نکاتی درباره ملا محمود لاهیجانی از شاگردان گمنام شهید ثانی
خلاصه
از شاگردان کمتر شناخته شده شهید ثانی، شخصی است به نام ملا محمودبن محمدبن علیبن حمزه لاهیجانی که در سال 953 از ایران به جبل عامل سفر کرده و تا آخر عمر همراه با شهید ثانی بوده است.دانش تراجم نگاری در سنت شیعه در خصوص رجال و عالمان امامی قرن نهم و دهم، عمدتاً بر اساس آثار متأخر نوشته شده قرن دوازدهم چون امل الآمل حر عاملی (متوفی 1104) و ریاض العلماء افندی (متوفی حدود 1130) است و به همین جهت مطالب بسیاری در خصوص شرح احوال عالمان امامی قرن دهم در دو اثر اخیر درج نشده است. این مطلب دست کم درباره شهید ثانی و شاگردان او صادق است و از شمار فراوان شاگردان وی که در عمر بسیار کوتاه او (911 ـ 965) در خدمت و معیت او بودهاند، کمتر اطلاعی در منابع آمده است. با این حال برای یافتن نام و شرح احوال عالمان مذکور میتوان از فهرست نسخههای خطی و کتابشناسی مهم الذریعه بهره گرفت. از شاگردان کمتر شناخته شده شهید ثانی، شخصی است به نام ملا محمودبن محمدبن علیبن حمزه لاهیجانی که در سال 953 از ایران به جبل عامل سفر کرده و تا آخر عمر همراه با شهید ثانی بوده، شخصیتی است که اطلاعات اندکی در دست است و دلیل احتمالی این مطلب به سبب آن است که وی پس از بازگشت از جبل عامل به هند مهاجرت کرده و در آنجا و شهر حیدرآباد یا یکی از نواحی نزدیک آنجا همچون گُلکنُده که امارت شیعی قطب شاهی در آنجا حکمروایی داشتهاند، سکونت گزیده است. در این یادداشت مختصر سعی کردهام تا تمام مطالب پراکندهای که درباره لاهیجانی در منابع موجود است را گردآوری کنم. وی پیش از غُره رجب 953 به جبل عامل رفته است و در تاریخ مذکور استنساخ اجازه بلند شهید ثانی به حسینبن عبدالصمد حارثی را به پایان برده و شهید ثانی نیز در مطلبی بیان کرده که همان اجازه را که لاهیجانی کتابت کرده، به او نیز داده است. عبارت شهید چنین است:
«قد أجزت للمولی الفاضل عمدة الفضلاء، و خلاصة الاتقیاء، کاتب هذه الاجازة الشیخ محمود الکیلانی – أدام الله تعالی معالیه – أن یروی عنّی جمیع ما اشتملت علیه هذه الاجازة من الکتب و الروایات، علی اختلافها و تعدّدها، بطرقی المودعة فیها و کذلک جمیع ما تجوز لی روایته بطرفی التی لم أذکرها هیهنا، و هی کثیرة.
و کذلک أجزت له الروایة مع العمل بما رقمه قلمی القاصر عن ذهنی الفاتر من المصنفات و المؤلفات و القیود و التحقیقات علی کتب الأصحاب مراعیاً فی ذلک شرطه المعتبر، ملازماً طریقة الاحتیاط و التوقف عند الاشتباه، فانّه ساحل الهلکة.
و أنا الفقیر إلی الله تعالی زین الدینبن علیبن أحمد الشامی العاملی فی غرّة شهر رجب سنة ثلاث و خمسین و تسعمائة حامداً مصلیاً مسلماً بمدینة بعلبک من بلاد الشام و الحمد لله وحده».[1]
مطلب اخیر نشانگر آن است که لاهیجانی در هنگام سفر به جبل عامل، عالمی برجسته بوده است که شهید همان اجازهای را که به حسینبن عبدالصمد حارثی که دال بر اجتهاد او و در سال 944 به وی داده، را به لاهیجانی نیز داده است. از طرف دیگر باید به خاطر داشته باشیم که شهید در تاریخ مذکور یعنی 953 در شهر بعلبک ساکن شده بود و به تدریس در مدرسه نوریه مشغول بوده است. در شرح حال خودنوشت باقی مانده از شهید ثانی، وی اشاره کرده که در میانه ماه صفر 953 به جبل عامل بازگشته و اندکی بعد به بعلبک رفته است و در اواخر 954 آنجا را ترک کرده است.[2] تاریخ اجازهای که لاهیجانی از شهید ثانی دریافت کرده، جالب توجه است و نشانگر آن است که شهید ثانی در بعلبک به همراه جمعی از شاگردان خود بوده است که دست کم نام برخی از آنها همچون لاهیجانی، حسینبن عبدالصمد، حسینبن مسلمبن حسینبن محمد مشهور به ابن شعیر عاملی دانسته است. پس از زمانی که شهید ثانی بعلبک را در اواخر 954 ترک کرده، شاگردان او نیز بعلبک را ترک کرده و برخی به جاهای دیگر و برخی همراه او به جبع بازگشتهاند. در خصوص لاهیجانی بر اساس اجازهای که او در کربلا و به تاریخ اواخر ربیع الثانی 954 از محیی الدینبن احمد میسی دریافت کرده، میتوان گفت که وی به عراق رفته اما ظاهراً باز به جبع بازگشته است.[3]
همانگونه که اشاره شد، مطالب موجود در کتاب شرح حال نگاری و تراجم امامیه درباره لاهیجانی بسیار اندک است.[4] افندی از وی تنها در ضمن شاگردان شهید ثانی یاد کرده و شاید در جایی دیگر از متن کتاب ریاض العلماء از وی بحث کرده باشد، اما از آنجا که کتاب وی به صورت ناقص موجود است و حتی ظاهراً افندی فرصت پاکنویس آن را نیافته و متن موجود در حقیقت مُسوَّده کتاب اوست، مطالبی که افندی ارایه کرده، کمکی به شناخت بیشتر لاهیجانی نمیکند.[5] بنابراین برای یافتن اطلاعات بیشتر درباره لاهیجانی باید به امید آن بود که نسخهای از آثار وی یافت شود یا بازهم در انجامههای نسخهها خطی دیگر همچون آثار شهید ثانی اطلاعی درباره وی به دست آید. خوشبختانه به راهنمای استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین رضا مختاری دریافتم که مجموعهای خطی در کتابخانه مرکز احیای میراث اسلامی در قم به شماره 1175 موجود است که تمام آن را لاهیجانی کتابت کرده است. به لطف ایشان تصویری از این نسخه در اختیارم قرار گرفت. همچنین در بررسی نسخههای مسالک فهرست شده، به مطلب جدیدی برخورد کردم که در آن باز سخنی از قول لاهیجانی نقل شده است.
آقای محمد برکت در معرفی یکی از نسخههای مسالک الافهام موجود در کتابخانه مدرسه علمیه امام عصر(ع) در شیراز، از نسخهای سخن گفتهاند که از روی نسخه زمان مصنف که با اصل نسخه مقابله شده، کتابت شده است. در این نسخه اشاره شده که شهید ثانی از تألیف کتاب الوکالة در اول ربیع الاول 956 فراغت حاصل کرده است. در انتهای جزء اول از کتاب نکاح، کاتب نسخه اساس که مولی محمودبن محمدبن علی لاهیجانی بوده، آمده که شهید ثانی بنا داشته که ابتدا شرح مسالک را در شش جزء بنگارد و بعدها آن را به هفت جزء تقسیم کرده است. متأسفانه آقای برکت اصل عبارت را در این یادداشت نقل نکرده است.[6] ایشان در جایی دیگر یعنی در معرفی نسخهای از کتاب مسالک الافهام که در کتابخانه حضرت شاهچراغ موجود است، نسخهای از کتاب مسالک الافهام را معرفی و اشاره کردهاند که در انجامه این نسخه عبارت زیر درج شده است:
«اعلم أن الشارح الشهید السعید – قدس الله تعالی روحه و نوّر ضریحه و نفعنا به فی الآخرة کما نفعنا به الأولی ـ کان قد أجزء أولاً هذا الشرح ستة أجزاء و جعل خاتمة هذا الجزء و هو الجزء الثالث عند قول المصنف «و یلحق بالنکاح النظر فی أمور» ثم لما کمل الشرح و رأی أن الجزئین الأخیرین سیما الجزء الأخیر ضخم جدًاً، جزّء ثانیاً سبعة أجزاء، بأن اقتطع من الأربعة الأواخر من کل جزء قطعة، فانقطع الجزء الثالث هنا عند قول المصنف «القسم الثالث فی النکاح المنقطع» و ألحق هذا الکلام و هو قوله «تم المجلد الثالث» إلی آخره هنا».[7]
این عبارت درباره شیوه نگارش و تقسیم بندی کتاب مسالک الافهام بسیار مهم و مغتنم است. پس از این اشاره کوتاه، بهتر است به سراغ مجموعه کتابت شده توسط لاهیجانی برویم که تصویری از آن که در اختیار بنده قرار دارد. در این مجموعه، لاهیجانی اطلاعاتی درباره خود و برخی از افراد خانوادهاش ذکر کرده است. نخستین رساله مجموعه، نُخبة الفِکَر ابن حجر عسقلانی (متوفی 852) است (برگهای 1 الف ـ 19ب) که لاهیجانی آن را در بعدازظهر روز چهارشنبه، هفتم ربیع الثانی 960 کتابت کرده و و در حاشیه آن متذکر شده که نسخه کتابت شده توسط خود را با نسخه اصل مقابله کرده و تاریخ پایان این مقابله رجب 960 بوده است. متأسفانه درباره اینکه وی نسخه نخبة الفکر را از چه کسی گرفته و یا اینکه در هنگام کتابت و مقابله در کجا بوده، اشارهای در نسخه نیامده، اما به احتمال زیاد وی در جبل عامل و همراه شهید ثانی بوده است.[8] در چند برگ بعدی (19ب ـ 20ب) مطالبی است که لاهیجانی از روی نسخهای از کتاب السداسیات رازی استنساخ کرده است (...شاهدت فی آخر السداسیات للرازی ما صورته...). صفحه 41 عبارتهای مختلفی در ذیل عنوان رساله دیگر مجموعه یعنی کتاب نزهة الارواح و غایة الافراح فیما یشتمل علی اقسام النکاح من تألیف زبدة العباد حسینبن موسیبن حسینبن محمد العاملی عفی الله لهم و لجمیع المؤمنین و المؤمنات آمده و در حواشی برگهای مختلف علامت بلاغ مقابله و عبارت صح آمده است (برگهای 21الف – 40الف).
در برگ 21 الف که صفحه عنوان رساله نزهة الارواح است، اشعاری از شهید اول آمده است که متن این اشعار به جزء یک مورد را استاد ارجمند آقای مختاری از منابع دیگری گردآوری کردهاند، اما نقل آنها در این مجموعه نیز جالب توجه است.[9] موردی که در این برگ آمده، اشعاری است که شهید اول در پاسخ به نامهای از احمدبن متوج بحرانی نگاشته است (مصدره هی رسالة الشیخ الأجل الاعظم العالم العامل الزاهد الناسک الورع جمال الدنیا و الدین احمدبن المتوج بتاج الکرامة انشاء الله البحرانی الی الشیخ الامام الاعظم فقیه اهل البیت (ع) مولانا و سیدنا شمس الملة و امام الائمة ابی عبدالله محمدبن مکی تغمده الله برحمته و اسکنه بحبوحة جنته کتبها الیه من جزیزة، ثانی شوال فی اواخر عشر السبعین و السبع مائة و هی هــذه الابیات:
لئـن غبـتم عنی فنـشر مدیحـکم |
|
جلیسی مدی الایام غیـر مبارحی |
دعائیی لکم فـی اثـر کـل فریضـة |
|
و شکری لکم مع کل غاد و رائحی |
لیشـهد علـی الله و الــخلق انـنـی |
|
وقفت علیکم مهجتی و جـوارحـی |
اواصلکم ما عشت بالمدح و الثـناء |
|
و بالدعوات الزکیات الصوالـــحی |
اذا بعث المهدون درا و عسـجدا (؟) |
|
فمــالی ما اهدیــه الا مــدائحی |
در حاشیه صفحه 39ب از ولادت نوزادی به نام علی در سال 960 سخن رفته و گفته شده که وی در 962 درگذشته است (ولد المولود المبارک علی لست لیال خلون من شهر ربیع الاول عند طلوع الفجر یوم الاثنین سنة 960). بعد با قلمی دیگر در زیر آن نوشته شده است: توفی هذا المولود ضحوة یوم الخمیس لتسع عشره لیلة مضت من شهر جمادی الاولی سنة 962 و الحمد لله اولاًٌ و آخرً و ظاهراً و باظناً و صلی الله علی محمد و آله و سلم تسلیماً کثیراً و ولد بعده سنة 963 فی شهر ربیع الاول فی تاسع عشره یوم الجمعة المولود المسمی بمحمد و انتقل الی البرزخ....اللهم ابق لنا فرطا و ذخرا الحمد لله وحده و صلی الله علی محمد و هو ابن سنتین و شهرین و... وعشر یوماً صح). در صفحه بعدی انجام رساله دوم چنین آمده است: «..هذا آخر ما اردناه و غایة ما قصدناه فلیقطع الکلام حامدین لله علی الایة شاکرین له علی جزیل عطائه و مصلین علی محمد و خلفائه و کتب مؤلفها حسینبن ابراهیم الکیلانی غفر الله ذنوبهما و ستر عیوبهما فی تاریخ سنة 958 من الشهور شهر ربیع الاول و صلی الله علی محمد و آله اجمعین و السلام علی جمیع المؤمنین و التابعین». ظاهراً مشکلی در این انجام وجود دارد و نام مؤلف بر خلاف آنچه که در صفحه عنوان آمده، ذکر شده است. در اشاره به همین مطلب یادداشت بلندی در حاشیه چپ نسخه در توضیح این مطلب آمده و در آن ذکر شده است: «و فی نسخة الاصل بعد قوله و خلفائه و کتب مؤلفها اقل العباد حسینبن موسی العاملی عفی الله عنه من نسختها الاول الیوم الرابع من شهر جمادی آخر من شهور سنة ثمان و ثمانین و ثمانمائة هجریة علی مشرفها السلام و المسؤل من السادة الاجلاء و القادة الاخلاء نظرها بعین الاسعاف لا الاعساق و اصلاح ما زل به القدم و الصفح عما طغی به القلم...البضاعة فی هذه الصناعة و الحمد لله وحده و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و صحبه و سلم للمؤلف عفی الله عنه.... ».
در برگ 40 الف – ب مطالب ارزشمندی درباره فرزندان ملا محمود لاهیجانی آمده و تاریخ تولد فرزندانی در این دو برگ ثبت شده است.[10] در برگ 40 الف دو تاریخ تولد به جز تاریخ تولد سوم که تا حد زیادی به دست خط ملا محمود لاهیجانی که مجموعه به خط اوست، شباهت دارد. در برگ 40ب شش تاریخ تولد آمده است که بر اساس مطلبی که در تاریخ تولد پنجم آمده، میتوان گفت که مجموعه حاضر در اختیار پسر ملا محمود به نام درویش حسین بوده و همو شش تاریخ تولد و تاریخ تولد دیگر آمده در برگ پیشین (40الف) به خط اوست. در برگ 40 الف، اطلاعاتی درباره تولد فرزندانی به نامهای مریم امکلثوم در سال 968 (ولدت مریم ام کلثوم انبتها الله نباتا حسنا الضحی العالی یوم الاحد رابع شهر ربیع الثانی عام ثمان و ستین و تسعمائة)، فاطمه در سال 970 (ولدت فاطمة ام هانی انبتها الله نباتا حسنا فی تاسع کری حین کان الپار ثمان کریات فیکون بعد الربع من اللیلة السادسه الجمادی الاولی عام سبعین و تسعمائة و الحمد لله علی ما اولینا و الشکر له علی ما اعطانا و صلی الله علی محمد و آله و سلم)، ابوعلی شمس الدین محمد که در سال 971 و در شب دوشنبه هشتم صفر در اول ربع رابع از شب در شهر گلکنده به دنیا آمده است که دلالت بر این دارد که لاهیجانی بعد از فرار از حجاز و سفر به ایران به نزد سلاطین قطب شاهی رفته و شاید بیاطلاعی از او در سنت شیعی به دلیل آن باشد که وی در همانجا سکنا گزیده باشد (ولد المولود المبارک انشاء الله بحمد الله تعالی ابوعلی شمس الدین محمد – اطال الله بقاءه و انشاه نشو الصالحین – لیلة الاثنین ثامن شهر صفر ختم بالخیر و الظفر اول الربع الرابع من اللیل تخمینا سنة احدی و سبعین و تسعمائة ببلدة گلکنده حرسها الله علی الآفات و حفظ والیها الی قیام یوم المکافاة). آخرین فرزندی که از تولد او در این برگ سخن رفته است، خدیجه است که در سال 974 چشم به جهان گشوده است (ولدت المولود المبارکة ان شاء الله ام علی خدیجة انبتها الله نباتا حسنا اللیلة الجمعة الثامنة عشرة من المحرم فی اواخر الکری الرابع من الپار الثانی عام اربع و سبعین و تسعمائة).
در برگ بعد (40ب) از تولد شش فرزند سخن رفته است. نخستین آنها ابوالقاسم زینالدین علی است که در سال 974 به دنیا آمده است و دلالت بر این دارد که لاهیجانی بیش از یک همسر داشته است (هو ولد المولود المبارک انشاء الله تعالی ابوالقاسم زین الدین علی انبته الله نباتا حسنا فی اوائل الکری السادس من الپار الرابع من لیلة الاحد سلخ شهر صفر ختم بالخیر و الظفر سنة اربع و سبعین و تسعمائة). فرزند بعدیام محمد زینت است که در 975 به دنیا آمده (ولدت المولودة المبارکة ام محمد زینت (زینب؟) الیلة الثالثة عشرة من رجب الاصب فی اواسط الکری السادس من الپار الرابع حین کان پارات اللیل کلها ثمانی کریات عام خسم و سبعین و تسعمائة هجریة نبویة صلوات الله تعالی علیه و آله و سلم)، ام حسن سکینه در سال 977 (هو ولدت المولودة المبارکة ان شاء تعالی ام حسن سکینة یوم الاثنین عاشر شهر صفر ختم بالخیر و الظفر بعد الکریین من الپار الاول سنة 977 هجریة نبویة صلوات الله علیه و آله و سلم تسلمیا کثیرا و السلام)، ام علی سکینه در 985 (ولدت المولودة المبارکة انشاء الله تعالی ام علی سکینة بنت محمودبن محمد لیلة الاربعاء التاسعة و العشرین من شهر شوال فی الکری الثالث من الپار الثانی عام خمس و ثمانین و تسعمائة و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و سلم تسلیما کثیرا)، ولادت فرزندی به نام ابوالبقاء عبدالحی درویش حسینبن محمودبن محمدبن علیبن حمزه لاهیجانی در 985 (ولد المولود المبارک انشاء الله تعالی نشو الصالحین و اطال الله عمره و جعله من العلماء العاملین ابوالبقاء عبدالحی درویش حسینبن محمودبن محمدبن حمزه اللاهجانی اواخر لیلة السبت الحادی و العشرین من شهر ذی الحجة سنة 985 فی الکری الاول من الپار الثالث الحمد لله علی ما انعم و صلی الله علی محمد و آله و سلم) و آخرین فرد ذکر شده، شهربانو در سال 986 (ولدت المولودة المبارکة انشاء الله تعالی شهر بانو ام الخیر یوم الاحد فی الکری السابع اخر الپار الاول من النهار لعشرین لیلة خلت من شهر من جمادی الاخری سنة ست و ثمانین و تسعمائة هجریة علی مشرفها السلام و التحیة و علی عترته الطاهرة البررة).[11] همانگونه که در قبل اشاره شد، شش فرزندی که نامشان در برگ 40ب آمده همگی به یک دست خط کتابت شده و براساس تصریح در خصوص عبدالحی میدانیم که وی نوه ملا محمود لاهیجانی است اما در خصوص ام علی سکینه تصریح شده که او فرزند خود ملا محمود لاهیجانی است و احتمالاً فرزندانی که در قبل از ام علی نام آنها آمده نیز فرزندان ملا محمود باشند. رساله بعدی ارجوزهای در چهل و یک بیت در بیان منازل نجومی با عنوان صفة المنازل در یک صفحه است (برگ 41 الف). رساله بعدی الفتحیة فی الاعمال الجبیبیه از بدرالدین محمدبن محمد ماردینی است (برگ 41ب ـ 44ب) (انجام رساله اخیر چنین است: و الحمد لله وحده و صلوته علی سیدنا محمد النبی و آله و صحبه و سلامه علقها لنفسه الفقیر الی عفو الله الغنی محمودبن محمدبن علیبن حمزه الجیلانی یوم السبت رابع عشر شهر ربیع الثانی سنة 959 من الهجرة النبویة). دو اثر بعدی شرح الرامزه که شرح مزجی بر قصیدۀ الرامزه ضیاءالدین خزرجی (متوفی 626) است (56ب ـ 59ب) و پس از آن نیز باز شرح الرامزه از شخص دیگری (70ب ـ 103ب) آمده که با توجه به آغازی که حاجی خلیفه[12] در ضمن بحث از شروح قصیده رامزه آورده، شرح اخیر تألیف شریف محمدبن احمد سبتی اندلسی (متوفی 760) است که مشهور است نخستین شرح بر قصیده رامزه را او نگاشته است.
یکی از رسالههای ارزشمند این مجموعه، رساله الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایه است که با توجه به قدمت آن برای تصحیح کتاب بسیار مغتنم است. در حواشی گاه علامت بلاغ نیز دیده میشود و حواشی اندکی نیز بر متن آمده است. لاهیجانی در برگ 144ب تصریح کرده که رساله را از روی نسخه اصل شهید ثانی کتابت کرده است و در اشاره به تاریخ کتابت، آن را بعدازظهر روز یکشنبه هفت شب مانده به اتمام ماه محرم الحرام سال 966 در شهر مکه ذکر کرده است. لاهیجانی انجام نسخه الرعایه را چنین نقل کرده است: «فرغ من تسوید هذه التعلیق المنزل بمنزلة الشرح الرسالة الموسومة بالبدایة فی علم الدرایة مؤلفها العبد الفقیر الی الله تعالی زین الدینبن علیبن احمد الشامی العاملی عامله الله بلطفه و عفی عنهم بمنّه و فضله هزیع لیلة الثلثاء خامس شهر ذی الحجة الحرام عام تسع و خمسین و تسعمائة حامداً مصلیاً مسلماً». پس از آن لاهیجانی در ادامه انجامه نوشته است: «هذا آخر کلامه و فرغ من تحریره احوج الخلق الی عفو ربه الغنی محمودبن محمدبن علیبن حمزه اللاهجانی غذوة نهار السبت لست لیال بقیت من شهر محرم الحرام سنة 966 بمکة المشرفة زادها الله تعالی شرفاً الحمد لله وحده و صلی الله علی محمد و آله». لاهیجانی در بالای بخشی از انجامه شهید در جایی که میگوید فرغ من تسویدها، نوشته است: «کذا فی نسخة الاصل الذی بخط المصنف و نُقل عنها هذه النسخة بلا واسطة» که به صراحت دلالت دارد لاهیجانی نسخهای از کتاب الرعایه به خط خود شهید در اختیار داشته و نسخه خود را از روی آن استنساخ کرده است. در پایین صفحه دو عبارت دال بر مقابله آمده است. در گوشه سمت راست پایین عبارت مقابله کتابت شده، چنین است: «بلغت المقابلة باصلها یوم الاربعاء لاربع لیال من شهر صفر ختم بالخیر و الظفر بمکة المشرفة زادها الله شرفا و رزقنا التشرف مادام للعمر وفاء الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین». در گوشه سمت چپ عبارت مقابله دیگر آمده چنین است: «بلغت المعارضة باصلها التی بخط (المصنف) الا ما (زاغ) عنه البصر یوم الجمعة لثلاث عشرة لیلة خلت من شهر صفر ختم بالخیر و الظفر سنة ست و ستین و تسعمائة بمکة المشرفة زادها الله تعالی شرفا و رزقنا التشرف بها ابدا الحمد لله وحده و صلی الله علی محمد و آله». (برگ 144ب)[13] براساس تصریح دو بلاغ مقابله میتوان دریافت که لاهیجانی تصمیم داشته باقی عمر خود را در مکه اقامت داشته باشد که اندکی بعد و در ماه ذی القعده 965 با رسیدن خبر شهادت شهید توسط مقامات عثمانی در استانبول در 8 رجب 965، ماموران عثمانی در صدد دستگیری او برآمده و لاهیجانی مجبور به پنهان شدن در مکه شده و پس از آنکه حج را به جا آورد به دلیل آنکه مقامات عثمانی در صدد دستگیری او بودند، مکه را به مقصد مدینه ترک کرده است. وی در مکه به کتابت کتاب مسالک الافهام مشغول بوده است و در اواخر ماه صفر مکه را به قصد مدینه ترک کرد و در آنجا مجلد دوم کتاب مسالک الافهام را در روز شنبه، چهارم جمادی الاولی 966 به پایان رسانده بود. ظاهراً لاهیجانی پس از آنکه در 20 جمادی الاولی 965 به دلیل تلاشهایی که برای رهایی شهید از زندان انجام داده بود، آزاد شده بود و در مکه اقامت داشته، خود را با کتابت و مقابله آثار زین الدین مشغول کرده بود و این گونه تا حد خود را تسلی میداده که زین الدین در استانبول با مشکلی روبرو نخواهد شد و او میتواند بار دیگر استادش را ببیند.[14]
متأسفانه لاهیجانی اشاره به شهید ثانی و حوادث منجر به آن در این مجموعه نکرده و در ادامه لاهیجانی دو فایده به نقل از شهید ثانی نقل کرده است، فایده نخست به نقل از مقدمه ابن صلاح (برگ 145 الف) و فایده دوم (145 الف ـ ب) به نقل از کتاب الخلاصة فی علم الحدیث از شیخ شرف الدین طیبی آمده است. در برگ 146 الف فوائدی از شهید ثانی که او آنها را از اربعین ابن حجر عسقلانی نقل کرده، آمده که در برگ 148ب پایان یافته که این مطالب در رسائل الشهید الثانی (ج 2، ص 1264 ـ 1278) منتشر شده است که از روی نسخه خطی دیگر نقل شده و در انجام و یا ذکر عنوان آغازین نقل قولها اندکی اختلاف با نسخه حاضر دارند. لاهیجانی از نوشتن این مطالب در 21 ماه صفر سال 966 فراغت حاصل کرده است (برگ 148ب). لاهیجانی پس از نقل فواید اخیر نوشته است: «هذا جمیع ما وجد بخطه الشریف عقب شرحه لمتنه المسمّی بالرعایة بحال البدایة فی علم الدرایة و هو بخطه ایضاً و نقله من احوج الخلق الی غفو ربه الغنی محمودبن محمد اللاهجانی بمکة المشرفة زادها الله تعالی شرفا و رزقنی التشرف بها مادام للعمر وفا و کان الفراغ منه بکرة الحادی و العشرین من شهر صفر ختم بالخیر و الظفر سنة 966 الحمد لله وحده و صلی الله علی محمد و آله و سلم تسلیما» (برگ 148ب). در حاشیه سمت چپ عبارت بلاغ مقابله آمده که متن آن چنین است: «بلغت المعارضة باصل التی بخط الشیخ5 یوم الخمیس لثلاث لیا بقیت من شهر صفر ختم بالخیر و الظفر سنة 966 بمکة المشرفة زادها الله تعالی شرفا و رزقنا التشرف بها بحق المصطفی و آله الطیبین الطاهرین و الحمد لله وحده و صلی الله علی محمد و آله». تاریخ اخیر اندکی پیش از زمان سفر لاهیجانی به مکه است و ظاهراً او تا آن زمان امید داشته که مقامات عثمانی دست از سر او بردارند و وی بتواند در مکه اقامت داشته باشد اما مشخص شد که امکان ماندن در مکه برای او نیست و او در چند روز باقی مانده از ماه صفر مکه را به قصد مدینه ترک کرد.
در برگ 150ب ـ 151الف مطلبی درباره شرح حال ابوعلیسینا آمده است (نبذ من اخبار الرئیس ابوعلیسینا) که شاید نشانگر تمایلات مشایی لاهیجانی باشد. در برگهای 151ب ـ 152 الف چند بند از المصباح شیخ طوسی در خصوص رقعه نویسی برای امام عصر نقل شده است. در برگ 152الف نام سلطان عثمانی مرادبن سلیمبن سلیمانبن سلیمبن ابایزیدبن محمدبن مرادبن محمدبن بایزیدبن مرادبن اورخانبن عثمانبن ارطغرل آمده که زمان نگارش آن باید به کاتبی باشد که در عصر سلطان مذکور میزیسته است. لاهیجانی (برگ 153 الف) قصیدهای از شهید اول درباره تواریخ نبی و اهل بیت به نقل از دست خط شهید ثانی نقل کرده است که این اشعار نیز در مجموعه اشعاری که آقای مختاری در کتاب الشهید الاول آوردهاند، نیامده است (نقلته من خط الشیخ سلمه الله تعالی قال نقلته من خطه مما نظمه الضعیف محمدبن مکی فی اعمار النبی و الائمة الاثنی عشر و موالیدهم و وفاة من توفی منهم). در ذیل همان صفحه مطلبی درباره دعبل نقل شده که کسی او را در خواب دیده و از وی در خصوص آنچه که موجب رستن او در پس از مرگ شده، پرسش کرده و او به دو بیتی که در حق اهل بیت سروده، اشاره کرده است (لا اضحک الله...الدهر ان ضحکت یوما و آل رسول الله قد قهروا). لاهیجانی در برگهای 153ب – 158ب متن رساله اجوبة المسائل السماکیه را نقل کرده و جالب توجه این است که رساله مذکور دارای انجامه تاریخ کتابت توسط شهید ثانی است (...علقها عجلاً آخر نهار الاحد تاسع عشر شهر صفر ختمه الله بخیر سنة 957 من الهجرة الطاهرة حامداً مصلیاً مسلماً). در ذیل همان برگ (158ب) متن استفتایی از شهید ثانی نقل شده است (صورة الاستفتاء من الشیخ سلمه الله تعالی) و لاهیجانی بر آن گواهی داده و متأسفانه نام چند فرد دیگری که بر درستی فتوا گواهی دادهاند، از میان رفته و امکان شناخته هویت آنها ممکن نیست (الحاج.../ علی الحاج شرف...فی مائة و احد عشر / کتبه شاهد / محمودبن محمد اللاهجانی / اشهد بذلک و کتبه الحاج...). در برگ 159 الف شعری بلند از حسینبن عبدالصمد حارثی نقل شده و در آخرین برگ مجموعه یعنی برگ 159ب یک برگ از کتاب شهید ثانی که در آن به شرح برخی مشکلات کتاب اللمعة الدمشقیة پرداخته، نقل شده که ظاهراً در جایی دیگر از این اثر شهید ثانی ذکری به میان نیامده است.[15]
نكته مهم دیگر درباره لاهیجانی، اطلاعی از وی درباره اجازه روایت یکی از آثار کمتر شناخته شده و کم نسخه شهید ثانی یعنی شرحی مختصر بر شرائع الاسلام که با عنوان حاشیة شرائع الاسلام در یک مجلد با تصحیح محققان واحد احیاء میراث اسلامی در قم (1380ش/1422) منتشر شده است. همانگونه که در مقدمه تصحیح اثر اخیر آمده، تنها دو نسخه از این اثر شهید در دست که به صورت ناقص در اختیار ما قرار دارد و عدم شهرت نوعی تردید در انتساب آن به شهید را به ذهن متبادر میکند. اما اطلاعی در یکی از دو نسخه مذکور آمده که به صراحت انتساب کتاب مذکور به شهید ثانی را تأیید میکند نکتهای که از نظر به دور مانده است. در حقیقت یکی از دو نسخه موجود کتاب مذکور از روی نسخه لاهیجانی کتابت شده است یعنی نسخه شماره 4360 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی (نسخه دیگر کتاب در کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره 14046 موجوى است). تصویری از نسخه آستان قدس در اختیار من قرار ندارد اما نسخه مجلس را به لطف استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان در اختیار دارم. همانگونه که گفته شد، متأسفانه در تصحیح کتاب به صفحه انجام نسخه مجلس توجه کافی نشده است. کاتب نسخه که سعد الدینبن محمد جزایری نام دارد در انجام نسخه گفته است که:
«نُقِلتُ هذه النسخة من خظ الشیخ الشهید زین الدین ـ قدس الله روحه و نور ضریحه ـ ببلدة قلکنده عمرت فی ظل صاحبها و النسخة من عند الملا محمود القیلانی».
این عبارت بینهایت اهمیت دارد. نخست نشانگر آن است که محمود لاهیجانی همانگونه که براساس نسخهای که وی آن را کتابت کرده بود و از آن سخن گفته شد، لاهیجانی در گلکنده اقامت گزیده است. همچنین درباره انتساب این حواشی به شهید تردید اندکی که به دلیل کم نسخه بودن این اثر میتوان ابراز کرد، چرا که نسخه مذکور را شاگرد شهید روایت کرده است. کاتب نسخه در انجام نسخه چنین نوشته است:
«واقعا الفراغ من نساختها یوم الاربعا المبارک رابع عشر جمادی الاول سنة 985 علی ید افقر عباد الله و احوجهم الیه سعد الدینبن محمد الجزائری...عامله الله بلطفه الخفی و الحمد لله رب العالمین». در حاشیه نیز این شعر درج شده است:
کــتبت و قــد ایقــنت یوم کتبه بــان یـدی تفنـا و تبـقیا کـتابها
یا قاری الخط الــذی قد کتبــته ترحم علی یدی علی ما اصابها».[16]
دیگر اطلاع ما درباره لاهیجانی باز از حواشی بر یک نسخه خطی است. نسخهای از کتاب الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة شهید اول در دست است که کمال الدین حسینبن محمد حسینی استرابادی کتابت آن را در نوزدهم ربیع الاول 972 در شهر گولکنده به پایان رسانده است. نکته مهم و جالب آن است که حاشیه محمودبن محمد لاهیجانی نسخه را تصحیح کرده و البته تاریخ ارایه شده برای اتمام فراغت از تصحیح 903 ذکر شده که حجت الاسلام و المسملین سید احمد اشکوری نیز با دیده تردیده به آن نگریسته و علامت پرسشی کنار آن قرار دادهاند، که به حق است. البته به دلیل عدم شناخت لاهیجانی و اهمیت نسخه تصحیح شده توسط او، در چاپ اخیر کتاب الدروس از این نسخه بهرهای گرفته نشده است.[17] مطلب اخیر نیز شاهدی بر اقامت لاهیجانی در شهر گلکنده حیدرآباد است.
[1]. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 105، ص 172. از دیگر اجازات که به لاهیجانی داده شده و متن آن در دست است، اجازه محیی الدینبن احمد میسی به وی در کربلا به سال 954 داده است (برای متن اجازه اخیر بنگرید به: مجلسی، همان، ج 107، ص 173-174). لاهیجانی خود نیز اجازاتی چند به دیگر عالمان معاصر خود داده که از جمله آنها متن اجازه او به سید صدر جهان حسینبن روح الله حسینی طبسی به تاریخ شوال سال 974 (مذکور در بحار الانوار، ج 107، ص 175-177)، اجازه به سید عماد الدین علیبن هاشم به تاریخ 23 صفر 994 (بحار الانوار، ج 107، ص 182-184)، اجازه به سید معین الدین محمد دشتکی شیرازی در 14 ربیع الاول 994 (بحار الانوار، ج 107، ص 185-187)، اجازهای به منصوربن حسنبن یوسف بحرانی در سال 987 که کتاب روض الجنان شهید ثانی را نزد او خوانده و لاهیجانی اجازه برای او بر ظهر کتاب نوشته است (طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: احیاء الداثر من القرن العاشر، ص 141) و اجازهای به علیبن حسن گیلانی در رجب 974 (برای متن اجازه اخیر بنگرید به: محمد برکت، «اجازه روایتی محمودبن محمد لاهیجی به علیبن حسن گیلانی»، هدیه بهارستان به زنده یاد استاد میر جلال الدین محدث ارموی احیاگر میراث مکتوب شیعی، به کوشش عبدالحسین طالعی (تهران، 1386ش)، ص 448-451) در دست است.
[2]. علی عاملی، الدر المنثور، ج 2، ص 182.
[3]. مجلسی، بحار الانوار، ج 105، ص 173-174.
[4]. آقا بزرگ طهرانی، طبقات أعلام الشیعة: إحیاء الداثر من القرن العاشر، ص 241-252؛
Devin J. Stewart،“The Ottoman Execution of Zayn al-Din al-ÝAmili،” Die Welt des Islams 48 (2008)، pp.330-332.
[5]. درباره کتاب ریاض العلماء افندی بنگرید به: آیت الله سید محمد علی روضاتی، دو گفتار پیرامون گوشههایی از احوال و آثار علمای بزرگ خوانسار مهاجر به اصفهان و سیری در اجازه نامهها (قم، کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، 1378ش)، ص 15.
[6]. محمد برکت، فهرست نسخههای خطی مدرسه امام عصر(عج) شیراز، شیراز، 1374ش، جلد اول، ص 132. نکته جالب توجه در میان نسخههای مسالک معرفی شده در این فهرست آن است که یکی از نسخه، همانگونه که در نوشته دیگر هم به آن اشاره کردهام و بر اساس اینکه کاتب نسخه چه کسی است یا براساس کدام نسخه از نسخههایی که شاگردان شهید ثانی کتابت کردهاند، قابل تفکیک است (بنگرید به: محمد کاظم رحمتی، «انجامهها، راهی برای تبارشناسی نسخهها (مطالعه موردی مسالک الافهام شهید ثانی)، اوراق عتیق، به کوشش سید محمد حسین حکیم (تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1390ش، ص 209-227)، عالم عاملی حسینبن محمدبن مسلم است که گفته شهید ثانی کتاب نکاح را در روز چهارشنبه 21 ربیع الاخر 963 به اتمام رسانده است. نسخه حاضر استنساخی از روی نسخه حسینبن محمدبن مسلمبن حسینبن محمد مشهور به ابن شعیر عاملی است که میدانیم نسخهای از کتاب منیة المرید فی أدب المفید و المستفید شهید ثانی را در روز پنج شنبه 23 جمادی الاولی سال 954 یعنی دو ماه و سه روز بعد از تألیف آن کتابت کرده و شهید انهائی دال بر قرائت کتاب توسط ابن شعیر عاملی در نزدش بر آن افزوده است. برای توصیفی از این نسخه بنگرید به: منیة المرید تصحیح استاد ارجمند آقای رضا مختاری، ص 67-68.
[7]. فهرست کتابهای خطی کتابخانه حضرت شاهچراغ7، تهیه و تنظیم کتابخانه حضرت شاهچراغ7 با همکاری محمد برکت (قم، 1382ش)، ص 79. از استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین سید محمد رضا جلالی حسینی به دلیل در اختیار نهادن متن این دو فهرست سپاسگزار هستم.
[8]. عبارت انجامه لاهیجانی چنین است: «تم کتابة شرح المختصر المسمی بنخبة الفکر فی مصطلح اهل الاثر من مصنفات شهاب الدین احمد الشهیر بابن حجر علی ید الفقیر الی الله الغنی محمودبن محمد الجیلانی غداة الاربعا سابع ربیع الثانی سنة 960 الحمد لله وحده و صلی الله علی محمد و آله». در حاشیه راست علامت بلاغ مقابله چنین آمده است: «بلغت مقابلة و تصحیحاً بالنسخة المنقول منها فصححت بحسب الجهد الا ما زاغ عنه النظر و خسر عنه البصر و ذلک فی شهر رجب المرجب سنة 960 و لله الحمد والمنه و علی النبی و آله السلم و التحیة».
[9]. نخستین شعر دو بیتی است با مطلع و لا أبتغی الدنیا جمیعاً بمنة (مختاری، الشیهید الاول، ص 259)، شعر دیگر، ابیاتی است که شهید اول خطاب به بیدمر امیر مملوکی شهر دمشق در زندان سروده است که تنها چند بیت نخست آن نقل شده است (برای متن کامل قصیده بنگرید به مختاری، همان، ص 254-255). البته بحث از اینکه آیا این ابیات واقعاً سروده شهید هستند یا خیر، موضوع دیگری است اما نقل آنها در اثری تألیف شده در قرن دهم نشانگر دست کم زمان انتساب اشعار به شهید است.
[10]. ذکر نام تولد فرزندان و انتخاب کنیه برای او و دعا برای بقا و رستگاری فرزند از امور متداول در سدههای گذشته بوده است. در برگ 62 رو نسخه خطی 14232 کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کاتب گفته که به خط محقق کرکی دیده که او تاریخ تولد فرزندش عبدالعالی (متوفی 993) را چنین ثبت کرده است: «وجدت بخط والده شیخ علی – رحمه الله- ما صورته: الحمد لله علی هبته ولد المولود المبارک انشاء الله تعالی علی نفسه و اهله تاج الدین ابومحمد عبدالعالیبن علیبن حسینبن علیبن محمدبن عبدالعالی تاسع عشر شهر ذی القعدة لیلة الجمعة سنة ست و عشرین و تسعمائة انشاء الله سبحانه انشاء مبارکاً و جعله خلفاً صالحاً بحق محمد و آله الطاهرین». بنگرید به: علی صدرایی خویی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ج 38، ص 344-345.
[11]. آخرین تاریخی که از زنده بودن لاهیجانی در آن اطلاع داریم، سال 994 است که در این سال لاهیجانی اجازهای به سید امیر معین الدین محمدبن شاه ابوتراب داده است. متن این اجازه در بحار الانوار آمده است. همچنین در همین سال لاهیجانی کسی نسخهای از کتاب خلاصة الاقوال را با وی مقابله کرده است (فهرست آستان قدس، ج 6، ص 600). اجازه کوتاه دیگری نیز از لاهیجانی به شخصی به نام زین الدین علیبن حسین گیلانی در سال 974 در دست است که متن آن را آقای برکت با عنوان «اجازه روایتی محمودبن محمد لاهیجی به علیبن حسن گیلانی»، هدیه بهارستان به زنده یاد استاد میر جلال الدین محدث ارموی، به کوشش عبدالحسین طالعی (تهران، 1386ش، ص 448-451) منتشر کردهاند. افندی (ریاض العلماء، ج 3، ص 319-320) اجازهای از ملا محمود لاهیجانی به عالمی به نام عطیهبن ابراهیمبن علی در دست داشته که تاریخ صدور آن روز سه شنبه دهم جمادی الآخره 968 بوده و همو بخش اعظم آن را نقل کرده است.
[12]. حاجی خلیفه، کتاب کشف الظنون (استانبول، 1362/1943)، ج 2، ص 1136. بدر الدین محمدبن أبی بکر دمامینی (متوفی 827) پس از آنکه نسخهای از شرح سبتی به دستش رسیده، خود شرح دیگری بر رامزه با عنوان العیون الغامرة علی خبایا الرامزة، تحقیق حسانی حسن عبدالله (قاهره، بی تا) نوشته است.
[13]. برای گزارش و تصویری از صفحه مذکور همچنین بنگرید به: حسین واثقی، التراث المکی (قم، 1431)، ص 256-257 و تصویر شماره 40.
[14]. بنگرید به: سید محمد علی روضاتی، تکملة طبقات اعلام الشیعة، اعداد محمد برکت (تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1391ش)، ص 281-283 که تصویر نسخه مسالک موجود در مجلس مشتمل بر انجامه مذکور را آورده است؛ علی صدرایی خویی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ج 38، ص 422.
[15]. برای توصیفی از این مجموعه که متأسفانه بسیاری از جزئیات ذکر شده در آن از قلم افتاده بنگرید به: سید احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی مرکز احیای میراث اسلامی (قم، 1380ش/ 1422)، ج 3، ص 425-430. در فهرست همچنین اجوبة مسائل السماکیة شهید ثانی با عنوان اجوبة مسائل ثلاث با مؤلف مجهول معرفی شده است. همین خطا به کتاب دیگر ایشان التراث العربی المخطوط فی مکتبات ایران العامة، ج 1، ص 227-228 نیز راه یافته است. در فهرستواره دستنوشتهای نسخههای خطی ایران، ج 1، ص 263 این خطا اصلاح شده و نسخه به درستی در ذیل اجوبة المسائل السماکیة معرفی شده است.
[16]. درباره کاتب نسخه یعنی سعد الدین محمد جزایری تنها اطلاعی که تا کنون به دست آوردهام آن است که وی مجلدی از کتاب تذکره الفقهاء علامه حلی مشتمل بر کتاب رهن تا پایان جزء نهم را در سال 988 کتابت کرده است و در فهرست نسخههای خطی آستان قدس رضوی، جلد 2، ص 18 و به نقل از آن در کتاب مکتبة العلامة الحلی مرحوم سید عبدالعزیز طباطبایی توصیفی از آن آمده است. مرحوم آقا بزرگ نیز در طبقات اعلام الشیعة: احیاء الداثر من القرن العاشر، ص 94 نیز به کتابت نسخه تذکره توسط سعد الدین اشاره کرده و مطلب دیگری درباره او نقل نکرده است. همچنین نسخهای از شرح القصیدة البائیة علم الهدی در کتابخانه دانشگاه تهران رساله سوم مجموعه 6688 وجود دارد (فهرست دانشگاه، ج 16، ص 334) که سعد الدین محمد جزایری کتابت آن را در روز پنجشنبه 8 رجب 999 به پایان برده است (درایتی، فهرستواره دستنوشتهای ایران، ج 6، ص 923). رساله دوم نیز تکملة امالی المرتضی است که جزایری کتابت کرده است و رساله اول نیز متن خود امالی سید مرتضی است (فهرستواره، ج 7، ص 787) که کتابت آن را در 8 رمضان 999 به پایان برده است. وی پدر عبدالنبی جزایری (متوفی 1021) نویسنده اثر مشهور حاوی الاقوال فی معرفة الرجال است.
[17]. سید احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه صدوقی یزدی (یزد – ایران) (قم، مجمع ذخایر اسلامی، 1383ش/1425)، ص 113. متأسفانه تصویری از این نسخه ارایه نشده است. ملا محمود، برادری به نام محمد باقربن محمدبن علیبن حمزه لاهیجانی داشته که نسخهای از تهذیب الاحکام تا پایان کتاب صلاة را مقابله کرده که بخش اخیر را در سهشنبه یازدهم ذی الحجه 988 به پایان برده و نسخه به شماره 2877 در کتابخانه مرعشی موجود و در فهرست (ج 8، ص 84) معرفی شده است. در بخش تصاویری مجلد فهرست مذکور دست خط لاهیجانی آمده که بسیار به دست خط خود ملا محمود لاهیجانی شباهت دارد، عبارت مقابله چنین آمده است: «بلغت المقابلة من الاول الی هنا ... غیری اللهم وقفنا للاتمام و ارزقنا به مع العمل بالاخلاص و الاهتمام الفراغ منها یوم الثلثاء الحادی عشر ذی الحجة الحرام عام ثمان و ثمانین و تسعمائة کتبه احوج الخلق الی الخالق الغنی محمود (؟)بن محمدبن علیبن حمزه اللاهجانی عفی الله تعالی ... وعنهم و عن جمیع آبائه و امها...جمیع المؤمنین و المؤمنات و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین». از آنجا که دسترسی به خود نسخه اکنون برایم میسر نیست گمان میکنم خطایی رخ داده باشد و محمد باقر به احتمال زیاد حاصل خطای چاپ یا امر مشابه دیگری باشد و باید همان محمود باشد و در این صورت ما نسخهای دیگر که در اختیار خود ملا محمود بوده، در اختیار داریم. آنچه که این گمان را تقویت می کند این مطلب است که در خصوص نسخه گفته شده که سید حسینبن زین العابدینبن باقر حسینی جرجانی دوشنبه دهم جمادی الاخر 960 (پایان کتاب طهارت) ار روی نسخه مؤلف (مراد همان نسخه مشهور تهذیب الاحکام در اختیار حسینبن عبدالصمد است که شهید ثانی با وی در 954 هنگامی که در بعلبک بودهاند، مقابله کردهاند) با یک واسطه کتابت شده است.
پربازدید ها بیشتر ...
کتاب التوحید ابن خزیمه و تصویری که از خداوند ارائه داده است
رسول جعفریانابن خزیمه (223 - 311) از علمای اهل حدیث، نویسنده یک کتاب حدیثی با عنوان «صحیح»، و اثری مهم در «توحید
تفسیر نامه تاریخی شاه عباس به مفتی روم
رسول جعفریاناین نامه مهم تاریخی که به انشای نصیرای همدانی نوشته شده، بر محور برخی از مهم ترین اختلافات مذهبی ایر
منابع مشابه
نمونه ای موردی از: تقیۀ عالمی امامی در دمشق قرن دهم با ادعای پیروی از مذهب فقهی شافعی
محمد کاظم رحمتیدر سراسر تاریخ اسلام شیعیان به هنگام حضور در محافل علمی یا برای کاستن از پیامد های تبعیض شیعه و سنی
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
تفسیر کتاب الله و نسخه های آن
محمد کاظم رحمتییکی از مهمترین متون متداول تألیف شده در قرن هفتم هجری توسط عالمی زیدی به نام ابوالفضل بن شهردویر (دب
نمونه ای موردی از: تقیۀ عالمی امامی در دمشق قرن دهم با ادعای پیروی از مذهب فقهی شافعی
محمد کاظم رحمتیدر سراسر تاریخ اسلام شیعیان به هنگام حضور در محافل علمی یا برای کاستن از پیامد های تبعیض شیعه و سنی
نظری یافت نشد.