نظامنامه مطبوعات افغانستان در دوره امان الله خان و آزادی مطبوعات
خلاصه
شاه امان¬الله خان پس از اعلام استقلال افغانستان در 28 اسد 1298 خورشیدی برابر با 19 آگوست 1919 میلادی، اولین کار بزرگ و ماندگاری را که انجام داد تدوین قانون اساسی به نام «نظامنامۀ اساسی دولت عِلّیه افغانستان» در سال 1301 هجری خورشیدی بود.در ابتدا میباست به سیر روزنامه نگاری افغانستان بپردازیم و آن را از لحاظ تاریخی بررسی نماییم. شمس النهار اولین نشریهای است که در تاریخ افغانستان منتشر شده است. این نشریه در 1875م منتشر و بعد از مدتی متوقف شده است و برای مدتهای مدیدی افغانستان از وجود هر گونه نشریهای محروم بوده است. «شمس النهار» نشریهای است که امیر شیر علی خان به تشویق سیدجمالالدین اسدآبادی به انتشار آن پرداخت .[2]
درباره اینکه چه کسانی در شمس النهار قلم میزدند، از مشخصات نشریه اینگونه می توان برداشت کرد که مدیریت شمس النهار را فردی به نام میرزا عبدالعلی خان بر عهده داشته و مقالات آن نیز توسط یکی از کاتبان سرشناس دربار به نام عبدالقادر پیشاوری به خط خوش نستعلیق نگاشته می شده است. در میان مطالب شمس النهار ترجمه هایی نیز به چشم می خورند که بر این اساس اولین نسل مترجمان رسمی افغانستان را می توان به دوران امیر شیر علی خان منتسب نمود. این مترجمان به ترجمه برخی مطالب از مجلات خارجی اقدام مینمودند و سپس آن را در شمس النهار منتشر می نمودند و بدین ترتیب بسیاری را با تحولات خارج از افغانستان آشنا میکردند. روزنامه شمس النهار روزنامهای خبری بود. بسیاری از خبرها را از روزنامههای دیگر به خصوص روزنامههای هندی و اردو چاپ هند، مانند اخبار راچپونانه، اخبار عالم، اخبار عام لاهور، اخبار انجمن پنجاب، اخبار کوه نور، طلسم حیرت، لوح محفوظ و همچنین سیدالاخبار روزنامه فارسیزبان دکن میگرفتند و منابع خود در ضمن خبر اشاره میکردند. خبرهای داخلی از طریق شبکه اداری ولایات و شاید نمایندگان مستقل روزنامه به شمس النهار میرسید. عنوان بیشتر خبرها، به تقلید از روزنامههای هند که در ایران نیز کموبیش معمول بود، تشکیل میشد. در لابلای خبرهای شمس النهار ترقیخواهی و اصلاحطلبی گرداننده یا گردانندگان روزنامه به چشم میخورد. روزنامه درباره لزوم توجه به صنایع محلی و امنیت و مسائل رفاهی مطالبی دارد.[3]
مطالب روزنامه به ترتیب چاپ عبارتند از مقالههای کوتاه خبری، اطلاعیههای ضروری و پس از آن خبرهای خارجی. در پایان رویدادهای شهری و خبر شهرستان میآمد و برخی از خبرها با بیتی شعر آغاز میشد.[4]
انتشار سراج الاخبار
امیر شیرعلی خان تا جایی که برایش مقدور بود از شمس النهار حمایت کرد، اما بعد از به حکومترسیدن پسرش محمد یعقوب، شمس النهار هم دیگر منتشر نشد. دروانی از خفقان و تصفیه حساب های قومی ونژادی شروع شد. امیر عبدالرحمان خان در اکتبر سال 1901 میلادی درگذشت. ولیعهد او امیر حبیبالله خان در کابل به قدرت رسید. خوشبختانه حبیبالله خان نسبت به فرهنگ بیتوجه نبود.
دوران حکومت او را میتوان دوران شکلگیری مطبوعات نوین در افغانستان نامید و دلیل اصلی آن انتشار نخستین نشریۀ مدرن و نوین تاریخ افغانستان یعنی «سراج الاخبار» است.[5]
سراج الاخبار در دوران حبیببالله خان در دو مرحله منتشر شد. در مرحلهی اول نشر آن که در سال 1284 شمسی بود، فقط به یک شماره محدود ماند و مسئولیت آن را عبدالرئوف قندهاری بر عهده داشت[6]. مرحله دوم انتشار سراج الاخبار شش سال بعد در تاریخ 12 میزان (مهر) 1290 شمسی منتشر شد که مسئولیت آن را محمود طرزی برعهده داشت. سراج الاخبار هر پانزده روز یک بار منتشر میشد و نقش مهمی در شکلگیری تجدد در افغانستان آن دوره دارد. محمود طرزی در سراج الاخبار برای اولین بار اندیشههای نوین تجددطلبانه را منتشر کرد و برای نخستین بار در این دوره شیوههای نوین ادبی، رمان و رماننویسی در سراج الاخبار منعکس شد. حتی برای این کار طرزی خود چند رمان از ژول ورن نویسندۀ نامدار فرانسوی را به زبان فارسی دری افغانستانی ترجمه کرد. سراج الاخبار در آن دوره تنها رسانهای بود که اخبار جنگ جهانی را در افغانستان منتشر میکرد و بسیاری از اصطلاحات سیاسی و فرهنگی جدید نیز توسط سراج الاخبار وارد جامعه شدند. از اینرو محمود طرزی را پیشاهنگ ادبیات نوین و پدر ژورنالیسم افغانستان لقب دادهاند. البته سوای از طرزی، نویسندگان دیگری نیز در سراج الاخبار قلم میزدند که از جمله آنها میتوان به عبدالهادی داوودی، عبدالرحمن لودین، عبدالغنی مستغنی و ... اشاره کرد که در واقع از نسل اول روزنامهنگاران معاصر افغانستان به شمار میروند.
درواقع مخالفت با انگلیس باعث شد که انگلیسیها حبیبالله خان را تحت فشار قرار دهند و در نهایت حبیبالله خان دستور توقف انتشار سراج الاخبار را صادر کرد و انتشار نشریه بعد از هشت سال فعالیت ممنوع اعلام شد[7]. هر چند سراج الاخبار توقیف شد، ولی این نشریه یکی از مراکز ترویج مشروطهخواهی در افغانستان تبدیل شده بود و در شکلگیری جنبش مشروطیت دوم و استرداد استقلال افغانستان از انگلستان تأثیری مهم و غیرقابلانکار داشت.
ارشاد النسوان اولین مجله زنان افغانستان
امیر حبیبالله خان در سال 1919 میلادی در جلالآباد به قتل رسید و فرزند سومش امانالله خان پس از مدتی به قدرت رسید. با روی کارآمدن امانالله، روزنامهنگاری در افغانستان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. وى بر اثر مسافرتهاى خود به ایران و تركیه و مطالعه اوضاع اجتماعى ممالک نامبرده در مراجعت به افغانستان مبادرت به اصلاحاتى كرد.[8]
کسانی مانند محمود طرزی در حکومت امان الله تقرب یافتند و طرزی چند سال به عنوان وزیر خارجهی افغانستان مشغول به خدمت بود. تلاشهای محمود طرزی نتایج بسیاری را در پی داشت و بعد از سراج الاخبار نشریات جدیدی به وجود آمدند که از جملهی آنها می توان به ارشاد النسوان) اولین مجلهی زنان افغانستان در دوران معاصر) اشاره کرد.[9] نشریهای که زیر نظر ملکه ثریا همسر امان الله خان منتشر میشد و مسئولیت آن را اسماء رسمیه همسر محمود طرزی و سردبیری آن را روح افزاء (دخترمحمد زمان خان خازن الملک) بر عهده داشتند. محتوای این نشریه را مطالبی در مورد اخبار زنان، هنرهای خانه داری، آشپزی، خیاطی، آداب معاشرت برای زنان و... تشکیل میدادند و در واقع اولین رسانهی مخصوص زنان در تاریخ افغانستان به شمار میرود.
نظام نامه مطبوعات در دوره امانالله خان
شاه امانالله خان پس از اعلام استقلال افغانستان در 28 اسد 1298 خورشیدی برابر با 19 آگوست 1919 میلادی، اولین کار بزرگ و ماندگاری را که انجام داد تدوین قانون اساسی به نام «نظامنامۀ اساسی دولت عِلّیه افغانستان» در سال 1301 هجری خورشیدی بود. در این قانون، حقوق و آزادیهای شهروندان کشور تا جایی که شرایط، اوضاع و مقتضیات آن زمان ایجاب میکرد، از آن جمله «آزادی مطبوعات» به رسمیت شناخته شد. در ماده 11 این قانون در رابطه با آزادی مطبوعات چنین آمده است: «مطبوعات و اخباراتِ داخلیه، مطابق نظامنامۀ مخصوص آن آزاد میباشند. نشر اخبار فقط از حقوق حکومت و یا اهالی تبعۀ افغانیه است. دربارۀ مطبوعات خارجه، دولت علّیه افغانستان بعضی شرایط و قیود نهاده میتواند».[10]
بر اساس حکم این ماده، نظامنامه مطبوعات در سال 1302 خورشیدی تدوین و تصویب شد که در آن چگونگی فعالیت رسانههای آزاد داخلی و خارجی و حد و مرز آزادی آنها مشخص گردید.
نظامنامۀ مطبوعات با 18 ماده، به تاریخ دهم جدی 1302، به تعداد دو هزار نسخه در مطبعۀ دایرۀ تحریرات حضور و مجلس عالی وزرا طبع شد در این نظامنامه، شرایط نشر به اصطلاح آن نظامنامه مسائل یومیه و موقوته پیشبینی گردیده و همچنان احکام جزایی در آن درج شده بود. در بند سوم ماده 18 این نظامنامه گفته شده است: «نظامنامه هذا به روزنامه های غیر رسمی عاید بوده، روزنامههای رسمی به احکام علیحده تابع میباشد». منظور از روزنامههای غیررسمی روزنامههایی بوده است که از طرف اشخاص به صورت آزاد نشر میگردید و مسلماً روزنامههای رسمی عبارت بود از روزنامههایی که از طرف مقامات و مراجع دولتی طبع و نشر میگردید. در ماده 8 این نظامنامه آمده است که: «رسایل و موقوتههایی که به سیاست تعلق نداشته باشند و محض ادبی و فنی باشند به این نظامنامه تابع نیستند». این مسئله بازگوینده آن است که نشریه های علمی و ادبی تابع آن نبودند، ولی آن نشریههایی که نشر اطلاعات روز، تبصرهها، مقالهها، سر مقالهها و مختصر اینکه مسائل سیاسی را مطرح مینمودند، تابع آن بودند».
از دیگر اقدامات امانالله خان در راستای ساماندهی اوضاع مطبوعات کشور را میتوان در تاسیس ریاست مستقل مطبوعات مشاهده کرد که ریاست آن را صلاحالدین سلجوقی بر عهده داشت که این ریاست بعدها در سال 1343 شمسی در دوران محمد ظاهر شاه به وزارت مطبوعات تبدیل شد. در همین سال قانون مطبوعات افغانستان به تصویب مجلس شورای ملی افغانستان رسید. البته چنین پدیدهها و فرصتهای خوب و بیسابقه بدین معنا نیست که در این دوره هیچگونه محدودیتی برای مطبوعات وجود نداشته است؛ زیرا مطبوعات در عین برخورداری از آزادی، هم از سوی قوانین و نظام حقوقی و هم از سوی دولت - به گفتۀ مورخان - به نحوی کنترل و مدیریت میشدند. نویسندة کتاب سیر ژورنالیزم در افغانستان در این مورد میگوید: «صرف نظر از اینکه روزنامهها و نشریههای آزاد در آن زمان در افغانستان امکان موجودیت و نشر را داشتند یا خیر، قانون مطبوعاتِ آن عصر متأسفانه یک سلسله مادههایی را (مخصوصاً مادههای جزایی) در خود نهفته داشت که بدون شک روزنامهنگار را بهسادهگی در زنجیرها بسته میتوانست».[11]
از دیگر نشریات دوران امانالله خان میتوان نشریات زیر را نام برد:
«سراج الاطفال» (اولین نشریۀ کودکان افغانستان) - که به طور ضمیمه در کنار سراج الاخبار منتشر میشد - امان افغان (با مسئولیت عبدالهادی داوودی)، ستارۀ افغان (با مدیریت میر غلام محمد غبار )، پشتون ژغ (نشریهای به زبان پشتون با مدیریت فیض محمد ناصری)، انیس (با مدیریت مرحوم محیالدین انیس در سال 1306 شمسی(، اردو (نشریۀ مسائل نظامی با مدیریت عبدالطیف خان غند مشر)، اتحاد بغلان (به سال 1301 در بغلان و به دوز بان فارسی و پشتو منتشر میشد) و بدر (به سال1299 شمسی در مزار شریف به دو زبان فارسی و پشتو منتشر میشد).[12]
مطبوعات در دوران نادرخان
در دوره نادرخان هیچ گونه نشریۀ غیر دولتی در کشور به چاپ نمیرسید.[13] بدینگونه اختناق مطبوعاتی، تهدید روزنامهنگاران و روشنفکران در روزگار او شدت بیشتری یافت.
او حتی از این هم بیشتر گامی برای اختناق پیش گذاشت و شماری از روزنامهنگاران و روشنفکران را از دم تیغ گذراند.
الزاماً در دوران نادرخان مطبوعات در افغانستان برای روشنگری و رشد بشری اثرگذاری چندانی نداشتند، برای آنکه او مطبوعات را نه بر هدف ایجاد تحولات اجتماعی، بلکه بر هدف استحکام پایههای حکومت استبدادی و منافع خاندان و قوم خود میخواست .
مطبوعات در این دوره وسیلهای بود در دست نادرخان تا شخصیتهای ملی دوران شاه امانالله خان، قهرمانان جنگ استقلال، روشنفکران و دیگر اندیشان را با ترفندها و دروغپراکنیهای مطبوعاتی به نام شخصیتهای خائن به وطن معرفی کند.
با این حال پایهگذاری انجمن ادبی کابل در سال 1931 یکی از کارهای درخشان در دوران نادر خان به حساب میآید. این انجمن مجلهای را به نام کابل هر ماهه انتشار میداد که بعداً نه تنها در افغانستان، بلکه درتمام حوزۀ گستردۀ زبان فارسی دری از اعتبار بلندی برخوردار شد. انجمن ادبی کابل آرامآرام به یک نهاد با اعتبار در زمینۀ ترجمه آثار ادبی، پژوهشهای ادبی، نقد ادبی و تاریخنویسی بدل شد . نتایج کار دانشمندان و اعضای انجمن در مجلۀ ادبی کابل به چاپ میرسید و میتوان گفت که این نشریه درشیوۀ نگارش زبان فارسی دری تحول گستردهای را به وجود آود چنانکه تاکنون مجلۀ ادبی کابل در میان پژوهشگران افغانستان و منطقه همچنان اعتبار خود را نگهداشته است.
در ارتباط با ایجاد انجمن ادبی کابل این نظر نیز در میان فرهنگیان افغانستان وجود دارد که نادر خان با ایجاد این انجمن ادبی میخواسته تا فرهنگیان، روشنفکران و شخصیتهای دیگراندیش افغانستان را زیر نظر داشته باشد.[14]
نتیجه
در نشریههای دوران امانالله خان امر استقلال، گسترش معارف، روشنگری، مبارزه با خرافات و تشویق اقشار گوناگون اجتماعی مردم، به خصوص زنان برای ایجاد یک افغانستان متمدن و پیشرفته تمرکز داشت
اساساً گسترش مطبوعات در این دوره بر بنیاد یک ضرورت اجتماعی - اقتصادی و سیاسی استوار بود. دولت امانالله خان در تمام عرصهها به نوسازی افغانستان علاقه داشت.
از آنچه دربارۀ سیر تاریخی مطبوعات و رسانهها در افغانستان گفته شد، به این نتیجه رسیدیم که رشد و توسعۀ این نهاد، نظر به عوامل مختلفِ سیاسی، تاریخی و فرهنگی - از آن جمله نوع نگاهِ حاکمان سیر صعودی نداشته است؛ زیرا با وضع نخستین قانون اساسی در زمان شاه امانالله، آزادی مطبوعات از اقبال بیشتری نسبت به دوره بعدی، یعنی زمان نادر شاه برخور بوده است. در دورۀ نادرشاه وضعیت حقوقی و قانونی این نهاد دچار محدودیت شده و این دوره یکی از دورههای تاریک، در تاریخ مطبوعات افغانستان به شمار میرود.
نظام نامه مطبوعات افغانستان
در مطبع دائره تحریرات حضور و مجلس عالی وزرا طبع شد(10 جدی، سنه 1302)
تعداد طبع اول (2000 جلد)
ماده:
1. همچنان که در ماده (11) نظامنامۀ اساسی تصریح شده در افغانستان نشر اخبار فقط به تبعه افغانیه عاید و منحصر است.
2. هر روزنامه و یا رسائل یومیه و موقوته[15] باید یک مدیر مسئول داشته باشد. صاحب روزنامه و یا رساله مدیریت مسئول را قبول نکند، یک شخص دیگری ضرور است که مدیر مسئول مقرر شود.
3. صاحب روزنامه یا رساله و مدیر مسئولش باید از تبعه افغانیه بوده و مدیر مسئول بیستویک سال عمرش را اکمال کرده، محجور و یا از حقوق مدنیهاش ساقط نشده و از بدو سلطنت ذات ملوکانۀ اعلیحضرت غازی بیک جرمی مانند ساختهکاری و فریببازی بوده و سوء استعمال امنیت که به سوء اخلاق دلالت میکند محکوم نگردیده و در زمانیکه روزنامه و یا رساله نشر میشود از کتابت به قدر کفایهای بهره داشته باشد.
4. نشر روزنامهها و رسائل یومیه و موقوته به اجازه رسمیه تابع است. شخصی که میخواهد روزنامه و رساله یومیه و موقوته نشر کند باید در مرکز دارالسلطنه به وزارت داخله و در اطراف به نائب الحکومه و یا حاکم اعلی یک در خواستنامه تقدیم کرده در این درخواست نامه خود تفصیلات ذیل را نشان بدهد:
1. عنوان روزنامه و یا رساله
2. در کدام محل و در کدام مطبع چاپ می شود
3. موادی که بحث میکند
4. اوقات نشر
5. اسم و شهرت و سن و محل اقامت و تابعیت مستدعی
6. اسم و شهرت و سن و محل اقامت و تابعیت مدیرمسئول.
7. به کدام زبان نشر میشود
نائب الحکومهها و حکام اعلی درخواست نامههایی را که به حضورشان تقدیم میشود و نیز به وزارت داخلیه فرستاده بنا بر خواست نامه از طرف وزارت داخلیه بعد از تحقیقات و تدقیات لازمه برای مستدعی یک اجازه نامه داده میشود.
5. هر نسخه روزنامه و یا رساله یومیه و موقوته که به موقع انتشار میآید، باید دستخط مدیر مسئول را داشته باشد.
6. در صورتیکه صاحب و یا مدیر مسئول روزنامهها و رسائل یومیه و موقوته عوض میشوند، اول به اول در مرکز به وزارت داخله و در اطراف به نائب الحکومه و یا حاکم اعلی رجوع کرده کیفیت به خود رخصتنامه نشان کرده شود و همچنین در حالی که عنوان و یا ایام انتشار و یا مطبعه روزنامه و رساله تبدیل و تغیر میخورد، قبل از این به همان دوائر معلومات اعطاکردن ضروری است.
7. همچنین درجکردن تبلیغات رسمیه که در مرکز از وزارات و در اطراف از طرف حکومات محلیه فرستاده خواهد شد، در نسخه اول بلا اجرت ضروری است. همچنان جوابی که یک شخص مأمور خواه غیر مأمور در مقابل نشریاتی که بر خلاف شخصی خودش واقع شده است به شرطی که از دو برابر مقالۀ اصلی زیاد نشود در نسخۀ اول همان روزنامه و یا رساله در همان ستون نشر کردنش بدون اجرت مجبوری است.
8. رسائل موقوته که به سیاسیات تعلق نداشته باشند و محض ادبی و فنی باشند، به این نظامنامه تابع نیستند.
9. روزنامهها و یا رسائل یومیه و موقوته که در زمان حال منتشر میباشند، بر طبق احکام این نظام نامه در ظرف سه ماه اجاره خواهند گرفت.
10. هیچ کتابی بدون تصویب و اجازۀ وزارت معارف در مطبعههای افغانستان طبع شده نمیتواند
احکام جزائیه
11. مجازات قانونیه که از روی مندرجات روزنامهها و رسائل یومیه و موقوته میآید به مدیر مسئول و یا صاحب روزنامه و رساله که مدیر مسئول باشد و در صورتی که در زیر یک مقاله دستخط کسی باشد، مسئولیت این مقاله مشترکاً به صاحب مقاله و مدیر مسئول راجع میباشد.
12. روزنامهها و یا رسائل یومیه و موقوته که بلا رخصت نشر شده باشند و یا مدیر مسئولشان بر موجب مادۀ 6 معامله قیدیه به رخصتنامه نکرده باشند فورا تعطیل میشوند.
13. کسانی که بلا رخصت، روزنامه و یا رسائل یومیه نشر میکنند و یا در حال تبدل صاحب و مدیر مسئول روزنامه و رساله بدون نشانکردن کیفیت در رخصتنامه به نشر روزنامه و رساله دوام مینمایند علاوه بر جزای تعطیل تعزیر میشوند.
14. روزنامه و رسائل یومیه و موقوته که نشریات ذیل را میکنند به موجب مادۀ 10 در محاکم عدلیه بعد المحاکمه به زیر تعزیر میآیند.
الف) نشر عبارات تزییف و تحقیر درباره دین مبین اسلام و مذهب اسلامیه و طوایف ملیه
ب) نشریاتی که به اجرای یکی از جرائمی که در مادههای 33 الی 45 و 203 نظامنامۀ جزای عمومی مصرح است متضمن تحریک میباشند.
ج) نشریاتی که مغایر آداب عمومیه و مخل اخلاق میباشند.
د) اجرای نشریاتی که متضمن ذم و قدح باشند
1. در حق حکمداران و یا رؤسای حکومت دولی که با دولت افغانستان دوستی دارند.
2. در حق خاندان سلطنت.
3. در حق دوائر و محاکم و هیئت رسمیه و قشون
4. در حق مأموین سیاسیه و دول اجنبیۀ متحالبه و قونسلهای مقیم افغانستان.
5. در حق مأمورین و افراد اهالی
ه-) به تهدید افشا و یا به اسناد یک فقرهای که اخلال ناموس و یا کسر اعتبار یک شخص را موجب میباشد تشبث کرده باشند.
و) کوایف بیاصل و اساس و یا مضع و یا محرف و یا بدون اصل و اساس به کی اسناد کرده اوراق نشر و نقل کرده باشند.
15) از جرایم فوق مطبوعات جرائمی که در فقرههای الف، ب، ج، د (3 و 1) بیان شده است به راه راست از طرف حکومت در پیش محاکم عدلیه تعقیب میشود.
محاکمۀ جرمهای ذم و قدح که دربارۀ حکمداران و روسای حکومت و مأمورین سیاسیه اجنبیه واقع میشود و در فقرۀ (2 و 5) مرقوم است، بنابر مراجعت سفارتهایشان به وزارت خارجیه و محاکمۀ جرمهای ذم و قدح که در حق محاکم و دوائر و هئیت رسمیه و قشون واقع میشود و در فقره 4 نوشته شده است بنا بر مراجعت روسای دوائر مذکوره و یا بنا بر طلب قوماندانهای اردو از طرف حکومت به محاکم عدلیه سپرده میشود.
جرمهای ذم و قدح دیگر بدون طلب و استدعای مدعی شخصی در محاکم عدلیه محاکمه شده نمیتواند.
16. در حالی که دربارۀ مأمورین دولت و یا مدیر و مأمورین اداره شرکتهایی که با سهام متشکلاند با تعیین ماده ذم واقع شود و این ذم به افعالی که داخل ماموریت و وظیفهشان است راجع باشد، هرگاه عندالمحاکمه افعال مذکوره ثابت شود، از روی این نشریات مجازات مرتب نمیشود
17. وقتی که از طرف دولت لازم دیده میشود نشریات روزنامهها و رسائل دربارۀ حرکات قوای عسکریه و اسباب وسائط تدافعیه منع میتوان شد.
18. ادخال روزنامهها و رسائل یومیه و موقوته که در ممالک اجنبیه منتشرند با قرار هئیت وزرا منع میتوان شد. تنها وزیر داخلیه بنا بر طلب و تکلیف ادارۀ مطبوعات برای یک تمبر و یک نسخه روزنامه امر داده میتواند که ادخالش منع شود.
نظامنامه هذا به روزنامههای غیر رسمی عاید بوده، روزنامههای رسمی با احکام علیحده تابع میباشند.
ادخال این نظامنامه را در زمره نظامات دولت تصمیم و تعمیل احکام موادرش را اراده مینمایم. 10 جدی 1303
کتابنامه
- آهنگ، محمدکاظم؛ سیر ژورنالیسم در افغانستان؛ ج 1، کابل: انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349، ج یک.
- بیات، عزیزالله؛ تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان، تهران: امیرکبیر، 1384.
- پروین، ناصرالدین؛ «مجله ایرانشناسی»؛ سال نهم، 1376، ش 34.
- حبیبی، عبدالحی؛ تاریخ مختصر افغانستان؛ ج 2، کابل: انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349.
- -------------- ؛ جنبش مشروطیت در افغانستان؛ کابل: انجمن تاریخ، 1363.
- -------------- ؛ راهنمای تاریخ افغانستان؛ کابل: انجمن تاریخ، 1348.
- رهین، عبدالرسول؛ تاریخ مطبوعات افغانستان؛ چ 2، کابل: شورای فرهنگی افغانستان، 1387.
- فرهنگ، میرمحمدصدیق؛ افغانستان در پنج قرن اخیر؛ چ 1، ج 1، مشهد: درخشش، 1371.
وزارت عدلیه؛ قوانین اساسی افغانستان؛ چاپ اول، 1386.
[1]. کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی.
[2]. آهنگ، محمدکاظم؛ سیر ژورنالیسم در افغانستان؛ کابل: انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349، ج 1، ص 8.
[3]. سیر ژورنالیسم در افغانستان، ص 12-13.
[4]. پروین، ناصرالدین؛ «مجله ایرانشناسی»، سال نهم، 1376، ش 34، ص 305.
[5]. حبیبی، عبدالحی؛ تاریخ مختصر افغانستان؛ کابل: انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349، ج 2، ص 132.
[6]. همان، جنبش مشروطیت در افغانستان، کابل، 1363، ص8
[7]. همان، راهنمای تاریخ افغانستان، کابل: انجمن تاریخ، 1348، ص 89.
[8]. بیات، عزیزالله؛ تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان؛ تهران: امیرکبیر، 1384، ص572.
[9]. رهین، عبدالرسول؛ تاریخ مطبوعات افغانستان؛ چ 2، کابل: شورای فرهنگی افغانستان، 1387، ص 228.
[10]. قوانین اساسی افغانستان، وزارت عدلیه، چاپ اول، 1386، ص 24.
[11]. آهنگ، محمد کاظم، سیر ژورنالیسم در افغانستان، پیشین، ص 221.
[12]. رهین، عبدالرسول؛ تاریخ مطبوعات افغانستان؛ چ 2، کابل: شورای فرهنگی افغانستان، 1387، ص 228.
[13]. قوانین اساسی افغانستان، پیشین، ص 62 و 63
[14]. فرهنگ، میر محمد صدیق؛ افغانستان در پنج قرن اخیر؛ چ 1، مشهد: درخشش، 1371، ج 1، ص 606.
[15]. وقت معینشده، هنگام مقرر (لغتنامه دهخدا).
پربازدید ها بیشتر ...
آثار و مقالهشناسی دکتر حسین مدرسی طباطبایی
محمدرضا رهبریانسیدحسین مدرسی طباطبایی (متولد 1320 ش در قم) استاد و پژوهشگر علوم اسلامی، پس از تحصیلات جدید به حوزۀ
عکس نوجواني منسوب به رسول خدا (ص) از کجا آمده است؟
جعفر هادي جعفريانعکس نوجواني رسول خدا (ص) از کجا آمده است؟ نوشته: Pierree Centlivre & Micheline Centlivre
منابع مشابه
سفرنامه اصفهان
سفرنامه اصفهان نوشته شیخ عیسی لواسانی است که به شماره 1634 که در مرکز احیاء میراث اسلامی نگهداری می-
نامههایی از اصفهان به کربلا از استاد سیّد محمدعلی روضاتی به سیّد سلمان هادی آل طعمه
چند نامه از استاد محقق، سید محمدعلی روضاتی (ره) به پژوهشگر برجسته عراقی، جناب آقای سلمان هادی آل طعم
نظری یافت نشد.