معرفی کتاب

اگر کسي ادعا کند استاد ابوالحسني تخصص ويژه در مرحوم شيخ شهيد دارند و کسي در اين باره به پاي ايشان نمي رسد، بدون ترديد به خطا نرفته است. ايشان در اين زمينه چندين کتاب نوشته و اخيرا دو جلد ديگر هم به کتابهاي قبلي افزوده شده است:<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

يکي «شيخ فضل الله نوري و مکتب تاريخ نگاري مشروطه»

و ديگري «کالبد شکافي چند شايعه در باره شيخ فضل الله نوري».

کتاب اول شامل چند بخش است:

بخش اول: تاريخ مشروطيت آن گونه که هست، آن گونه که بايد باشد

بخش دوم: تواريخ مشروطه نيازمند نقد و پالايش

بخش سوم: مکتب تاريخنگاري مشروطيت کاستي ها و آفات

بخش چهارم: عناد با فرهنگ، ستيز با تاريخ

ايشان در فصل مختلف اين کتاب نگاه منفي تاريخنگاران مشروطه را نسبت به جريان مذهبي – سياسي مورد بررسي قرار داده و به طور موردي به انديشه هاي حاج سياح، شيخ ابراهيم زنجاني، عبدالهادي حائري، ملکزاده و نيز در باره آبراهاميان، احمد بشيري، ژانت آفاري، و برخي ديگر پرداخته است. فصلي اختصاصي هم در باره احمد کسروي است.

در پايان اين کتاب يک ضميمه که حاوي زندگاني مرحوم ميرزا حسن مجتهد تبريزي است آمده است. کتاب 338 صفحه است.

اما کتاب دوم که کالبدشکافي چند شايعه در باره شيخ فضل الله نوري است حاوي اين بخش هاست:

بخش اول: عدالت، شفقت و دقت قضايي شيخ

بخش دوم: فروش مدرسه چال به بانک استقراضي ربطي به شيخ نداشت

بخش سوم: شيخ، اهل سازش با روسها نبود

بخش چهارم: آيا شيخ از امين السلطان رشوه گرفت؟

بخش پنجم: آيا شيخ از محمدعلي شاه پول گرفت؟

بخش ششم: شيخ شديدا از رشوه بي زار بود.

بخش هفتم: آيا مخالفت شيخ با مشروطه بر سر قاليچه رياست بود؟

بخش هشتم: اتهام زنندگان خود متهم اند؟ (در اين فصل از ملک المتکلمين و سيد جمال واعظ اصفهاني و اتهامات آنان در فساد عقيده، اتهام به بابيت و رشوه خواري سخن گفته شده است).

بخش نهم: تهمت زنندگان رسوا مي شوند

بخش دهم: به راستي جرم نابخشودني شيخ چه بود

ضميمه دوم کتاب با عنوان روابط و ومناسبات شيخ فضل الله و مين السلطان از عصر ناصرالدين شاه تا مشروطه در ص 267 – 294 آمده است.