برچسب ها: آذربایجان

۴ مقاله

مقالات

خلاصه

این متن نسبتا طولانی، مقدمه ای است که برای کتاب سفرنامه سرمایه سعادت نوشته ام. نویسنده ی آن، طلبه ای جوان است که سال 1302 از کربلا به طهران می آید. او متعلق به یکی از خاندان های روحانی آذربایجان با تعلق خاطر به شیخ احمد احسایی است. وی در این سفرنامه می کوشد تا دیدگاه های خود را در باره تمدن و تدین، سازگاری ها و ناسازگاری های آن نشان دهد. در بخش اول، مروری بر خاندان وی، شرح حال او، و در ادامه گزارشی از چند اثر او و از جمله سفرنامه سرمایه سعادت خواهم داشت.

خلاصه

متن فرمانی است که شاه سلطان حسین طی آن، خسرو خان گرجی فرزند رستم خان گرجی را به سمت فرماندهی کل قوای ایران تعیین کرده است. این فرمان در شعبان سال 1121 نوشته شده و خسرو خان دو سال بعد، در قندهار کشته شد.

خلاصه

متن زیر مشتمل بر شماری از اتفاقات هولناک از طاعون و زلزله در منطقه آذربایجان، به خصوص شهر مراغه است که در فاصله سال‌های 1194 تا 1261 قمری رخ داده است.

خلاصه

در نقاط مختلف ایران می توان خاندان های فراوانی را یافت که عنوان «انصاری» دارند و اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم نسب آنان به یکی از انصار که یاری گران پیامبر در مدینه بوده اند می رسد. یکی از این خاندان ها خاندان مؤتمن الملک انصاری است که مشاهیر و مشایخ برجسته ای از میان آنان برخاسته اند و نسب نامه ای که نسخه بازخوانی شده آن در ادامه این بحث ارائه می گردد مربوط به همین خانواده است.