۲۰۷۵
۰
۱۳۹۳/۳/۱۱
بهائیت پادجنبش تجدید حیات ملت ایران

بهائیت پادجنبش تجدید حیات ملت ایران

پدیدآور: میکائیل جواهری ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسیتاریخ چاپ: ۱۳۹۳مکان چاپ: تهران

خلاصه

یکی از جدیدترین آثار در این باره کتاب حاضر است که توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر شده و به بازار عرضه شده است.

معرفی کتاب

جدیدترین کتاب درباره بهائیت منتشر شد.

درباره بهائیت، خاستگاه، رویکرد و وضعیت فعلی آنها آثار و مکتوبات فراوانی منتشر می‌شود. یکی از جدیدترین آثار در این باره کتاب حاضر است که توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر شده و به بازار عرضه شده است.

در مقدمه کتاب آمده است:

ایرانیان در 14 قرن گذشته جنبش‌های گوناگونی برای تحقق آرمان‌های خویش سامان داده‌اند؛ اما گهگاه ضد جنبش‌هایی هم به مثابه رقیب یا حرکت بدلی در مقابل روند کمال‌جویانه هویت خواهی ملت ایران، زمینه بروز و ظهور یافته‌اند. جنبش‌های مزبور، طیف وسیعی را دربر می‌گیرند. اما نکته شگفت اینکه این جنبش‌های بدلی در زمانی شکل می‌گیرند که نهضت‌های اصیل می‌بالند و ویژگی آنها ترویج آموزه‌های غیرتوحیدی، غیرعقلانی، ستیز با جریانی مردم‌گرا و مترقی که حامل گفتمان نیابت عامه به شمار می‌رود.

به عنوان نمونه اخباری‌گری افراطی در دوران صفویه در برابر اندیشه‌ای قد علم کرد که ایدئولوژی دولت صفوی را تأمین می‌کرد. تفکری که با شکوفایی خود تکوین تمدنی بزرگ را رقم زد و کشور ایران را مجدداً به یک قدرت منسجم، یکپارچه و جهانی بدل ساخت.

اخباری‌گری حدود دو قرن بر جهان اسلام فرمان راند. از این رو سهم اخباری‌گری در انحطاط ایران معاصر قابل توجه است و ضرورت دارد ابعاد مختلف برآمدن این‌گونه پادجنبش‌ها که فرآیند افول فکری و فرهنگی، علمی و سیاسی جهان مسلمین را تشدید نمودند مورد واکاوی قرار گیرد.

 

در ادامه مقدمه مؤلف آمده و وی با گذری بر پیدایش فرقه‌های انحرافی در قرن سیزدهم به زمینه‌های پیدایش شیخیه و بابیه پرداخته آموزه‌ها و مباحث انحرافی مانند رکن رابع و بابیت را مهم دانسته و می‌گوید:

زاویه آغاز این انحراف با گذشت دوران، فزونی یافت و فردی که حتی از آموزه‌های شیخ‌احمد احسائی و سیدکاظم رشتی نیز چندان بهره‌ای نداشت، به هوای رکنیت و بابیت افتاد و او همان میرزا علی‌محمد شیرازی بود که آواز بابیت در شیراز سر داد و خود را باب یا واسطه میان مردم و امام زمان خواند.

عده‌ای از خیال‌پردازان و بی‌مایگان شیخیه گرد او آمدند و گروهی از مردم را با دستاویز نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(ع) و سر برآوردن نایب و باب او به گمراهی و تباهی کشاندند. علی‌محمد شیرازی سخنان و نوشته‌هایی بافت و آنها را آیات الهی نامید و آیات راستین الهی را ناسپاسی و تکذیب نمود و خود را آینه‌ جلوه یار خواند. علما و متدینین مسلمان به نصیحت و اندرز پرداختند ولی در دل مُهر شده او اثر نکرد و با وجود توبه و بازگشت و اعتراف به لغزش‌ها و خطاها، باز هم به ادعاهای بی‌پایه خود ادامه داد تا آن که شورش‌ها بپا شد و دسته‌ای دین و جان و گروهی جان در راه دین باختند.

مؤلف در ادامه مقدمه به تأثیر استعمار در پیدایش این پادجنبش پرداخته و تأکید می‌کند که:

آنچه در این میان به روشنی شایسته دیدن و آگاهیست، پیوند این گروه با استعمار و بهره‌جویی استعمار از آنهاست. بسیاری از پِژوهشگران بر این باورند که بابیت و بهائیت در دامن استعمارگران پدید آمده و در سرسپردگی آنها بر جا مانده و راه سپرده است. همین نکته چالش بزرگ بهائیت در دفاع از روند دین‌سازی و ادعای استقلال و عدم ورود در میدان سیاست است وگرنه بهائیت و گروه‌های همسان آن از حیث آموزه‌های بنیادی عقیدتی و عملی آنچنان تهی است که هر کس با داشتن اندک آگاهی از آموزه‌های بهایی و تاریخ این فرقه به پوچی ادعاهای آنان پی برده و توان نقد و رد آراء آنها را دارد.

گفتنی است از نگاه استعمارگران مهم نیست چه کسانی، تحت چه نام‌هایی و با دستاویز قرار دادن چه آرمان و مکتبی با او هم‌سو شده و آنها را در رسیدن به مقاصد ناروا یاری می‌رسانند. آنچه اهمیت دارد این است که کدام‌یک بهتر و بیشتر توان شکافتن و گسستن شالوده و ساختار دین و دینداری، انسجام، هم‌گرایی و وحدت ملی را دارد تا از این رهگذر روزنه نفوذی برای آنها باز شود و سپس زمینه چیرگی آنها را فراهم آید. از همین رو باب، بهاءالله، عبدالبهاء، شوقی افندی، ماری ماکسول، بیت‌العدل و همه آئین‌سازان در ایران و هر جای جهان تحت حمایت و سرپرستی استعمارگران قرار می‌گیرند تا به خدمات خود به استعمار ادامه دهند. چنان که میرزاغلام احمد قادیانی در هندوستان و محمد بن عبدالوهاب در شبه جزیره عربستان چنین بودند.

برای فرقه‌سازان نیز اهمیت ندارد که تحت قیمومیت کدام یک از قدرت‌ها قرار گیرند. بی‌ریشگی و بی‌مایگی آنان به اندازه‌ای است که بدون تکیه بر قدرت خارجی، نمی‌توانند برپا ایستاده و به زندگی و راه خود ادامه دهند.

نمونه روشن این وابستگی، پناه بردن پیشوایان بابیت و بهائیت به زیر بیرق روسیه و سپس انگلیس، آمریکا و اسرائیل است.

راز قدرت‌یابی پیروان بهائیت در دوران پهلوی، همانا حمایت غرب و حکومت پهلوی از آنها بود که با اهداف سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی انگلیس، آمریکا و صهیونیسم هم‌سویی داشت و اندک اندک نفوذ بهائیان و بهائی‌دوستان را در مدیریت کلان، میانی و خُرد (سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) کشور گسترش داد.

در همین روزگار بسیاری از روحانیان، روشنفکران متدین و وطن‌دوستان با آگاهی از خطر چیرگی بهائیان، به مقابله با آن برخاستند. برخی به بررسی و نقد آراء و احکام بسنده کردند؛ عده‌ای توطئه‌های پشت پرده سیاست استعماری را افشا کردند؛ و گروهی نیز به مبارزه با ریشه‌ها و ارکان قدرت بهائیان در صحنه حکومت، سیاست، اقتصاد و... روی آوردند.

برآیند جامع و مانع مبارزه با استعمار و حکومت دست‌نشانده پهلوی و ریزه‌خواران آن همچون بهائیان و سرآمد هر سه شیوه مبارزه در این دوران اختصاص به امام خمینی(ره) دارد. همو که پرداختن به اصلی او را از فرع و پرداختن به فرعی او را از اصل بازنمی‌داشت.

فهرست مطالب کتاب به ترتیب زیر است:

مقدمه

فصل اول: زمانه و زمینه‌ها

فصل دوم: شیخیه

فصل سوم: بابیت

فصل چهارم: مروری بر بهائی‌گری

فصل پنجم: استعمار، بابیت و بهائیت

فصل ششم: بهائیان و حکومت رضاشاه پهلوی

فصل هفتم: بهائیان و حکومت محمدرضا پهلوی

فصل هشتم: واکنش‌ها

فصل نهم: مبارزه امام خمینی (ره) با بهائیت

فهرست منابع

پیوست‌ها، برگزیده تصویرها و اسناد

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ارنست پرون فراش دبيرستان شوهر شاهنشاه آريامهر

ارنست پرون فراش دبيرستان شوهر شاهنشاه آريامهر

محمد پورکيان

اين کتاب که در برلن غربي در سال 1357 چاپ شده است در باره سابقه آشنايي ارنست پرون با محمدرضا پهلوي و

شناخت تاریخی طایفه بهلولی و تعاملات سیاسی آنها در عصر پهلوی

شناخت تاریخی طایفه بهلولی و تعاملات سیاسی آنها در عصر پهلوی

زهرا علیزاده بیرجندی

بر اساس نتایج تحقیقات میدانی و کتابخانه ای و در مقایسه با سایر جوامع عشایری ایران، بهلولی ها یک طایف