هجوم و لشکر کشي روس به ايران بوده و خود نظرات و تحليل‌هاي خاصي داشته است. چنانچه در باب شرکت علماي نجف در جنگ با روسيه معتقد است: «...نسبت دادن صاحب آثار الشيعه الاماميه به فقها که خودشان در جن

با روس‌ها دخالت کردند، نسبت غلط بوده و غفلت از دست به دامن شدن دولت و مرحوم عباس ميرزا به فقها و درخواست حکم جهاد است»(ص 174)

البته در اين مورد تاريخي حق با آقاي قاضي است. از تاريخ چنين بر مي‌آيد که علماي نجف در پاسخ به « دعوت به شرکت در هجوم عليه روس» آماده سفر مس شده‌اند که درست در شب مسافرت آخوند خراساني که رهبري گروه را بر عهده داشته، فوت مي‌نمايد. البته تاريخ نويسان ، رحلت آيت‌الله را يک «قضيه مشکوک» قلمداد مي‌کنند. به هر حال اگر حکم جهاد صادر مي‌شود( ر. ک به کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد... تصحيح دکتر غلامحسين زرگري نژاد) منتها علماي خطة عراق موفق به شرکت حضور در جنگ نمي‌شوند.

آيت‌الله قاضي در تداوم همين بحث است که از وصايت نائب السلطنه به امور شخصي جد اعلاي‌شان خبر مي‌دهد و مي‌گويد: « جد امجد عالم رباني آيت‌الله حاج ميرزا مهدي قاضي طباطبايي ( قدس سره ) متوفي 1241، نائب السلطنه را نسبت به امور شخصي خانوادگي خود بعد از وفات خويش وصي کرده و اين موضوع را سلاطين قاجار ماية افتخار خودشان مي‌دانستند... در جنگ با روس‌هاي تزاري که سالها به طول انجاميده روس‌ها مي‌گفتند: « مادام که قاضي در حال حيات است ما نمي‌توانيم به آذربايجان وارد شويم...» (ص 174)

نفوذ و عظمت مقام معنوي و سياسي جد اعلاي آيت‌الله قاضي از همين سطر پاياني نوشته فوق پيداست. اين نفوذ به حدي بوده که لشکر روس رعب شديدي از وجود آيت‌الله قاضي بزرگ داشته و ايشان را مانع هجوم خود به آذربايجان قلمداد مي‌کرده است.



مباحث اجتماعي

ضرورت پيرايش عقايد و آداب ديني از خرافات

بخش عمده‌اي از کتاب اربعين آيت‌الله قاضي در برگيرنده مطالب اجتماعي و سلسله مباحثي که اگر چه ارتباط مستقيمي با موضوع کتاب ندارد، و ليکن با توجه به اهميت بحث، مولف در اقناي تأليف وارد آن مباحث گرديده است.

از طرح برخي از اين مباحث، مؤلف در اثناي تأليف کتاب وارد آن مباحث گرديده است. از طرح برخي از اين مباحث اجتماعي و سياسي، شجاعت بيان و صداقت قلم آيت‌الله قاضي مشخص مي‌شود. مثلاً ايشان در فرازي از کتاب (ص278) انتقاد شديدي به شهرداري ئقت تبريز(1350شمسي) به دليل عدم رسيدگي به وضعيت عمراني و آباداني شهر به عمل مي‌آورد. گاهي نيز ديده مي‌شود که اين مباحث اجتماعي ريشه در عقايد ديني مؤلف دارد.

آيت‌الله قاضي در بخش تعلقيات کتاب به يکي از مسايل مهم اجتماعي که بويژه در تبريز و آذربايجان نمود بيشتري دارد، اشاره مي‌کند. وي با تأکيد بر اينکه بايد تغييراتي در زمينة نحوة برگزاري مجالس ترحيم ايجاد شود مي‌گويد:

«... وضع آنها [مجالس ترحيم] طور است که دشمنان عالم تشيع که درصدد جستجوي نقاط ضعف هستند ايراداتي وارد مي‌کنند. زيرا در موقع قرائت قرآن‌مجيد... اعتنا به قرائت قرآن نشده مردم مشغول صحبت با يکديگر و يا سيگار کشيدن و صرف چايي و آمد و رفت و توجه گرم به يکديگر ... شده و ابداً اعتنايي به شنيدن قرآن‌کريم نمي‌کنند ولي وقتي کسي مي‌خواهد نوحه‌خواني کند تمام مردم سکوت اختيار کرده دست از صحبت مي‌کشند ... دشمنان تشيع مي‌گويند اين شيعيان به نوحه سيد‌الشهدا (ع) از قرآن بيشتر احترام قائلند...» (ص392)

در ادامه آيت‌الله قاضي چند پيشنهاد در رابطه با تقسيم بندي ساعات مجالس ترحيم ارائه مي‌دهد.

چندي پيش بسياري از مراجع تقليد و علماي اعلام در خصوص جعلي بودن تصاوير که به عنوان «شمايل ائمه اطهار» (ع) در سطح جامعه پخش شده است، هشدار داده خواستار جمع آوري اين عکس‌هاي ساختگي شدند. آيت‌الله طباطبايي چندين سال پيش از اين و در زمان رژيم پهلوي به جعلي بودن اين تصاوير تأکيد کرده، مردم را از استفاده از اين تصاوير بر حذر داشته است.#

«زهي خيال خام و زودباوري است عکس رسول الله را انتشار مي‌دهند و نسبت آن را به فلان دير نصاري و فلان موزه داده به خورد مسلمانان زود باور مي‌دهند ... برخي از تاريخ نويسان ما هم قبول کرده در کتابش گراور مي‌کنند .. عکس‌هايي که درست مي‌کنند بدون شک ساختگي و غلط است. اف بر يک ده مسلمان بي خبر که آن عکس ها را زينت در و ديوار و هتک حرمت [مي‌نمايند] ... تمامي آن عکس ها نسبت به پيغمبر و امامان (ع) مي‌دهند اساساً دروغ و بي اصل و حقيقت است» (صص 167و168)

همچنين از موارد مهمي که آيت‌الله قاضي طباطبايي در کتاب اربعين بدان توجه کرده، اجتناب مداحان اهلبيت عصمت و طهارت و نيز علماي منابر از خواندن نوحه‌هاي جعلي و گفتن روايات آميخته باخرافات است.

ايشان ضمن دعوت از شاعران کشور به اينکه شاعري چون دعبل خزاعي را الگوي خود قرار دهند مي‌گويند: « ... اي کاش شعراي عجم از ترک و فارس و ديلم در سرودن اشعار مراثي و نوحه‌سرايي و مرثيه‌خواني پيروي از امثال دعبل خزاعي مي‌کردند ... خصوصاً آنان که در آذربايجان با زبان ترکي محلي آذري بر سيد مظلومان نوحه و ندبه کرده و اشعار مي‌سرايند ... هر چه به ذهنشان بيايد و با سجع و قافيه موافق‌ آيد از آوردن آن کلمات خودداري کرده و باتناسب مقام امام (ع) به نظم آوردند و نسبت ناروا به افراد خاندان رسالت ندهند ... دستهاي مرموز استعمارگران و دشمنان قرآن و اسلام در کارند و اغلب مسلمانان مصيبت‌زده در خوابند و گوش شنوايي ندارند. ( ص 308 )



مباحث سياسي

هشدار آيت‌الله قاضي طباطبايي به وزارت فرهنگ عصر پهلوي

اصولاً زبان قلم آيت‌الله قاضي طباطبايي در اين اثر، گيرا، بي پرده، تسليم ناپذير و قوي است. بر همين اساس است که در برخي موارد علمي – تاريخي نيز از رسالت خويش فرو گذار نکرده، هر آنجا که لازم دانسته امر به معروف و نهي از منکر نموده است. به زبان ساده مي‌توان گفت: آيت‌الله قاضي طباطبايي در عرصة علم و پژوهش نيز « مبارز‌ي نستوه و خستگي ناپذير» است.

در بخشي از کتاب که از ميرزا فتحعلي آخوند‌زاده سخن مي‌رود، آيت‌الله قاضي طباطبايي از چاپ و نشر آثار او توسط وزارت فرهنگ به شدت گلايه و انتقاد مي‌کند و مي‌گويد: «متأسفانه انديشه‌هاي او را اين روزها در مرکز شيعه طهران طبع نموده و اجازه نشر هم داده‌اند. در صورتي که سراپا خيانت به دين و مملکت و آئين مقدس اسلام و جنايت بر ايران و ايرانيان است...» (ص 1669) در شجاعت آيت‌الله قاضي طباطبا يي همين بس که در نوشتاري از کتاب اربعين ايشان نظر شخصي خود را در خصوص سياست – از نوع استعماري و پهلوي آن – به طور صريح بيان مي‌دارد.

در آن بخش کتاب که سخن دربارة محل دفن رأس مبارک امام حسين (ع) و سياست خلفاي فاطميون مصر مي‌باشد، آيت‌الله قاضي مي‌گويد:

« ...دست سياست و رياستخلفاي فاطميين با آن [دفن رأس مبارک امام در مصر] بازي کرده است. هرگز به آن علم نداريم که چه منظور سياسي در آن عمل داشته‌اند... به هر حال کدام امر است که دست سياست و رياست با آن بازي کند ولي حقيقت آن محفوظ باشد... چنانچه در عصر خودمان نيز از اين قبيل قضايا زياد ديده مي‌شود. اگر شرح داده شود کلام به درازا مي‌ کشد و ممکن است بهانةجلوگيري از نشر کتاب بشود.

شرح اين هجران و اين خون جگر

اين زمان بگذار تا وقت دگر

و «الامور مرهونه با وقاتها» (ص 166)

ب گمان منظور آيت‌الله قاضي طباطبايي از نقل عبارت مثنوي شريف ( اين زمان بگذار تا وقت دگر) و نيز عربي (الامور مرهونه باوقتها) پيش بيني وقوع انقلاب اسلامي ايران و پيروزي نهضت امام خميني است و در اين سخن، نگارنده جاي هيچ ترديد ندارد.

مباحث علمي

تاريخ به کارگيري کبوتران نامه‌بر

در يک سخن کلي مي‌توان گفت که کتاب «تحقيق دربارة اول اربعين حضرت سيد‌الشهدا (ع) » باتوجه به روح علمي حاکم بر آن، يک اثر پژوهشي و تحقيقاتي است. چرا که در اين اثر مؤلف مي‌کوشد، غبار ترديد و شبهه ازچهرة يک روايت تاريخي بردارد و بدين سبب با مراجعه به منابع بيشمار، درصدد است تا پرده ار رخسار عروسِ مطلوب حقيقت براندازد فلذا نمي‌توان گفت که فرضاً اين بخش از اثر آيت‌الله قاضي،علمي، و فلان بخش آن غير علمي است. با اين وجود، نگارنده در مطالعة کتاب اربعين، به مبحثي برخورد نمود که نشان از درايت و وسواس بي‌اندازة‌ علمي آيت‌الله قاضي داشت.

بحث مربوط به تاريخ استفاده از کبوتران نامه‌بر که تقريباً در سراسر کتاب – به صورت پراکنده – بدان پرداخته شده است. اين گفتار، خودر در حکم يک رسالة علمي است که مي‌تواند به اهتمامبک فرد علاقمند، به صورت جداگانه و مستقل چاپ و منتشر شود.

ذهن جستجوگر و بينش نقادانه مؤلف کتاب در اين بحث به خوبي آشکار مي‌شود. نويسنده کتاب، عميق و با حوصله در اين مورد به تحقيق مي‌پردازد و تاريخ بهره‌گيري از کبوتر را به عنوان پيک به دوران پيش از اسلام مي‌رساند.

او در اين ميان حتي از دواوين شاعران گمنام عرب نيز استفاده مي‌کند و مطالعه کتاب‌هاي تاريخي صدر اسلام را فراموش نمي‌نمايد.

به هر حال از مطالعه کتاب اربعين آيت‌الله قاضي طباطبايي مي‌توان چنين استنباط کرد که آن روحاني مبارز در عين حال که مجاهد في سبيل الله بود، يک محقق توانا و عالم دقيق النظر نيز به شمار مي‌رفت که بايستي با انتشار آثار چاپ نشده آن بزرگمرد، چهرة علمي ايشان به جامعة تحقيقي کشور شناسانده شود.

مطلب خود را با ارائه يک پيشنهاد به متوليان محترم آثار شهيد قاضي طباطبايي به انجام مي‌رسانم. شايسته است در چاپهاي بعدي کتاب «اربعين» ترجمة فارسي عبارات عربي که بخش عمده‌اي از اثر را نيز در بر مي‌گيرد، به متن کتاب افزوده شود.

يادآوري: گفتني است تمامي ارجاعات اين مقاله، مربوط به کتاب «تحقيق دربارة اول اربعين حضرت سيدالشهدا» تأليف سيد محمد علي قاضي طباطبايي است که توسط سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرنگ و ارشاد اسلامي در سال 1383 چاپ و منتشر شده است.
نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مرز غلو و اعتدال در عقاید شیعه از دید یک دانشمند عصر صفوی «محمد یوسف بیک»

رسول جعفریان

نوشته حاضر، مقدمه این بنده خدا برای کتاب «معرفة الابرار و نور الانوار فی معرفة الائمة الاخیار ع (تأل

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

منابع مشابه بیشتر ...

ریاض الجنه زنوزی اثری دایرة المعارفی در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی

رسول جعفریان

در زمستان سال 1402 موفق شدیم یک چاپ عکسی از کتاب ریاض الجنه زنوزی که اثری دایره المعرافی در حوزه فره

مرز غلو و اعتدال در عقاید شیعه از دید یک دانشمند عصر صفوی «محمد یوسف بیک»

رسول جعفریان

نوشته حاضر، مقدمه این بنده خدا برای کتاب «معرفة الابرار و نور الانوار فی معرفة الائمة الاخیار ع (تأل

دیگر آثار نویسنده

«حسيني سعدي زمان» پيشتاز مرثيه سرايي ترکي مستند

محمد طاهري خسروشاهي

نوحه‌سرايي در آذربايجان بدين دليل كه اين سامان خاستگاه حكومت شيعي در ايران است، از جايگاه ويژه اي در