۳۱۹۳
۰
۱۳۹۶/۲/۲۷
دروازه های طهران قدیم

دروازه های طهران قدیم

پدیدآور: کیانوش معتقدی ناشر: انتشارات پیکرهتاریخ چاپ: ۱۳۹۵مکان چاپ: تهران

خلاصه

در این اثر نویسنده به تجزیه و تحلیل، تاریخچه و موقعیت دروازه های طهران قدیم، تاریخ ساخت، الگوی معماری و جایگاه اجتماعی و اقتصادی آن ها پرداخته است. ایشان توانسته عکس ها و تصاویری از تمام دروازه هایی که زمانی تهران مفتخر به داشتنشان بوده، ارائه نماید.

معرفی کتاب

مهم ترین عامل شکل گیری شهر مفهوم مرکز است و حفظ و حراست از آن در گرو کشیدن حصار و خندق و پدیدار شدن دروازه هایی برای عبور و مرور است. فضای شهری بستری است که حیات مدنی در آن جریان می یابد و همواره یکی از عناصر کالبدی در ساختار شهرهای قدیمی، علاوه بر کارکرد نظامی و دفاعی، برای تقویت کیفیت نمادین و هویت آن حصار و «دروازه ها» بودند. هدف پژوهشی این کتاب، طبق بندی و شناخت دگرگونی های ایجاد شده بر مبنای روش های تغییر شکل یافته در زمینه ی معماری، تزئینات وابسته به آن و کارکرد دوازه های تهران در دوره ی قاجار است؛ هرچند تأثیر ورود اندیشه های نو در معماری تهران و بررسی روند شکل گیری پایتخت و دروازه های پیرامون آن وابستگی مستقیمی به شرایط سیاسی و اقتصادی تهران در روزگار قاجار دارد؛ چرا که ساختار شهرها بر مبنای نظام حاکم و ساختار معماری پایتخت های ایران در هر دوران به عنوان الگوی معماری در کل کشور بوده و این مسأله خود نشان دهنده ی غلبه امر سیاسی بر دیگر جنبه هاست. در واقع همان گونه که هویت دروازه ها در امتداد تکامل شهر تهران شکل گرفته و در تاریخ اجتماعی شهر نقش بسزایی داشتند؛ معماری آن ها هم در خط سیر تاریخ معماری در تهران معنا پیدا می کند. در همین راستا، در شهرنشینی ایران وجود عناصری چون حصار و دروازه ها، علاوه بر تعیین قلمرو شهر، محلی مناسب برای بسیاری از فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و آیینی بود. گرچه به باور برخی پژوهشگران، تهران به دوره ی صفویه و روزگار شاه طهماسب می رسد. پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت ایران در روزگار قاجار، ماجرای شکل گیری و توسعه حصار و برج و باروهای آن، از جمله مهم ترین دستاوردهای هنر معماری در پایتخت نوپای ایران بود. در بررسی کتاب های تاریخی تهران قدیم، بسته به قدمت آن ها، به نام چهار یا شش دروازه مربوط به حصار صفوی اشاره شده است که تا پیش از به قدرت رسیدن ناصر الدین شاه قاجار برقرار بوده اند. در واقع توسعه های تهران، در زمان ناصرالدین شاه سرعت زیادی پیدا کرده و علاوه بر مهاجرت مردم شهرهای مختلف به پایتخت، خارجیان زیادی نیز به تهران آمده و ساکن شدند. بنابراین حصار صفوی دیگر گنجایش تحولات جدید را نداشت، به همین خاطر بود که به دستور شاه، تهران از سمت دروازه ی شمیران یک هزار ذرع وسعت یافت؛ البته ظاهرا دروازه ی ناصریه ( ابتدای خیابان ناصرخسرو) تقریبا دو سال قبل یعنی 1282 ه.ق ساخته شده بود. در اواسط عهد ناصری با تغییر نقشه ی تهران و طرح توسعه ی آن در سال 1284 ه.ق ( به تقلید از شهر پاریس) همگام با گسترش مساحت شهر، تعداد دروازه های تهران به دوازده عدد رسید و از آن پس ورود و خروج افراد و کاروان ها توسط مأموران کنترل شد. این دروازه ها چهار یا شش گلدسته داشتند و با انواع کاشیکاری (هفت رنگی، معقلی و معرق) تزئین شده بودند. بنابراین تهران به عنوان مرکز سیاسی کشور ایران، مجموعه ای از ویژگی های فرهنگی، هنری و به خصوص معماری ایرانی را در خود جای داده بود. امروزه نیز تهران به عنوان یک کلان شهر، علاوه بر دربرداشتن خصایص اجزا و مؤلفه های تشکیل دهنده ی آن، چیزی فراتر از این اجزاست. در این میان، فضاهای ورودی شهر یا همان دروازده به لحاظ شکل کلی، ساختار معماری، تزئینات (کاشیکاری) و کارکرد، موقعیتی ویژه و تأثیری نمادین بر ذهن شهروندان، سیاحان و مسافران داشته است. این دروازه ها علاوه بر تأمین ارتباطات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بین فضای داخلی و بیرونی شهر، بیش از آن که می توانستند جنبه ای نظامی یا دفاعی، برای شهر داشته باشند، نمودی از سلیقه و زیبا شناسی حاکمان، شهروندان، هنرمندان و معماری این شهر بودند و طبعا بخشی  مهم از نظام زیبا سازی در سیمای پایتخت به شمار می آمدند. با وجود آن که در مواردی تصور می شود که اطلاعات فراوانی درباره ی پیشینه معماری و زیباسازی تهران وجود دارد، اما اگر دقت شود سؤالات فراوانی درباره ی بخش های مختلف آن بدون پاسخ مانده است. امروزه توجه به مستندات و بررسی های اسنادی در مطالعات تاریخی جایگاه ویژه ای دارد، در همین راستا و با وجود اهمیت دروازه های شهر تهران در تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تاکنون کتاب تخصصی در این زمینه منتشر نشده است، لذا تلاش شده است که با گردآوری اسناد مصور و مستند این مجموعه با همراه انتشار متن های پژوهشی، بخش مهمی از فرهنگ و معماری این سرزمین از گزند فراموشی مصون داشته شود. در همین راستا سازمان زیباسازی شهر تهران به عنوان متولی هویت شهری، که در رأس برنامه های پژوهشی خود، مسأله ی مهم شناسایی و معرفی پیشینه ی تاریخی بناهای تهران و هنرهای به کار رفته در آن ها را همواره مورد توجه داشته، حامی انتشار این اثر ارزشمند شده است.

دروازه ها که بعد از درختان تا دهه های 1300- 1290 ه.ق، دومین منظره ی شهر بودند، گذشته از نقش و کارکرد اقتصادی ( نظیر گرفتن مالیات)، توجه بیننده را به ابعاد مختلف میراث فرهنگی ایران جلب می کردند. ابعاد مختلف به این دلیل که این سازه ها، صرف نظر از طراحی و معماری متفاوت و منحصر به فردشان، با بهترین جلوه های هنر ایران، یعنی کاشی، پوشانده شده بودند. این آرایه ها سبب می شد دروازه ها به شکل یادمان هایی رنگارنگ در برابر پس زمینه ی بی رنگ و روح حصار و حومه ی شهر جلوه کنند. کاشی ها، افزون بر این، داستانی برای خود داشتند. گرچه اکثر دروازه های شهر، از طرح سنتی هندسی - مشخصه ی تزئینی ابنیه ی عمومی و شخصی آن دوره - بهره می بردند، برخی به کاشی هایی با اشکال و نگاره های بسیار، آراسته بودند. نگاره های مذکور، یک چند از دل سنت برآمده بود (پهلوانان باستان)، اما اکثرا تصاویری مدرن به حساب می آمدند؛ از جمله پیکرهایی تمام بالا از صاحب منصبان و سربازان قاجاری و نیز جنگ افزارهای مدرن. سازندگان این دروازه ها و حامیان این تصاویر آشکارا در پی آن بودند که به بیننده تفهیم کنند ایران در دوره ای از گذار و تحول است؛ هرچند این تحول کافی نبود و برای نسل بعد بسیار کند پیش می رفت. از این رو در دهه های 40-1330 ه. ق، این عناصر شهری قربانی هجوم جریان نوسازی شده و در نتیجه تخریب گشتند تا راه را برای ساخت خیابان های عریض و دیگر بناها هموار سازند. ساکنان تهران امروزی، هیچ تصوری از این دروازه های تاریخی و کارکرد آن ها ندارند؛ زیرا جز پاره ای آثار و بقایا، چیز دیگری از آن ها به جای نمانده است.

خوشبختانه نویسنده در این کتاب بار دیگر یاد این آثار را برای خواننده امروزی زنده کرده است. او در این اثر به تجزیه و تحلیل تاریخچه و موقعیت این دروازه ها، تاریخ ساخت، الگوی معماری و جایگاه اجتماعی و اقتصادی آن ها پرداخته است. ایشان توانسته عکس ها و تصاویری را از تمام دروازه هایی که زمانی تهران مفتخر به داشتنشان بوده، با دقت نظر بیابد؛ از جمله عکس هایی که تخریب این سازه ها. دیدن چنین تصاویری مایه ی شعف بوده و نشان از آن دارد که تهران - به طور اخص - و ایران - به طور اعم - تا چه اندازه میراث کهن تاریخی و معماری خود را از کف داده است. این مسأله هم چنین حاکی از آن است که نقش و کاربرد کاشی تا چه میزان در معماری ایران اهمیت داشته؛ حوزه ای که کمابیش در آن غفلت و قصور گردیده است. پس به نظر می رسد با توجه به سیر تحولات معماری و شهرسازی پایتخت، می توان برای تبیین الگوی معماری و تزئینات وابسته به دروازه های تهران قدیم، تاریخچه ی این بناها را در دو دوره ی تاریخی بررسی کرد. دوره ی نخست از روزگار صفوی تا اواسط عهد ناصری که از آن با عنوان «دروازه های تهران در حصار طهماسبی» یاد می کنیم و عبارت بودند از: 1- دروازه ی شاه عبدالعظیم قدیم   2- دروازه دولاب قدیم   3- دروازه شمیران قدیم     4-دروازه دولت قدیم     5- دروازه قزوین قدیم    6- دروازه محمدیه (یا دروازه نو)

دروازه های تهران در عهد ناصری که از آن با عنوان «دروازه های تهران در حصار قاجاری» یاد می کنیم، عبارت بودند از:

1- دروازه دولت  2- دروازه یوسف آباد  3- دروازه شمیران  4- دروازه خراسان  5- دروازه دولاب  6- دروازه دوشان تپه  7- دروازه باغ شاه   8- دروازه قزوین  9- دروازه گمرک  10- دروازه خانی آباد  11- دروازه غار  12- دروازه شاه عبدالعظیم

علاوه بر این ها، یک دروازه هم بعدا برای ماشین دودی (اولین قطار شهری) در نزدیکی دروازه شاه عبدالعظیم ساخته و به دوازده دروازه ی اصلی شهر اضافه گردید. دو دروازه هم در ضلع جنوبی میدان مشق ساخته شد. در ادامه و پس از انقراض سلسله ی قاجار و با کاسته شدن کاربرد دفاعی، دیوار حصار و خندق دور شهرها اندک اندک برچیده شدند و در نهایت این دروازه ها - که مهم ترین نمادهای شهری تهران بودند- در دوره ی پهلوی برای همیشه تخریب و از میان رفتند. در نهایت از میان همه این دروازه ها امروزه تنها دروازه ی جنوبی میدان مشق باقی مانده، که ما به نام «سردر باغ ملی» می شناسیم. اما با وجود آن که دهه هاست این بناها از بین رفته اند، خوشبختانه مجموعه ی ارزشمندی از گزارشات و عکس های مربوط به این دروازه های باقی است، که تنها پل ارتباطی ما با خاطرات و نمادهای فراموش شده ی شهر تهران به شمار می آیند.

کتاب حاضر از نوع پژوهش های تاریخی و مرجع آن شواهد تاریخی است، پس برای نگارش - و به دلیل نبود امکان مطالعه ی میدانی - روش تحقیق بر اساس مطالعات اسنادی و بررسی دروازه ها از طریق مجموعه های آرشیو استوار ساخته شده ست.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ارنست پرون فراش دبيرستان شوهر شاهنشاه آريامهر

ارنست پرون فراش دبيرستان شوهر شاهنشاه آريامهر

محمد پورکيان

اين کتاب که در برلن غربي در سال 1357 چاپ شده است در باره سابقه آشنايي ارنست پرون با محمدرضا پهلوي و

شناخت تاریخی طایفه بهلولی و تعاملات سیاسی آنها در عصر پهلوی

شناخت تاریخی طایفه بهلولی و تعاملات سیاسی آنها در عصر پهلوی

زهرا علیزاده بیرجندی

بر اساس نتایج تحقیقات میدانی و کتابخانه ای و در مقایسه با سایر جوامع عشایری ایران، بهلولی ها یک طایف

دیگر آثار نویسنده

خاندان وراق غزنوی(فعال در سده پنجم و ششم ه.ق)

خاندان وراق غزنوی(فعال در سده پنجم و ششم ه.ق)

کیانوش معتقدی

سرسلسله خاندان وراق غزنوی، ابوعمرو عثمان بن حسین بن ابی سهل وراق غزنوی، از خوشنویسان و مذهبان زبردست