۳۴۶۵
۰
۱۳۹۶/۱۱/۲۵
انسانگرایی در تفکر اسلامی

انسانگرایی در تفکر اسلامی

پدیدآور: محمد ارکون ناشر: انتشارات طرح نقد تاریخ چاپ: ۱۳۹۵مترجم: احسان موسوی خلخالیمکان چاپ: تهران

خلاصه

محمد ارکون، پژوهش گر و یکی از بزرگ ترین استادان تاریخ فکر و به طور خاص تاریخ اندیشه ی اسلامی در دانشگاه سوربن فرانسه بود. او تنها متفکری است که در آثارش تلاش کرده تا فاصله ها و تمایز میان تمدن های شرقی و غربی را نادیده بگیرد و از منحصر دانستن نقص ها به یکی از آن ها و مبرا دانستن دیگری از عیب پرهیز کند. برای همین از ضرورت فهم تمدن ها با چشم پوشی از بیگانگی آن ها با یکدیگر سخن می گوید.

معرفی کتاب

محمد ارکون، پژوهش گر و یکی از بزرگ ترین استادان تاریخ فکر و به طور خاص تاریخ اندیشه ی اسلامی در دانشگاه سوربن فرانسه بود. افزون بر پاریس، به دانشگاه های گوناگون، از جمله دانشگاه تهران، نیز برای تدریس دعوت شده بود. از سال 1993، نیز عضو شورای مدیریت آموزشکاه های اسلامی در لندن بود. او هم چنین مشاور ارشد یونسکو و پژوهشگر ارشد در مؤسسه ی مطالعات اسماعیلی لندن بود. ارکون حتی پس از بازنشستگی نیز با سرزندگی کم نظیرش فعالیت های علمی و اجتماعی خود را پی گیری می کرد. در جای جای جهان سخنرانی می کرد. کتاب و مقاله می نوشت. به تأسیس مراکز علمی کمک می کرد. برای حل بسیاری از مشکلات اجتماعی مشورت می داد. علاوه بر پیگیری مجدانه و نقادانه ی جدیدترین پژوهش ها در موضوع تفکر اسلامی از قرن چهارم تا کنون، تازه های فرهنگ غرب در موضوعات فلسفه و تاریخ و دین را با دیده ای تیزبین تعقیب می کرد.

محمد ارکون در 1928 در روستای «تاویرت میمون» در منطقه ی القبایل الجزایر زاده شد. کودک بود که خانواده اش به «عین الاربعاء» مهاجرت کردند و در آن روستا تحصیلات خود را آغاز نمود. سپس برای ادامه ی تحصیل به شهر وهران رفت و پس از آن برای تحصیل در رشته ی فلسفه وارد دانشگاه الجزایر شد و برای تحصیل عالی عازم دانشگاه سوربن فرانسه شد و پس از پایان تحصیلات در همان دانشگاه مشغول تدریس شد. بر این اساس، متوجه تنوع بافت فرهنگی او می شویم. عربی و فرانسوی و بربری و انگلیسی را بسیار خوب می دانست و به همه ی این زبان ها سخن رانی می کرد و مطلب می نوشت. با این بافت متنوع و غنی سرگذشت تفکر فلسفی و تفکر دینی در دو سوی دریای مدیترانه را به خوبی درک می کرد و می شناخت. برای همین، او را نمی توان اروپایی یا مسلمان یا عرب یا بربر دانست یا آثارش را در مجموعه ی آثار شرق شناسان جای داد. بدین ترتیب است که شاید بتوان او را تنها متفکری دانست که در آثارش تلاش کرده تا فاصله ها و تمایز میان تمدن های شرقی و غربی را نادیده بگیرد و از منحصر دانستن نقص ها به یکی از آن ها و مبرا دانستن دیگری از عیب پرهیز کند. برای همین، از ضرورت فهم تمدن ها با چشم پوشی از بیگانگی آن ها با یکدیگر سخن می گوید و این یکی از زوایایی است که از آن به نقد آثار شرق شناسان می پردازد. نخستین هدف ارکون ویران کردن پیش داوری ها و قالب گونه های منفی ای است که هر طرف نسبت به طرف دیگر در ذهن دارد. نه غرب شیطان مجسم مادی غیر معنوی کافر است نه اسلام به تندروی های خشن و تروریستی دمکراسی ناپذیر و مدرن ناشدنی بنیادگرایان فروکاستنی است.  

ارکون برای حل مشکل،«دین جدااندیشی» را پیشنهاد می کند و آن را ارزشی «انسانی» می داند که شامل جهان اسلام نیز می شود، اما در عین حال به این نکته ی مهم توجه می دهد که در بسط این دین جدااندیشی باید خصوصیات هر فرهنگ را در تاریخ خاص خودش در نظر داشت. ارکون هم چنان که مدافع دین جدااندیشی است منتقد برخی نمودهای آن و برخی تناقض های ناشی از آن هم هست و بر ضرورت پرهیز از آن تأکید می کند. بر این اساس، نباید در داوری درباره ی ارکون شتاب کرد که او هم از دین جدااندیشی دفاع می کند هم نقاد آن است و در نظر دارد که تعمیم و صدور انواع دین جدااندیشی و تاریخ آن ممکن نیست هرچند تعمیم اصل آن به فرهنگ ها و تمدن های دیگر عملی است. به نظر ارکون، تفکر دین جدااندیش، به خصوص در چارچوب تأسیسی پیشرفته ترش - یعنی دین جدااندیشی فرانسوی - هنوز به نقد عقل اسلامی توجه نشان می دهد و این نقد نه به معنای کم ارزش دانستن و ضربه زدن یا اهانت به تجربه ی معنوی بزرگی است که با اسلام متجلی شده بلکه به معنای نقد تجسم تاریخ و تطبیق مبانی و ارزش های آرمانی معنوی آن است و تفاوت وحی با تاریخ، تفاوت ابرنمون با تطبیق عملی، در آن لحاظ شده است. هدف از این نقد تاریخی رها کردن آن تجربه ی عظیم معنوی و پالودن آن از هر آن چیزی است که در طی تاریخ به آن آویخته است. چنین نقدی برآمده از خوانش عمیق میراث اسلامی و فهم دقیق آن است و از آن چنین بر می آید که اسلام کلاسیک تکثرپذیر و خلاق بوده است و ارکون آن را با اسلام رایج کنونی بسیار متفاوت می داند. ارکون در نقد خویش از اصول قواعد فیلولوژیگ شرق شناسان سنتی فراتر می رود و همه ی ابزار علوم انسانی-اجتماعی را به کار می گیرد و مفاهیمی همچون خیال خانه و اسطوره و حقایق بزرگ جامعه شناسیک را در نظر می گیرد. او در این راه از تاریخ و جامعه شناسی و انسان شناسی و مردن شناسی و قوم شناسی و دین شناسی تطبیقی و روان شناسی و زبن شناسی کمک می گیرد و خواستار استفاده از این سمفونی پیچیده برای فهم و تحلیل و پژوهش اسلام کنونی است. روشی که خود آن را «اسلام شناسی تطبیقی » می نامد. این اسلام شناسی تطبیقی از روش رایج میان شرق شناسان که فقط در پی عرضه ی بی طرفانه و توصیفی اطلاعات اند فراتر می رود و به مسائل کنونی جهان اسلام می پردازد و در عین حال به مسائل و کاستی های ذهن مدرن نیز توجه دارد. با این ایده است که ارکون به پژوهش و بررسی مسائلی هم چون حقوق بشر، مشکلات مدرن گری در جهان اسلام، مسئله ی زن، ذهنیت غربیان از اسلام، ذهنیت مسلمانان از غرب، رابطه ی ادیان توحیدی، اخلاق و سیاست در اسلام معاصر، بنیادگرایی اسلامی، اجتهاد، نقش نهادهای دینی در اسلام می پردازد.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ارنست پرون فراش دبيرستان شوهر شاهنشاه آريامهر

ارنست پرون فراش دبيرستان شوهر شاهنشاه آريامهر

محمد پورکيان

اين کتاب که در برلن غربي در سال 1357 چاپ شده است در باره سابقه آشنايي ارنست پرون با محمدرضا پهلوي و

شناخت تاریخی طایفه بهلولی و تعاملات سیاسی آنها در عصر پهلوی

شناخت تاریخی طایفه بهلولی و تعاملات سیاسی آنها در عصر پهلوی

زهرا علیزاده بیرجندی

بر اساس نتایج تحقیقات میدانی و کتابخانه ای و در مقایسه با سایر جوامع عشایری ایران، بهلولی ها یک طایف

منابع مشابه

دیداری دوباره با تاریخ

دیداری دوباره با تاریخ

محمد حسنین هیکل

هیکل کتابی در سال 2003 منتشر کرد با نام زیارة جدیدة للتاریخ که اکنون به فارسی ترجمه و منتشر شده است.