برچسب ها: جویا جهانبخش
۶ مقاله
مقالات
خلاصه
از دِلآویزتَرین و شَکَرخیزتَرین غَزَلهایِ دِلنَوازِ شیْخِ شیرینْسُخَنِ شیراز، «سَعدی» بیهَنباز، سرودۀ شگَرفی است از «طَیِّباتِ» او. در این غَزَلِ شیْخ - عَلَیْهِ الرَّحْمَه ـ، و اینگونه غَزَلهایِ او، باریکیهایِ هوشْرُبای و فَرَحْفَزایی که مَردُمِ سُخَنْدان را در وَجْد آرَد، کَم نیست.
خلاصه
کِتابِ کِرامَندِ أَوْراق الذَّهَب نه کتابی مُفرَد، که مَجموعهای است از مؤَلَّفات و رَسائل و أَسناد، و خاصّه از برایِ کسی که تاریخ و فرهنگِ شیعی را در شبهِ قارّه به تَحقیق و تَنقیب و تَفتیش گیرَد، خودْ کتابخانهای شایاست، بَل گَنجی بیشْبَها.
خلاصه
عمدهترین شعرِ فارسیِ أبوالطَّیِّب مُص۟عَبیٖ، همان چکامۀ «جهانا همانا فُسوسیّ و بازی / که بر کس نپاییّ و با کس نسازی» است که در تاریخِ بیهقی آمده و در بَعضِ کتابهایِ درسیِ دانشجویانِ أَدَب هم نَقل گردیده و به واسطۀ دِلآویزیاش آوازهای به هم رَسانیده است.
خلاصه
به هر روی، همین تَکنگاریِ سعدیِ شیرازی، بَسَنده است تا نشان دِهَد نویسنده، آگاهی و أَهلیَّتِ کافی برایِ دستیازی به تألیفِ همین یک فِقره را نیز نداشته است.
خلاصه
اینها البتّه همه به عنوانِ معنایِ واژۀ «عَجَمی» در جایِ خود و در پارهای از کاربُردها، دُرُست و بجاست، لیک آیا با عبارتِ سعدی نیز هیچیک از این معانی، - آنسان که باید - سازگار میافتد؟
خلاصه
رساله ای که پس از این یادداشتِ کوتاه در معرضِ دید و داوریِ خوانندگانِ گرامی واقع خواهد شد، اِظهارِ نظری است مکتوب از ملا محمّدتقیِ هروی درباره فتنه باب و شخصیّتِ او و چراییِ همراهیِ کوتاه مدّتِ هروی با وی.