«معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی - صفویه»[1]
خلاصه
روابط بین امپراطوری عثمانی و دولت صفویه در قرنهای شانزده و هفدهم میلادی در منازعات دامنهداری سپری شد. رقابت سیاسی میان دو قدرت مذکور، همچنان که در تاریخ سیاسی اسلام از دورههای مهم جریان انتقال رقابت شیعه - سنی از فاز مذهبی به فاز سیاسی محسوب میشود، به همان میزان بخش مهمی از تاریخ امپراطوری عثمانی را نیز شکل میدهد.مقدمه[4]
روابط بین امپراطوری عثمانی و دولت صفویه در قرنهای شانزده و هفدهم میلادی در منازعات دامنهداری سپری شد. رقابت سیاسی میان دو قدرت مذکور، همچنان که در تاریخ سیاسی اسلام از دورههای مهم جریان انتقال رقابت شیعه - سنی از فاز مذهبی به فاز سیاسی محسوب میشود، به همان میزان بخش مهمی از تاریخ امپراطوری عثمانی را نیز شکل میدهد. به طور کلی و بر اساس اخبار منابع دست اول و در چارچوب برقراربودن مناسبات خصومتآمیز یا مسالمتآمیز، مناسبات میان دو دولت به هشت دورۀ مجزا تقسیم میشود.
1. دورۀ نخست روابط سیاسی و نظامی میان عثمانی و صفویه، از نخستین یورشهای شاه اسماعیل اول صفوی (905 هجری) تا نبرد چالدران (1320هجری) طول کشید. در طول این دوره، تهاجمات دولت صفویه به آناطولی رو به افزایش بود.
2. دورۀ دوم، دورۀ فعالشدن سیاست شرقی عثمانی محسوب میشود که از جنگ چالدران آغاز شد و تا عقد صلحنامۀ آماسیه (951 هجری) طول کشید.
3. دورۀ صلح که از انعقاد صلح آماسیه به مدت بیست سال ادامه یافت.
4. در دورۀ چهارم از تاریخ روابط عثمانی - صفویه، سلطان مراد سوم با اعزام نیروهای عثمانی به تصرف گرجستان، آذربایجان و شروان، آتش جنگ میان دو دولت را دوباره مشتعل کرد. این دوره نیز با عقد تفاهمنامۀ استانبول (12 مارس 1590 میلادی) بعد از دوازده سال خاتمه یافت.
5. دورۀ پنجم، دورهای توأم با صلح و آرامش بود و تا سال 1603 میلادی دوام آورد.
6. در دورۀ ششم، دوباره جنگ و کشمکش بر روابط میان دو دولت مورد بحث سایه انداخت. این دوره نیز بعد از نه سال در 1612 میلادی به سر رسید. در طول این دوره شاه عباس اول صفوی با استفاده از فرصت بهدستآمده از تغییر سلطنت در دربار عثمانی، ضمن انجام عملیات نظامی سریع، به کارگیری تاکتیکهای جاسوسی و ایجاد پیوند با دولتهای اروپایی علیه عثمانی، موفق شد تا دوباره تبریز، نهاوند و چند شهر مرزی دیگر را به قلمرو صفویه اضافه کند.
7. دورۀ هفتم که باز هم دورۀ جنگ و جدال محسوب است تا 1639 میلادی، یعنی امضای صلحنامۀ قصر شیرین ادامه یافت. در این دوره عثمانیها (به ویژه در نتیجۀ اهتمام شخصی سلطان مراد چهارم) تهاجمات گستردهی را در حوزۀ عراق ترتیب دادند.
8. هشتمین و آخرین مرحله از مراحل مختلف تاریخ روابط عثمانی - صفویه، دورۀ آرامش بود که از امضای قرارداد صلح آماسیه آغاز شد و تا 1722 میلادی ادامه یافت.
بدون شک در همان دوره، وقایع و حوادث مهم روابط ایران و عثمانی در منابع تاریخی هر دو طرف مذکور ثبت شده است. در مقالۀ حاضر تلاش میشود تا از میان منابع متنوع، به معرفی و بررسی منابع به زبان ترکی عثمانی پرداخته شود.
منابع دست اول به زبان ترکی عثمانی که برای بررسی تاریخ روابط عثمانی - صفویه قابل استفاده بوده و امروز نیز در دسترس هستند را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد:
1. اسناد و مدارک آرشیوهای عثمانی
در رابطه با فعالیت مریدان صفویه و اقدامات نظامی خلفای تحت امر شاه اسماعیل اول در آناطولی، اسناد متنوعی در بایگانی توپ قاپی سرای موجود است. هرچند بخشی از این اسناد تا امروز از سوی برخی از محققان مورد استفاده قرار گرفته،[5] اما هنوز استفاده از این منابع با غفلت محققان و مورخان مواجه شده است. افزون بر اسناد مذکور، در آرشیو عثمانی متعلق به نهاد نخست وزیری ترکیه،[6] اسناد فرامین و دستورهای بیشماری نگهداری میشود که به وقایع دورۀ مورد بحث یا وقایع و اتفاقات دورههای بعدی تعلق دارد. مجموعههای دربردارنده فرامین مذکور به چند دستۀ مختلف قابل تفکیک هستند که به بررسی آنها پرداخته میشود:
الف) دفاتر احکام (مجموعههای فرامین و دستورها)
این مجموعهها مشتمل دستورها و حکمهایی هستند که دربارۀ شکایات مرجوع و یا مسائل مالی، حقوقی و اداری بررسیشده در دیوان همایون صادر شدهاند.[7] از این مجموعه، دفتر شمارۀ 709 در آرشیو عثمانی وابسته به نهاد نخست وزیری، در دورۀ بایزید دوم پدید آمده است و از اینرو دربارۀ نخستین دوره از روابط میان عثمانی - صفویه، حاوی اسناد و فرامین مختلفی است.[8] فرامین و دستورهای مندرج در این مجموعه بیش از هر موضوع دیگری انعکاسی از تبلیغات صفویه در قلمرو عثمانی است. در متن این فرامین از خانقاه اردبیل با عنوان «طرف یا جانب علیا» یاد شده است. بخش دیگری از محتوای این مجموعه را دستورهایی مبنی بر دستگیری و قتل هواداران صفوی با اعمال شاقه و عدم اعطای پناهندگی به اتباع ایرانی که از سوی صاحبمنصبان عثمانی صادر شده است در برمیگیرد. همچنین متن فرامین مقامات عثمانی به جاسوسان و عمال خویش برای زیر نظرگرفتن رخدادهای ایران در میان اسناد این دفترها مشاهده میشود.
ب) دفترهای موسوم به مهمّه
دستورها و فرامین صادرشده از سوی دیوان همایون دربارۀ مسائل مختلف، بر اساس درجه و اهمیت توسط سالار دواتداران (دیوان قلمی)،[9] یعنی صاحب عنوان رئیسالکتاب تفکیک و در مجموعههایی موسوم به دفتر مهمّه ثبت میشدند. در این مجموعهها راجع به تاریخ مدنی، فرهنگی و نظامی ایالات و ولایات غیرمرکزی و نیز وضعیت تشکیلات اداری امپراطوری در این مناطق، اطلاعات ارزشمندی به دست میآید.[10] قدیمیترین دفتر مهمّه در روابط میان دو دولت، دفتر شمارۀ پنج است. البته در همین خصوص دفاتر مهمّه بسیاری موجود است. آخرین دفتر مهمّۀ ثبتشده در میان آنها، دفتر شماره 71 است که در تاریخ 25 ربیع الاول 1002 هجری به ثبت رسیده است.
تعداد دفترهای مهمّه که به صورت مستقیم با حوادث ایران دورۀ صفوی مرتبط هستند قابل توجه است. احکام و فرامین مندرج در این دفاتر، حوزۀ موضوعی گستردهای را تحت پوشش قرار میدهد که میتوان از آن میان به موضوعهای زیر اشاره کرد:
1. فرامین مرتبط با اختلافات و هرج و مرجهای مرزی. 2. وقایع رخ داده در بغداد، بصره و شهر زور. 3. اخبار مرتبط با رفت و آمد سفرا. 4. تبلیغات خلفای صفویه در آناطولی. 5. پیوستن برخی از قبایل و طوایف ترکمن آناطولی جرگۀ قزلباشان، و ورود آنها به قلمرو صفویه. 6. گردآوری نزول و صدقات از مردم آناطولی و بنام شاه اسماعیل توسط مریدان شاه و ارسال وجوه جمعآوریشده به دربار ایران. 7. فرامین و دستورهای مرتبط با امرا و بیگهای در مقاطع مختلف، از دولت صفویه یا عثمانی روگردان شده بودند. 8. تحریم اقتصادی ایران. 9. شورش هواداران صفویه در آناطولی. 10. تدابیر اقتصادی، نظامی و سیاسی سلاطین عثمانی برای لشکرکشی به ایران. 11. سیاستها و چاره اندیشیهای باب عالی برای حل مسئلۀ هواخواهان صفویه در قلمرو عثمانی و همچنین دستورهای صادر شده در این راستا.[11]
2. مجموعههای منشآت
در ارتباط با مناسبات دیپلماتیک میان عثمانی و صفویه، مجموعههای متعدد حاوی منشآت وجود دارد. مشهورترین اثر از میان این دسته از منابع، منشآت السلاطین فریدون احمد بیگ منشی است. برخی از نامههای مکاتبهشده میان سلطان سلیم اول (یاووز) و شاه اسماعیل اول در این مجموعه موجود است. محتوای این نامهها بیشتر متوجه تلاش دو سرکردۀ مذکور برای اثبات برتری خویش و تحقیر طرف مقابل است.
نویسنده یا نویسندگان دیگر مجموعههای منشآت مجهول هستند. شش مورد از این مجموعهها در کتابخانۀ نور سلیمانیه و کتابخانۀ دولتی بایزید و یک مورد نیز در کتابخانۀ ملی پاریس[12] نگهداری میشود.[13]
3. آثار تاریخنگاری
آثار تاریخنگاری پدیدآمده در دورۀ نخست حیات سیاسی امپراطوری عثمانی، به لحاظ محتوایی و سبک زبان بهکاررفته در آنها به سه نوع متفاوت تقسیم میشود: نخستین نوع تاریخنگاری عثمانی، شامل آثاری است که شرح واقعه، سیاحت یا دورۀ سلطنت یکی از سلاطین موضوع بیشتر آنها را شکل میدهد. غزواتنامهها، فتحنامهها، سلیمنامهها و ظفر نامهها در زمرۀ این گروه از آثار تاریخنگاری قرار میگیرد. نوع دوم تاریخنگاری این دوره از امپراطوری را آثاری شکل میدهد که میتوان با عنوان عمومی «تواریخ آل عثمان» از آن یاد کرد. این آثار به بیان احوال و تاریخ فرد یا افرادی از اعضای خاندان سلطنتی عثمانی پرداخته و با زبان ترکی ساده تألیف شدهاند. بالاخره آن دسته از آثار تاریخنگاری که نویسندگانشان تاریخ جهانی را موضوع اثر خویش قرار داده و وقایع امپراطوری را در ذیل تاریخ عمومی آوردهاند، سومین نوع از آثار تاریخنگاری عثمانی را شکل میدهد. آثار تاریخنگارانی چون خواجه سعادتالدین، رمضانزاده و جلالزاده در این دسته جای میگیرد. دیگر نویسندگانی که در این حوزه قلم به دست گرفتند، زبان ترکی عثمانی را در آثار خویش به صورت گسترده با کلمات فارسی و عربی آمیختهاند. در واقع آثار ایشان نوعی تاریخنگاری ادبی میباشد.[14]
پا به پای ایجاد و تحکیم روابط سیاسی، اقتصادی، نظامی، مذهبی و فرهنگی میان صفویه و عثمانی، منابع زیادی به زبان ترکی پدید آمد که هر کدام از آنها به صورت ویژه یا عام ابعاد مختلف این موضوع را نشان میدهد. بخش زیادی از این آثار که در زمرۀ آثار تاریخنگاری خاندانی جای گرفته و با عنوان «وقایع نامههای عثمانی» از آنها یاد میشود، سالها قبل از سوی جان.ر. والش (John R. Walsh) معرفی و بررسی شده است.[15] در سالهای اخیر نیز احمد یاشار اُجاک (Ahmed Yaşar Ocak) در مقالهای که آن را به سمینار «روابط تاریخی و فرهنگی ترکیه و ایران» تقدیم کرد، از میان آثار متعلق به دستۀ مورد بحث، تاریخ آل عثمان اثر ابن کمال تاریخ محمد پاشا نشانچی و تاریخ سولاق زاده را معرفی کرد. البته گفتنی است که ارزش آن دسته از منابع ترکی که وقایع یا دورۀ خاصی موضوع آنها قرار گرفته است، برای بررسی در روابط عثمانی - صفویه به مراتب بیشتر از وقایعنامههای موسوم به تاریخ خاندانی است؛ زیرا گذشته از آنکه در این منابع جزئیات راجع به روابط دو دولت مذکور آورده شده است، از سوی مؤلفان این آثار توجه ویژهای نیز به ارزش و اهمیت تاریخی آن دوره شده است. برای مثال با وجود آنکه مصطفی گالیپولیایی در نصرتنامه، سفر جنگی سلطان مصطفی پاشا لاله (1580 -1577م.) را موضوع کتاب خویش قرارداده، اما در بیست صفحۀ نخست، هر چند به طور مختصر، به بررسی و تحلیل روابط عثمانی و صفویه پرداخته است.[16] به طور خلاصه، آثار وقایع نگاری به لحاظ ماهیت موضوعی و سبک نگارش در دو گروه مجزا قابل شناسایی هستند: گروه نخست شامل تواریخ خاندانی و تاریخهای عمومی و گروه دوم شامل آن دسته از آثار تاریخنگاری است که درباره موضوع ویژهای پدید آمدهاند (غزواتنامهها، نصرت نامهها و ...).
الف) وقایع نامههای قدیمی
عنوان این آثار به این شرح است:
1. تواریخ آل عثمان، (مولف مجهول). 2. تواریخ آل عثمان، عاشق پاشازاده. 3. تواریخ آل عثمان، ابن کمال. 4. هشت بهشت، ادریسی بدلیسی. 5. تواریخ آل عثمان، لطفی پاشا. 6. تاریخ رستم پاشا، رستم پاشا.7. تاریخ نشانچی، محمد پاشا نشانچی. 8. طبقات الممالک و درجات المسالک، جلال زاده (خواجه نشانچی). 9. تاج التواریخ، خواجه سعادت الدین افندی. 10. کنه الاخبار، مصطفی علی گالیپولیایی. 11. تاریخ سلانیکی، مصطفی افندی سلانیکی. 12. زبده التواریخ، سید لقمان.
از میان آثار مذکور پیشگفته که در قرن شانزدهم میلادی پدید آمدهاند، در دو مورد نخست از فعالیتهای شیوخ صفوی تا روی کارآمدن شاه اسماعیل اول بحث شده است. در دیگر منابع نیز درباره ظهور شاه اسماعیل، نحوۀ تصرف تبریز و گیلان از سوی وی و نیز تشکیل دولت صفوی سخن به میان آمده است. در این آثار از حکومت صفوی با عنوان «قزلباش فتنهوش» یا «قزلباش بدمعاش» یاد شده است. در مطالب کتب مذکور ضمن آنکه اطلاعاتی دربارۀ قتل سنی مذهبها در ایران و مبارزۀ شاه اسماعیل علیه مذهب تسنن ارائه شده، شاه مذکور به دلیل این اقدامات، مورد مذمّت نویسندگان قرار گرفته است. گذشته از آن، از میان صفحات دو منبع نخست، دستیابی به متن نامههای مکاتبهشده میان سلطان بایزید ثانی، سلطان سلیم اول و شاه اسماعیل امکان پذیر است. با اینکه سیاست دولت صفوی در قبال همسایۀ غربی خویش در زمان سلطان سلیمان باشکوه تغییر کرد، اما در وقایعنامههای این دوره نیز در ضمن تفصیلات مرتبط با اخبار و اوضاع داخلی ایران یا اخبار مرتبط با شورش ترکمنهای هوادار صفویه در آناطولی، دیدگاه و موضع نویسندگان عثمانی نسبت به دولت ایران، تداعیگر سنت و رویۀ وقایعنگاران سابق است. آثار وقایعنگاری پدید آمده در قرن هفدهم میلادی نیز به این شرح است:
- تاریخ حسن بیگ زاده. 2. صحایف الاخبار، درویش احمد منجم باشی. 3. تاریخ سولاق زاده، محمد افندی سولاق زاده. 4. تاریخ نعیما، مصطفی نعیما. 5. تاریخ پچوی، ابراهیم افندی پچوی. 6. فضلکه،کاتب چلبی. 7. زبده التواریخ، مصطفی افندی صافی.
در این آثار نیز همانند آثار متعلق به قرن شانزده و در مطالب مرتبط با وقایع و اخبار ایران، هیچگاه از لفظ «صفویه» استفاده نشده و به جای آن عباراتی چون: ایران، دیار شرق، عجم و احوال قزلباش به کار رفته است. در منابع ذکرشده (نگاشته شده در قرن هفده)، اخبار راجع به فعالیتهای شاه اسماعیل اول و خلفای صفوی، از منابع پدیدآمده در قرن شانزده نقل قول شده و وقایع و معاهدات سیاسی و نظامی بهظهورپیوسته در قرن هفدهم (میان دولت عثمانی و صفویه) با تفصیل بیشتری آمده است.
4. آثار وقایعنگاری پدیدآمده در قرنهای شانزده و هفده میلادی از جمله غزواتنامهها و ظفرنامهها.
وقایعنگاریهای ترکی منحصرشده به موضوع یا واقعهای خاص شامل موارد زیر است:
1. سلیمنامهها. 2. سلیماننامه، عبدالعزیز افندی قرا چلبیزاده. 3. سفر عراقین [سلطان سلیمان] قانونی، ناصوح مطرقچی. 4. سلیمان خان نامه، سید لقمان. 5. شهنشاه نامه، سید لقمان. 6. فرصت نامه، مصطفی علی گالیپولیایی. 7. نصرت نامه، مصطفی علی گالیپولیایی. 8. شرق سفرلرینده سرخ سر ایله واقیع اولان احوال لری و شیروان دا عثمان پاشا ایله سرخ سرین مجادله لرینی بیان ائیله دیغی،[17] ابوبکربن عبدالله. 9. غزوات اوز دمیر اوغلو عثمان پاشا، حسین بن محمد. 10. غزوات اوز دمیر اوغلو عثمان پاشا، محمد بن عبدالعزیز وجودی لارندی. 11. شجعات نامه، محمد پاشا آصفی (دفتردار اعظم) 12. ظفرنامۀ سلطان مراد خان، ابراهیم چاووش رحیمزاده. 13. گنجینۀ فتح گنجه، ابراهیم چاووش رحیمزاده. 14. غنچۀ باغ مراد، ابراهیم چاووش رحیمزاده. 15. شاهنامۀ همایون، محمد صبحی طالقیزاده. 16. تاریخچه، محمد صبحی طالقیزاده. 17. تبریزیه، محمد صبحی طالقیزاده. 18. ظفرنامۀ علی پاشا، نیازی. 19. ظفرنامه، عبدالعزیز افندی قرا چلبیزاده. 20. تاریخ فتح روم، عبدالرحمن حبری ادرنهای. 21. تاریخ فتح بغداد، عبدالرحمن حبری ادرنهای.[18]
تمام منابع مذکور از سوی نویسندگان معاصر یا متعاقب خویش مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین با وجود اینکه در این منابع تلاش شده تا نوعی قهرمانپروری صورت پذیرد، با این حال در رابطه با موضوع مورد بحث در این مقاله حاوی اطلاعات مهم و با ارزشی هستند. محض نمونه تمام اطلاعات راجع به اقدامات نظامی عثمانیها در قفقاز را میتوان از این منابع به دست آورد. همچنین اطلاعات فرهنگی، آماری و جمعیتی مردمان قفقاز و دیگر مناطق مرزی عثمانی با جزئیات بیشتری در این منابع ثبت شده است.[19] از سوی دیگر، متن برخی از نامههای مبادلهشده میان صفویان و عثمانیها در منابع مورد بحث موجود است.
آثار تاریخنگاری پدیدآمده در قرنهای هفده و شانزده میلادی دربارۀ وقایع نظامی، سیاسی و دیپلماتیک این دوره اطلاعات راهگشایی دارند. گفتنی است که شاهنامهنگار مخصوص سلطان مراد سوم، یعنی لقمان، از مهاجران ایرانی بوده است. با عنایت به اینکه یکی از مهمترین عرصههای عینیت فرهنگ ایران آن دوره شاهنامهها هستند، اهمیت شاهنامههای ترکی نیز پوشیده نخواهد ماند.
5. نسخههای خطی رسالههای متفرقه
احمد یاشار اوجاک پیش از این دو مورد از این رسالهها را برشمرده است. نویسنده نیز ضمن همین تحقیق به رسالهای کمحجم برخورد کرد که دربارۀ فتح تبریز نگارش یافته است. عنوان برخی از رسالههای متفرقه که برای تحقیق دربارۀ تاریخ روابط عثمانی و صفویه قابل استفاده است در ادامه میآید:
1. سیف الشرع المسلول علی شاه احمری الرئیس الزندیق المشهور، مولف مجهول.
2. فاروق دال له خصوصاً قزلباش طایفهسی حاقّندا رستم پاشانین مکتوبو صورتی،[20] مولف مجهول.
3. تبریزین فتحی،[21] ابراهیم چاووش رحیمزاده.
6. سیاستنامهها
بنابر اطلاعات موجود، در دورۀ مورد بحث در خصوص روابط عثمانی - صفویه دو سیاستنامه نگارش یافته است. در منابع قدیمی ذکری از این دو منبع به میان نیامده و در تحقیقات تاریخی جدید نیز از آنها استفاده نشده است. نخستین سیاستنامه، نوشتۀ مصطفی علی گالیپولیایی موسوم به نزههالسلاطین است.[22] و دیگری اثری است با عنوان کتاب المستطاب که مؤلف آن مجهول است.[23] هرچند در دو منبع فوق، اطلاعات تاریخی اساسی در خصوص وقایع ایران موجود نیست، اما ضمن راهکارهایی ارائهشده در آنها برای حل مسئلۀ انحطاط سیستم اداری، سیاسی و اقتصادی امپراطوری عثمانی که از نیمۀ دوم قرن شانزده آغاز شده بود، توجه ویژهای به بایدهای سیاست شرقی عثمانی شده است. البته موضع نویسندگان این آثار در قبال مذهب شیعۀ امامیه که آن را با عنوان «رافضی» خطاب قرار دادهاند، بیشتر به جای برخورد علمی و آگاهانه، بر نقد شیوه و وضعیت شخصی وگروهی نظامیان عثمانی در برخورد با قزلباشان مبتنی است.[24] از جمله، کتاب پچوی که جنگهای سلیمان قانونی علیه صفویان را به نوعی بیمعنی تصور میکرد، یکی از منابع غنی مطرح است.[25]
جدای از این موارد، کتابهای جغرافیایی و سیاحتنامهها برای تثبیت نام اماکن یا جزئیات راجع به برخی از وقایع تاریخی حاوی اطلاعات مهمی هستند. مهمترین نمونههای قابل ذکر این دسته از منابع را میتوان به ترتیب زیر برشمرد:
1. عمده التواریخ، عبدالغفار کریمی. 2. سیاحتنامۀ اولیا چلبی، محمد ذیللی اوغلو. 3. جهان نما، کاتب چلبی.
سخن آخر
در نهایت گفتنی است که روابط عثمانی - صفویه بیشتر در قالب رقابت سیاسی و به صورت خصومتآمیز برقرار بود. البته در تمام منابع به زبان ترکی عثمانی (مورد اشاره در مقالۀ حاضر)، تحت تأثیر سیاست عثمانی مبنی بر تصاحب قیادت و ریاست جهان سنی مذهب، به پیروان تشیّع با عناوینی مانند « رافضیگری، زندقه و الحاد» اشاره شده و از همین رو دولت صفویه نیز در این منابع تحقیر و مذمّت شده است.
در رابطه با ارزش منابع باید اشاره شود که در آرشیوها و کتابخانههای متعلق به دورۀ عثمانی، اسناد و کتابهای بسیار باارزشی موجود است که برای مطالعۀ تاریخ ایران در قرنهای شانزده و هفده میلادی بسیار مهم هستند، اما هنوز ارزش این منابع از سوی محققان ایرانی و ترک به صورت شایسته درک نشده است.
کتابنامه
1524), Paris-İstanbul.
79 Trans-Kafkas Seferine Dair Eleştirileri ve Bunların Tarihi Önemi” Afyon, Kocatepe
Ahkâm Defteri,Türk Araştırma Vakfı,İstanbul.
Ankara.
- BABİNGER, Franz (2000), Osmanlı Tarih ve Yazarları ve Eserleri, Çev. C.Üçok, Ankara.
- BACQUE-GRAMMONT, J.L. (1987), Les Ottomans, Les Ottomans et leurs Voisins(1514-
- EBUBEKİR bin Abdullah, Şark Seferlerinde Surhser ile Vaki Olan Ahvalleri ve Şirvan’da
Edinburgh Universty.
- ERAVCI, H.Mustafa (1998), Mustafa ‘Âli’s Nusret-nâme, (Basılmamış doktora tezi)
- ERAVCI, H.Mustafa (2001) “ Gelibolulu Mustafa ‘Âli’nin Nushatü’s- Selâtinde 1578-
- FLEİSHER, Cornell ( 1986) , Bureaucrat and İntellectual in the Otoman Empire, The
- GENÇ, Yusuf İhsan ve KARACA, İbrahim (1992), Başbakanlık Osmanlı Arşivi Rehberi,
Historian Mustafa ‘Âlî (1541-1600), Princeton.
Kitabu Mesâlihi’l- Müslimin ve Menafi’i’l- Mü’minin Hırzü’l- Mülük, TTK.yay.Ankara
- KÜTÜKOĞLU, Bekir (1993), Osmanlı-İran Siyasi Münasebetleri, İstanbul.
Osman Paşa ile Surhserin Mücadelelerini Beyan Eylediği, Ali Emiri Kütüphanesi,
- ŞAHİN, İlhan - EMECEN ,Feridun (1994), II.Bâyezid Dönemine Ait 906/1501 Tarihli
- SAVAŞ, Saim (2002) , XVI. asırda Anadolu’da Alevîlik, Ankara.
Tarih Kitapları, nr.366.
- TİETZE, Andreas ( 1975), Mustafa ‘Âlî’s Counsel for Sultans of 1581. vol.I,II, Wien
Üniversitesi Sosyal Bilimler Dergisi.
- WALSH, J.R. (1962), “ The Historiograpfhy Of Ottoman-Safavid Relations in Sixteenth and Seventeenh Centuries” Historians of Middle East, eds, Bernard Lewis-P,M. Holt, Oxford University Pres, London
- YÜCEL, Yaşar ( 2002), Osmanlı Devlet Teşkilâtına Dair Kaynaklar, Kitâb-ı Müstetâb
[1]. H.Mustafa ERAVCI,” Osmanlı-Safevî Münasebetleri İle İlgili Türkçe Kaynaklar”, TÜRKİYAT ARAŞTIRMALARI DERGİSİ, Ankara, pp:249-260.
[2] . استادیار گروه تاریخ دانشگاه قرامان اوغلو محمد بی در ترکیه.
[3] . کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه تبریز.
[4] . مؤلف در مقدمۀ مقاله به طور مختصر به معرفی و بیان نقش تاریخی امپراطوری عثمانی در جهان اسلام و همچنین تاریخ روابط خارجی آن دولت پرداخته است که به دلیل رعایت اختصار این مطالب در ترجمۀ مقاله حذف شد.
[5].BACQUE-GRAMMONT, 1987, p 30-35.
[6]. Başbakanlık Osmanlı Arşivi.
[7]. GENÇ ve KARACA,1992, p 40.
[8]. Şahin-Emecen, 1994, p 10-18.
[9] . محل ثبت فرامین و دستورات صادر شده از سوی صدراعظم امپراطوری عثمانی.
[10]. GENÇ ve KARACA,1992, p 40.
[11]. Savaş, 2002, p 68-135.
[12]. Paris Bibliotheque Nationale.
[13] . محل نگهداری مجموعههای منشآت که مولف آنها مجهول است، به ترتیب زیر میباشد:
- مجموعه منشآت، پاریس، کتابخانۀ ملی، بخش آثار فارسی 1838
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، نور عثمانیه، شماره 4976.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، بخش حالت افندی، شماره 775.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، بخش اسد افندی، شماره3384.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، بخش اسد افندی، شماره3687.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، بخش اسد افندی، شماره3752.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، بخش اسد افندی، شماره 334.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ سلیمانیه، بخش فاتح، شماره 5424.
- مجموعه منشآت، کتابخانۀ دولتی بایزید، بخش ولیالّدین افندی، شماره 2735.
ر.ک به: (Kütükoğlu,1993, p 286)
[14]. Fleisher 1986, p230-40.
[15]. Walsh 1962, p 196-209.
[16]. Eravcı 1998, p 77-8.
[17] . بیان احوالات عثمان پاشا در جریان نبردهای او با قزلباشها در شروان و جبهههای شرقی.
[18]. Babinger 2000, p 234-6.
[19]. Ebubekir bin Abdullah: 22a-36b.
[20] . صورت نامۀ رستم پاشا به فاروق دال، دربارۀ طایفۀ قزلباش.
[21] . فتح تبریز.
[22]. Tietze 1975, p 10-50.
[23]. Yücel, 2002, p 5-25.
[24]. Eravcı 2001, p 31-40.
[25]. Uzunçarşılı 1995, p 58-59.
منبع: مجله آینه پژوهش، ش 148
پربازدید ها بیشتر ...
آثار و مقالهشناسی دکتر حسین مدرسی طباطبایی
محمدرضا رهبریانسیدحسین مدرسی طباطبایی (متولد 1320 ش در قم) استاد و پژوهشگر علوم اسلامی، پس از تحصیلات جدید به حوزۀ
عکس نوجواني منسوب به رسول خدا (ص) از کجا آمده است؟
جعفر هادي جعفريانعکس نوجواني رسول خدا (ص) از کجا آمده است؟ نوشته: Pierree Centlivre & Micheline Centlivre
منابع مشابه بیشتر ...
مروری بر نگارشهای موسوم به «السنة» و محتوای آنها به ضمیمه گزارشی از شرح السنه لالکائی
رسول جعفریانموجی از نوشته ها در قرن سوم و چهارم با نام السنة رواج یافت که در اطلاق نام سنی بر گروه زیادی از مسلم
ایران و قفقاز جنوبی: از سیاست تا فرهنگ دینی
رسول جعفریانقفقاز این سرزمین سبز و زیبا را، به شمالی و جنوبی، و نیز شرقی وغربی تقسیم می کنند. سرنوشت منطقه «جنوب
نظری یافت نشد.