نخستين تلاشهای شيعی در تفسير كتاب مقدس: مصباح الظلمات فی تفسیر التورات
خلاصه
رساله مصباح الظلمات فی تفسير التورات تنها اثر شناختهشده زينالعابدين بن محمد عتباتی است که تنها مقدمهای بر تفسير تورات بوده و طبق توضيحات پايانی رساله، نويسنده در اينجا قصد داشته تنها 12 مطلب در باب آشنايی با تورات را بگويد و اين در واقع درآمدی بر تأليف تفسير تورات وی بوده است.کتابی که مسلمانان به عنوان تورات میشناسند، نزد یهودیان «تَنَخ/תנך» نام دارد. واژه تَنخ برگرفته از سه حرف نخستین تورا /תורה، نویِّیم/ נביאים و کتوبیم/ כתובים است(حرف כ در ابتدا و وسط كلمه ک و در انتها خ/ ך تلفظ میشود) هر یک متضمن شماری کتاباند که در مجموع 39 عدد هستند: الف) توراه مشتمل بر پنج سِفر حضرت موسی. ب) نویِّیم همان کتابهای انبیا. ج) کتوبیم یا نوشتهها، مجموعهای متنوع با موضوعاتی مانند نیایشهای شاعرانه، داستانها، عبارات حکیمانه و سرودهها که بیانگر فرهنگ، تاریخ و ادبیات یهودیت باستان هستند. گاهی تورا/ تورات گفته میشود و مقصود كلّ تنخ است و گاهی تنها به اسفار خمسه اشاره دارد. در سراسر مقاله حاضر به تبعيت از رساله مصباح الظلمات فی تفسير التورات، منظور از تورات همان توراه، يعنی اسفار خمسۀ موسی است.
مؤلف رساله
زينالعابدين بن محمد عتباتی عالم شيعی زنده در نيمه اول قرن 13 هجری قمری در عراق، مؤلف رسالۀ مصباح الظلمات فی تفسير التورات است. «عتباتی» لقبی است كه ما بر اساس مقدمه رساله (برگ 4) به او دادهايم:
«چنين گويد بنده حقير فقير و كمترين مسكين مستكين ابن ملّا ميرزا محمد، زينالعابدين عتباتی المسكن و المدفن انشاء الله تع. بنوك خامة شبرنگ بلبل فصاحت ... ».
كلمه عتبات جمع عَتَبَه در لغت به معنی آستانه،[1] به مزار امامان شيعه در عراق گفته میشود كه شامل شهرهای نجف، كربلا، سامرا و كاظمين میباشد. روشن نيست كه وی در کدام یک از اين شهرها میزيسته. دانشنامههای بزرگ در شرح حال عالمان شيعه، مانند اعيان الشيعه، طبقات اعلام الشيعه و ... نامی از ايشان نبردهاند. حتی در الذريعه نيز اشارهای به اين رساله نشده است. بر اساس یادداشت تملک در برگ نخست، احتمال میرود كه كتابت آن در كاظمين بوده، چه اينكه تاريخ تملّک و كتابت يكی است؛ يعنی سال 1263ق و اين البته حدود 40 سال پس از تاريخ تأليف يعنی 1226ق میباشد. تنها منبع فعلی ما از حيات مادی و معنوی مؤلف همين رساله است كه در كتابخانۀ گلپايگانی قم نگهداری میشود. نويسنده با شعر و ادبيات نيز مأنوس بوده و خود نيز دستی در سرودن شعر داشته است.
جایگاه علمی نویسنده و رساله
طبق مقدمۀ رساله مؤلف ما از عنفوان جوانی افزون بر اكتساب علوم دينی، در شناخت اديان و مذاهب ديگر، علوم غريبه و نيز زبان عبری مجدّ بوده است. هر چند رسالۀ حاضر نسخه به خط مؤلف نيست، چه اينكه برخی حذفيات و ثبت مغلوط واژگان عبری در آن رخ داده (نک. ادامه)، با وجود این متن رساله نشان از دانش گسترده نويسندۀ آن در تورات عبری، تفسير راشی، كتاب عين يعقوب (خلاصه تلمود به عبری) دارد.
عتباتی ارادت خاصی نسبت به اهلبیت داشته و از اینرو در مطلب يازدهم رساله كه به پيشگويیهای تورات راجع به نبوت پيامبر اسلام است، تلاش كرده مؤيداتی از تورات بر ولايت امامان شيعه بيابد.
استادان و شاگردان
تا کنون هيچ اطلاعی از استادان و شاگردان مؤلف در دست نداريم و در خود رساله نيز توضيحی در اين باب نيامده است. از آنجايی كه ايشان به علوم دينی اشتغال داشته (در صفحه نخست برگ 11)، میتوان احتمال داد كه محضر عالمان بزرگ عراق آن عصر همچون شيخ جعفر كاشف الغطاء (1228ق.) را درک كرده باشد، اما به هر حال اين موضوع برای ما مبهم است.
آثار نویسنده
رساله مصباح الظلمات فی تفسير التورات تنها اثر شناختهشده اين نويسنده است. البته رساله حاضر تنها مقدمهای بر تفسير تورات بوده و طبق توضيحات پايانی رساله، نويسنده در اينجا قصد داشته تنها 12 مطلب در باب آشنايی با تورات را بگويد و اين در واقع درآمدی بر تأليف تفسير تورات وی بوده است. مؤلف در موارد متعددی در نسخه موجود نيز وعده تشريح برخی از موضوعات را در آينده داده است. در انتهای رساله، برگ 59 آمده:
«تمام شد دوازده مطلب با پنج سفر و پنجاه و چهار پاراشات[2] كتاب تورات و اكنون وقت آن شد كه كميت خوشخرام قلم بر صفحه میادين اوراق جولان داده به ذکر نگارش آن پردازد، مأمول اين مذنب شرمسار از عنايت حضرت آفريدگار آنكه بدرقه توفيق را هم عنان اين مسافر زنگبار روم گرداند تا آنكه شروع كنم در مقصود، متوكلاً علی الله المعبود، فإنّه خير شاهد و مشهود، سنه 1226».
اگر عتباتی موفق به نگارش تفسير شده و نيز اگر آن نسخه از بين نرفته باشد، نگارنده با وجود تلاشهای بسيار هنوز به آن دست نيافتم.
مصباح الظلمات فی تفسیر التورات
مشخصات ظاهری نسخه
عنوان: مصباح الظلمات فی تفسير التورات
مؤلف: زينالعابدين بن میرزا محمد عتباتی (ق 13)
زبان: فارسی/ محل تأليف: عراق
نسخههای موجود: دو نسخه: يكی كامل و ديگری ناقص هر دو در كتابخانه آیتالله گلپايگانی قم[3]
تاريخ تأليف: 1226ق/ تاريخ كتابت: 1263ق/ موضوع: مقدمهای بر تفسير تورات
به درخواست: میرزا عيسی قائم مقام*
* میرزا عيسی ملقب به سيد الوزاء،[4] پدر قائممقام فراهانی مشهور از مردان نيک و دورانديش عصر خود بوده است. همو در اثبات نبوت خاصه و جوابيّه بر مبلغان مسيحی رساله دارد كه در انتهای مقاله خواهد آمد.
مهدی اليه: فتحعلی شاه قاجار و فرزندش عباس میرزا
كاتب: حسین بن محمدمحسن الإصفهانی
تملک: در برگ اول یادداشت تملک محمد بن حاج عبدالرحيم قزوينی به تاريخ 1263ق در كاظمين و مهر مربع «يا محمد» و مهر بيضوی «علینقی بن محمد» ديده میشود. 58 برگ، 14 سطر، 15× 20س.[5]
شماره نسخه در فهرست: 137020؛ شماره نسخه در قفسه: 4026ـ 146 / 20
آغاز: الحمدلله الذی يدرک الأبصار ولا تدركه و كان منها خفيا ... اما بعد چنين گويد حقير فقير و كمترين مسكين ... .
انجام: مأمول این مذنب شرمسار از عنایت حضرت آفریدگار ... تا آنکه شروع کنم در مقصود، متوکلاً علی الله المعبود، فإنه خیر شاهد و مشهود، سنه 1226، کاتب الحروف حسین بن محمدمحسن الإصفهانی سنه 1263، التماس دعا دارم».
فهرست مطالب
مقدمه: تمجيد حاكمان قاجار، انگيزه از تأليف رساله و فهرست مطالب
مطلب اول: در اشتقاق لفظ جلاله در تورات./ مطلب دوم: در وجه تسميه بعضی از اسامی انبيا در تورات./ مطلب سوم: در بعضی عقايد فاسده يهود./ مطلب چهارم: در عدد آيات و كلمات و حروف تورات./ مطلب پنجم: در عدد اوامر و نواهی و مسائل تورات./ مطلب ششم: در فِرَق طايفه يهود./ مطلب هفتم: در صحف سماويه./ مطلب هشتم: در اصطلاحات و نسبتها./ مطلب نهم: در قربانها و عدد اوصياء./ مطلب دهم: در كيفيت وضع تورات./ مطلب يازدهم: در اثبات پيامبر اسلام و اوصیای آن حضرت./ مطلب دوازدهم: در فهرست سِفرهای تورات.
رساله به درخواست مجدّد میرزا عیسی قائم مقام (فوت 1237ق/ 1822م) نگارش یافته است. دفعه نخست مؤلف به علت ضعف جسمی و دشواری کار خود را معذور داشته، اما پس از اصرار میرزا عیسی قائممقام ضرورت کار را احساس کرده و به قصد دانشافزایی اهل اسلام در مواجهه با یهود به نگارش آن دست يازيد. (برگ 11)
اسلوب رساله
الف) اسلوب در لغت عبری
در پايان مقدمه (برگ 11) مؤلف میگويد فقراتی كه از تورات نقل خواهم كرد بر سه شكل خواهد بود:
- متن عبری به خط عبری
- لفظ عبری با خط عربی
- ترجمه فارسی
اما در نسخه حاضر شكل اول ديده نمیشود. به نظر میرسد كاتب به دليل دشواربودن نگارش متن عبری آنها را حذف كرده است و به اين موضوع بايد ضبط اشتباه برخی از اسامی و اصطلاحات عبری را افزود مانند:
عاسو به جای «عيسو»
هيوشع به جای «يهوشع» و ... .
ب) ويژگیهای زبانی و كتابت
ساختار جملات به طور كامل فارسی دوره میانه است: ... پيغمبری برپا كنم و ... میتواند بود.
ج) شكل خاصی از كتابت برخی حروف
حرف اضافه ب در همه جا به كلمه بعد از خود چسبيده: «به ايشان» به صورت «بايشان»، «به سيّد» به صورت «بسيّد» و ... .
«تورات» به صورت «توريه» و حرف گ بدون سركش
محتوای رساله
1
مقدمه |
مدح حاكمان قاجار، انگيزه تألیف و فهرست رساله |
18 ص برگ 3ـ 13 |
رساله همچون بسياری از متون اين دوره با مدح مفصل حاكمان قاجار، فتحعلی شاه، وليعهد عباس میرزا و ميرزا عيسی قائممقام شروع میشود. در اين ميان نويسنده به طور خاص در توصيف عباس ميرزا از مضامين كتاب مقدس بهره گرفته است. در صفحه دوم از برگ 8 آمده:
«... و بِيُمن عدل و رعيّتپروری و نهايت انصاف و دادگستری، ... ميش با گرگ آغاز أخوت نموده، شير با آهو هم سِير گشته، شعر: گوسفند و گرگ با هم گشته رام/ آهو و شيرند با هم در خرام ...».
پیشتر اشعيا مدينه فاضله و دنيايی عاری از جنگ را چنين توصيف كرده است: گرگ با برّه سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد (11: 6)، گرگ و بره با هم خواهند چريد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد ... (65: 25).
2
مطلب اول |
اشتقاق لفظ «إله» که در تورات است.
|
نصف صفحه نخست از برگ 14 |
يكی از معروفترين اسامی خدا در تورات إل/ אל است كه به صورت إلُهيم/ אלהים نيز جمع تشريفی بسته میشود. اينكه إله در عربی و إل در عبری به لحاظ اشتقاق چه نسبتی دارند، مؤلف ما فقط طرح بحث كرده و اظهارنظری ننموده. در ميان متقدمين فخر رازی تقریباً همه آراء عصر خود را در تفسير مفاتيح الغيب[6] گزارش كرده است. آقای آذرنوش نيز در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مدخل «الله» دستهبندی منظمی از همه آرا و نظرات ارائه كرده است.
3
مطلب دوم |
وجه تسمیه اسماء بعضی از انبیا و اولاد ایشان که در تورات مذکور است.
|
3 ص برگ 14ـ 15 |
در اين مطلب معنای نوزده اسم توراتی بیان شده است که عبارتند از: آدم، هابیل، قابیل، شیث، ادریس، نوح، شیم، ابرام،[7] یصحق [= اسحاق]، یشماعیل [= اسماعیل]، یسرائیل[= اسرائیل]، عساو،[8] یوسف، شمعون، مریم،[9] لوط، مُشه [= موسی]، هیوشع،[10] اَهارون [= هارون].
برگ 14 ص. 2: [شیم، اسم را گویند]. واژه شیم/שֵם / shem در عبری اعراب تصره/ Tsere : ـِ دارد و این اعراب مانند کسره در عربی است. بنابراین شِم صحيح است، نه شیم، اما در رساله حاضر همچون موارد ديگر آن را به صورت حریق/ ـِ/hiriq که تلفظ حرف ی را دارد ثبت شده است و اين قبيل اختلافها يا جزء تصيحفهايی است كه در سراسر رساله رخ داده يا در اين مورد خاص طبق لهجه و گویش یهودیان عراق بوده است. در هر صورت همانطور که نویسنده محترم آورده شِم در عبری و اسم در عربی از واژگان مشترک زبانهای سامی و به یک معنی هستند.
با توجه به تحولات در علم اشتقاق و سمانتیک در دورۀ معاصر، وجه اشتقاق بسیاری از اسامی فوق معرکهآراء است و بهتنهایی نیازمند یک مقاله پُر پیمان میباشد. در مورد برخی از اسامی از آنجایی که در خود کتاب مقدس به طور اجمال معنای آن بیان شده، مؤلف ما نیز همان را گزارش کرده است. برای نمونه: ابراهیم (پیدایش 17: 5)، اسماعیل / یشماعیل (پیدایش 16: 11)، اسحاق / یصحاق (پیدایش 18: 13 و 21: 5ـ 6)، عیسو (25: 25) و یعقوب (25: 26).
4
مطلب سوم |
ذکر بعضی از عقاید یهود |
7ص برگ 15 ـ 18 |
در اين بخش به برخی باورهای يهوديان به طور انتقادی اشاره شده است. عمدۀ مسائل مطرحشده بر محور باور به جسمانيت خداست كه از ظاهر تورات و بخشهای فراوانی از تلمود برمیآيد. تعدادی از موضوعات مطرحشده مسائلی متداول در كتب جدلی است، اما برخی نيز نتيجه مطالعه مستقيم آثاری چون عين يعقوب، تلمود و ... است.
الف) آيات مشعر بر جسم بودن خدا در تورات، مانند استراحت در روز شنبه (ن. پيدايش 2: 2ـ 3؛ خروج 20: 11، 31: 17؛ رساله به عبرانيان 4: 4 و ...).
ب) نسبت زنا به لوط با دخترانش (پيدايش 19: 30ـ 38)؛ نسبت به زنا به مريم مقدس.
ج) گريه خداوند بر خرابی دوم معبد.
د) خدا نيز مانند يهوديان در نماز تفيلين میبندد(تلمود، براخوت، 6 الف)؛ عتباتی آيه «قالت اليهود يدالله مغلوله غلّت أيديم «(مائده/ 64) را اشاره به اين موضوع دانسته است. نگارنده در مقالهای با عنوان «خدا تفيلين میبندد» به نقد و بررسی اين نظريه پرداخته. در هر صورت تحليل و بررسی تکتک مسائل مطرحشده مطالعه مفصل و همهجانبه میطلبد.
5
مطلب چهارم |
بیان عدد آیات و کلمات و حروفات تورات
|
3 ص برگ 19ـ 20 |
اين بخش به ارقام و اعداد و اسامی بخشها يا همان پاراشات تورات اختصاص دارد. در اين رابطه چند نكته لازم به ذكر است:
- اسامی اسفار و پاراشاتها با نام اصلی ثبت شدهاند.
- اسفار خمسه به تفكيک اسامی و تعداد آيات.
- تفكيک پاراشات هر سفر و تعيين تعداد آيات.
- در پايان تعداد حروف اسفار خمسه.
- به طور اجمال تعداد آيات اسفار خمسه 5845، تعداد كلمات آن 79975 و تعداد حروف آن 304850.
به عنوان نمونه معرفی سفر نخست، برشيت (پيدايش) و پاراشات آن چنين معرفی شدهاند:
«... سفر اول موسوم به براشيت است،[11] 1534 آيه است ... و نظر به تقسيم پاراشات به این نحواست از سفر اول براشيت 126 آيه است. تلدوت نوح 154 آيه است. لَخلَخا 126 آيه است. يرالاو[12] 147 آيه است. حی سارا[13] 160 آيه است. يلدوت[14] 106 آيه است. يصا 148 آيه است. يشلح 154 آيه است. ويشو 114 آيه است. ولهی ميقص 146 آيه است. و يهی يعقوب 85 آيه است و از سفر دويّم شموت 174 آيه است ...».
نويسنده در اين خصوص به منبعی اشاره نكرده، اما تقریباً تمام ارقام و اعداد با اندازههايی كه در منابع يهودی منتشر شده است مطابقت دارد.[15]
6
مطلب پنجم |
در ذکر عدد اوامر و نواهی و مسائل تورات و جایهای هر کدام از آنها
|
2ص برگ20ـ 21 |
دستورات دینی تورات 613 عدد است و از این مقدار 365 فرمان، به تعداد روزهای سال شمسی راجع به نواهیاند و 248 فرمان، به تعداد اعضای بدن انسان راجع به اوامرند. در این بخش به محتوای این دستورات توجهی نشده، بلکه اینکه چه تعداد از آنها در کدام پاراشات قرار دارند اکتفا شده است و البته آن هم بدون ذکر شماره آيه.[16] از این جهت تنها متضمن اطلاعات آماری کلی است:
7
مطلب ششم |
فِرقههای طایفه یهود |
6ص برگ 21ـ 24 |
فصل ششم متضمن توضيح اسامی و برخی از باورهای پنج فرقه عينانيه،[17] عيسويه، يوذعانيه،[18] موشكانيه و سامريه است. البته فرقه اخير، سامريه خود به دو گروه تقسيم میشوند (دوستانيه و كوسانيه) كه با احتساب اين دو شمار آنها به هفت عدد میرسد. نويسنده در اینجا از منبعی نام نمیبرد، اما ترتيب اسامی فرقهها و توضيحات ذيل آنها به طور كامل برگرفته از الملل و النحل[19] شهرستانی است. وی همسو با شهرستانی تقسيم يهود به 71 فرقه را تأييد میكند و انشعاب ديگر فرقهها را از اسامی مذكور میداند.
عينانيه: منسوب به عبدالله بن داود[20] ملقب به رأس الجالوت. مخالفت آنها با يهوديان در حفظ سبّت و برخی از اعياد بوده است. اينان عيسی مسيح را ناسخ شريعت يهود نمیدانند، بلكه جزء اولياء الهی و اناجيل نه كتب وحيانی، بلكه گردآوری حواريون میباشد.
عيسويه: منسوب به ابوعيسی بن اسحاق در اصفهان اواخر عصر حكومت امويان. ابوعيسی جزء مسيحای دروغين به شمار میرود. وی هرچند در ميان پيروانش تغييراتی را در شريعت ايجاد كرد، اما با كشته شدنش در 755م در درگيری با لشكر بنیعباس، مريدان وی نيز پراكنده شدند.
يودعانيه: پيروان يهودا يودعان اهل همدان (اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم ميلادی). وی بر زهد زياد، نماز و پرهيز از غذاهای گوشتی تأكيد داشت. يودعان تحت تأثير انديشههای معتزلی تفسير عقلانی از كتاب مقدس ارائه میداد.
موشكانيه: سخن عتباتی در معرفی اين فرقه چنين است:
«موشكانيه نيز عين بوذعانيهاند در عقايد، مگر اينكه جماعت از موشكانيه جناب خاتم الأنبياء را پيغمبر بر عرب و ساير الناس دانسته مگر به يهود، بجهت آنكه گمان كرده است كه اهل ملت و شريعت و صاحب كتاب و طريقه است تغيير نمیيابد».
مقايسه شود با عبارت شهرستانی:
«الموشكانيه: كان علی مذهب يوذعان ... ذكر عن جماعه من الموشكانيه أنهم أثبتوا نبوه المصطفي محمد ص إلي العرب وسائر الناس، سوي اليهود، لأنهم أهل مله و كتاب.»[21]
سامريه: همان يهوديان سامریاند.
8
مطلب هفتم |
ذکر صحف و کتب سماویه و عدد آن اثبات نسخ شریعه تورات
|
8 ص از برگ 24ـ 27 |
بخش عمده این مطلب، به جز چندخطی که راجع به صحف انبیاست، به اثبات وقوع نسخ در احکام و دستورات تورات اختصاص دارد. اعتراض عتباتی به یهودیان متوجه این باور ایشان است که معتقدند هیچگونه نسخی در شریعت جایز نیست. نویسنده نسخ را مرتبه کمال دین معرفی کرده و در ادامه به ذكر شواهدی از وقوع نسخ در احکام تورات میپردازد:
الف) انجام قربانی بخش عمده شریعت تورات را شکل میدهد و این مبتنی بر تحقق شرایطی از جمله ساختان معبد اورشلیم، کهانت خاندان هارون و سوزاندن قربانی در آنجا، به طوری که هر وقت قربانی با آتش آسمانی بسوزد نشانه قبولی آن باشد و شرایط بسیار دیگر که در پاراشات 4 و 9 در سفر پنجم مذکور است و باز طبق دستور تورات انجام بسیاری از اعمال مبتنی و مشروط به آن منطقه جغرافیایی میباشد.
ب) در پاراشات چهارم موسوم به تزیع[22] از سفر سیّم (وَییقرا / لاویان) آمده:
«و چون ایام طُهرش برای پسر یا دختر تمام شود، برّهای یک ساله برای قربانی سوختنی و جوجه کبوتر یا فاختهای برای قربانی گناه به در خیمه اجتماع نزد کاهن بیاورد».[23]
اما قرنهاست که زنان یهودی از انجام این دستورات معذورند.
ج) در کتاب اشعیا سخن از شریعتی نو و تسبیح و تمجید جدید است:
«اینک بنده من که ... روح خود را بر او مینهم تا انصاف را برای امتها صادر سازد. ... او ضعیف نخواهد گردید و منکسر نخواهد شد تا انصاف را بر زمین قرار دهد و جزیرهها منتظر شریعت او باشند. ...».[24]
9
مطلب هشتم |
بیان یکپاره اصطلاحات و نسبتها و تأويل آن
|
5 ص از برگ 29ـ 31 |
در اين بخش شش فقره از تورات كه مشعر به جسمانيت خداست، مورد بحث قرار گرفته كه عبارتند از:
- ظهور خداوند بر ابراهيم و ضيافت او[25]
- رؤيت خدا به وسيله يعقوب[26]
- ظهور خدا در طور سينا[27]
- خداوند بالای صندوق شهادی میآيد[28]
- مطبوعبودن بوی قربانی سوختنی برای خداوند[29]
- تعبير از اسرائيل به عنوان نخست زاده خداوند[30]
مؤلف در پنج مورد نخست تأويل مفسران يهودی را میپذيرد و آنها را همچون آيات «وَ جاءَ ربُّک ...»،[31] «يَدُاللهِ فَوقَ أيدِيهم ...»،[32] «فَنَفخنا فِيها مِن روحنا ...»[33] و ... میشمرد كه هيچ وقت معنای ظاهری آنها منظور نبوده است، اما در مورد اخير؛ يعنی معرفی اسرائيل به عنوان نخست زادۀ خداوند تأويل ايشان به تقرب و برگزيدگی قوم اسرائيل را موجّه نمیداند. در سفر خروج خداوند در خطاب به موسی میگويد: «به فرعون بگو خداوند چنين میگويد: اسرائيل پسر من و نخست زادۀ من است. پسرم را رها كن تا مرا عبادت نمايد، اگر ابا نمايی، همانا پسر تو يعنی نخست زادۀ تو را میكشم».[34] اين مضمون در بخشهای ديگر تورات نيز به وجود دارد.[35]
عتباتی اين موضوع را مانند مسئله «عزير ابن الله»[36] میداند كه هيچ توجيه و تأويلی ندارد. در اين رابطه نويسنده از مناظره پيامبر اسلام با يهوديان استفاده میكند كه طبرسی در الإحتجاج آورده است. در اين مناظره يهوديان در پاسخ پيامبر كه چرا عُزير را پسر خدا میخوانند؟ پاسخ میدهند به اين علت كه او تورات را احياء كرد. پيامبر میفرمايد: اگر چنين است، موسی به اين لقب سزاوار است چه اينكه تورات به او نازل شده بود. در اين روايت يهوديان از پاسخدادن عاجز ماندند.[37] پس جايی كه ابنالله خواندن عزير سزاوار نيست، به طريق اولی نمیتواند در مورد قوم اسرائيل صادق باشد.
10
مطلب نهم |
در بیان قربانها و عدد اوصیآء و معنی «بیت ایل»
|
4 ص از برگ 27ـ 29 |
در اين بخش سه مسئله مختلف مطرح شده است كه در اين ميان توضيحات عتباتی در موضوع اول و سوم از دقت كافی برخوردار است، اما سخن وی در معرفی اوصيای حضرت موسی مخدوش و مبهم است.
الف) اقسام قربانی در آيين يهود
احكام مربوط به قربانی، جزئيات و شرایط آن بخش وسيعی از شريعت تورات و تلمود را در بر میگيرد. در اينجا عتباتی تنها به ذكر اسامی و توضيح مختصر اكتفا كرده است. تحليل منظمی از اين موضوع در مدخل قربانی/ Sacrifice دانشنامه جودائيكا قرار دارد.[38] مدخل مذكور معيار ما در ضبط صحيح اسامی در پاورقی بوده است.
«اول قربان علا[39] و آن عبارت از بردن حيوانات مخصوصه كه در تورات گفته است بقربانگاه علا كه جايی مخصوص در بيتالمقدس است. دويّم قربان اشه[40] كه همان علامت بشرط قبول كه آتش آمده او را بسوزاند. سيّم قربان اشام[41] عبارت از قربان بردن و بسيّد* دادن است، بجهت خطور معصيت از قلب و آن معصيت را بجا نياورده باشد و بعضی گويند كه قربان اشام عبارت از خلاصی يافتن از بلا و امراض است. چهارم قربان شلاميم[42] و آن قربان سلامت بدن است ... بسيّد كه اولاد هارونست باو برسد و بعضی گفتهاند قربان شلاميم مخصوص بقربان حيوان است اما بايست بسيّد داد.
پنجم قربان منها[43] است بمعنی پيشكشنمودن كه میبايست نيز بسيّد برسد، اين را قربان گفتن مجاز است كه از قربانها محسوب نيست. ششم قربان حطات[44] و آن عبارت از قربان مخصوصه كه در تورات است در حالت خطا نمودن كه بسيّد بدهند. هفتم قربان مصورع[45] و آن آنست كه كه كسي مريض باشد و خوب شد قربان برده بسيّد بدهد. هشتم قربان نذرات[46] و آن آنست كه كسی نذر كرده و بجا نياورد، میبايد قربان برده و بسيّد بدهد. نهم قربان تداه[47] كه در او اختلاف است مشهور آنست كه قربان عهد را گويند كه كسی با خدا عهد كرده باشد كه قربانی كند، اما مجموع اين قربانهاي مذكره هر كدام عليحده حكم مفصل و دستور العمل مبسوط دارد كه در تورات كيفيّت آن بيان میشود، انشآء الله تع».
*زبان عرفی نويسنده جالب توجه است! همانطور كه نويسنده توضيح داده منظور از سيّد، اولاد هارون است كه منصب كهانت به خاندان او عطا گرديد.[48]
ب) اوصيای حضرت موسی
«عدد اوصيا موسی و نقبای اسرائيل دوازدهاند: اول يوشع بن نون، دويّم كالب ابن يفونه، سيّم يسع بن اخطوب، چهارم يونس ابن متی،[49] پنجم حزقيل، ششم شموئيل،[50] هفتم شعيا،[51] هشتم دانيال، نهم ارميا، دهم عزير، يازدهم، داود، دوازدهم سليمان».
چند نكته
ملاک اسامی فوق برای ما روشن نيست؛ چه اينكه نه دارای ترتيب تاريخیاند و نه در رتبه يكسانی قرار دارند. برای نمونه داود و سليمان به لحاظ تاريخی حدود پانصد سال پيش از مثلاً دانيال بودهاند[52] و حال آنكه در ليست عتباتی پس از دانيال ذكر شدند.
بر اساس سفر تثنيه 34: 9 و سراسر كتاب يوشع، يوشع بن نون ملازم[53] و نخستين جانشين موسی است، اما در مورد كالب بن يفونه و شموئيل بن عَميهود بايد گفت كه ايشان در زمان حيات موسی هر يک نماينده يكی از اسباط برای تقسيم زمين كنعان در ميان بنیاسرائيل بودند.[54]
ج) معناي بيت إل/ בֵּית-אֵל
«بيت إل» به معنی خانه خداست. مصاديق متعددی دارد و به هر مكان مقدسی اطلاع میشود.[55] عتباتی به چهار مصداق آن اشاره میكند كه البته مورد چهارم تكرار شماره دوم است:
الف) بيت المقدس. ب) يعقوب هنگام فرار از دست برادرش عيسو در بين راه، شهر لوز كاشفهای را تجربه كرد، در آنجا بنايی ساخت و اسم آن موضع را بيت إل ناميد.[56] ج) بعد از جدايی يعقوب از پدر زن خود لابان، مأموريت میيابد به بيت إل برگردد.[57] د) مذبحی كه يعقوب در حوالی شهر لوز بنا كرد.
11
مطلب دهم |
در خصوص کیفیّت وضع تورات و گفتگوی در شش روز خلقت عالم و آدم
|
5 ص از انتهای برگ 31ـ 33 |
در سفر پیدایش 1: 1ـ 31 میخوانیم:
«در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید. و زمین تهی و بایر بود ... و خدا گفت: «روشنایی بشود.» و روشنایی شد. و خدا روشنایی را دید که نیکوست و خدا روشنایی را از تاریک جدا ساخت. و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. و شام بود و صبح بود، روز اول. و خدا گفت: «فلکی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جدا کند.» و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روز دوم. ... و خدا گفت: «آدم را بصورت ما و موافق و شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و همه حشراتی که بر زمین می خزند، حکومت نماید.» پس خدا آدم را بصورت خود آفرید. او را بصورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید. ... و خدا هر چه ساخته بود، دید و همانا بسیار نیکو بود. و شام بود و صبح بود، روز ششم».
اینکه منظور از این روزها چیست آیا از قبیل «إنّ یوماً عِند ربّکَ کألفِ سَنَه مِما تَعُدون»[58] است یا به دورههای خاصی اشاره دارد، همچنان که صاحب رساله اشاره کرده، در میان مفسران یهودی اختلاف نظر وجود دارد. به این موضوع باید مسئله ازلیبودن تورات را نیز افزود، همانطور که برخی از مسلمانان همين باور را نسبت به قرآن دارند. تبیین این مسئله همواره پیچیدگیهای خود را داشته و عتباتی نیز بهاجمال و البته مجمل و خیلی کوتاه به آن اشاره کرده است.
12
مطلب یازدهم |
اثبات سیّد کائنات و اوصیاء سرور موجودات
|
26 ص از برگ 33 تا 56 |
اين بخش در 26 صفحه مفصلترين قسمت رساله است. موضوع بشارتهای انبیاء گذشته به ظهور پیامبر اسلام از مباحث كهن مطرح در کتب کلام اسلامی میباشد که ریشه قرآنی نیز دارد. قرآن کریم در آیاتی[59] بهصراحت اعلام میکند که انبیاء گذشته ظهور پیامبر اسلام را به پیروان خویش بشارت داده بودند. به تبع آن متکلمین اسلامی اعم از شیعه و سنی تا عصر حاضر تلاش نمودند شواهدی از کتاب مقدس را بیابند که اشاره به ظهور پیامبر اسلام دارد. در همين زمينه عتباتی به فقرات متعددی از تورات به طور مفصل استناد میكند. دو مورد از آنها عبارتند از:
الف) پاراشات شُفطيم[60] از سفر تثنيه
در تورات، حضرت موسى به بنیاسرائيل مىگويد:
«يَهُوه، خدايت نبیای را از ميان تو از برادرانت، مثل من برای تو مبعوث خواهد گردانيد، او را بشنويد... و خداوند به من گفت: ... نبیای را برای ايشان از ميان برادران ايشان مثل تو مبعوث خواهم كرد و كلام خود را در دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمايم به ايشان خواهد گفت. و هر كسی كه سخنان مرا كه او به اسم من گويد نشنود، من از او مطالبه خواهم كرد».[61]
شكى نيست كه اين فقره آمدن پيامبرى را بشارت مىدهند. اين پيامبر ويژگىهايى دارد؛ از جمله اینکه مانند موسى( ع) است و ديگر اینکه از ميان برادران قوم اسرائيل بر خواهد خاست. بدون شک مهمترين ويژگى نبوت حضرت موسى(ع) اين است كه شريعتى خاص آورده است و وقتى گفته مىشود «نبىاى مانند موسى» حتماً بايد اين ويژگى در نظر گرفته شود. هيچ يک از انبيا به جز حضرت محمد(ص) ادعا نكردهاند كه شريعتى خاص آورده است و حتى حضرت عيسى به گفته اناجيل[62] همان شريعت پیشین را اجرا مىكرده و مأمور تکمیل آن بوده است. بنابراين فقره مذكور بشارتی به آيين پيامبر اسلام است.
اگر يهوديان بگويند منظور از «برادران شما» در آيه فوق خود بنیاسرائيل است، نه بنیاسماعيل که از اين جهت مصداق اين فقره انبيا متأخر بنیاسرائيل میباشند. میتوان پاسخ داد كه در پاراشات ذات حفت[63] سفر اعداد،[64] حضرت موسی طايفۀ «أدوم» را برادر اسرائيل خوانده، پس اسماعيل كه سزاوارتر به آن خواهد بود.
ب) پاراشات لَخلَخا[65] از سفر پيدايش
«و اما در خصوص اسماعيل، تو را اجابت فرمودم. اينک او را بركت داده، بارور گردانم، و او را بسيار كثير گردانم. دوازده رئيس از وی پديد آيند، و امتی عظيم از وی بوجود آورم».[66]
13
مطلب دوازدهم |
در فهرست سفرهای تورات مع پاراشات هر سِفر
|
5 ص. از برگ 57ـ 59 |
اسفار پنجگانه به 54 پاراشات تقسیم میشوند و نویسنده در اینجا به ذکر اسامی به همراه توضیح مختصری در محتوای آنها پرداخته است. به عبارتی این بخش فهرست تفصیلی توراه است. عبارت مؤلف در معرفی سفر اول، برشیت چنین است:
«و تورات مشتمل بر پنج سفر و پنجاه چهار پاراشات است و پاراشت بمعنی فصل است. سفر اول مشهور به براشیت[67] مشتمل بر دوازده پاراشات: اول) پاراشات براشیت، در ذکر ایجاد عالم و خلقت آدم و نقل هابیل و قابیل. دویّم) تلدوت نوح، در بیان احوال ... سیّم) لخلخا، ... چهارم) موسوم به یرالا[68] و در ذکر ... پنجم) مشهور به حَی[ه] سارا، در ذکر ... ششم) تُلدوت، ... هفتم) یصاو،[69] دچار شدن یعقوب به برادرش عساو و ... هشتم) یشلح،[70] پیشکش فرستادن یعقوب به برادرش. نهم) یشب،[71] خواب دیدن یوسف ع و فروخته شدن وی ...».
فهرست تفصیلی سفرهای دیگر نیز به همین منوال ذکر میشود و اینگونه مقدمه نویسنده بر تفسیر تورات پایان مییابد:
«... تمام شد دوازده مطالب با پنج سفر و پنجاهوچهار پاراشات کتاب تورات و اکنون وقت آن شد که کُمیت خوشخرام قلم بر صفحه میادین اوراق جولان داده، بذکر نگارش آن پردازد، مأمول این مذنب شرمسار از عنایت حضرت آفریدگار آنکه بدرقه توفیق را هم عنان این مسافر زنگبار روم گرداند، تا آنکه شروع کنم در مقصود، متوکلاً علی الله المعبود، فإنه خیر شاهد و مشهود، سنه 1226، کاتب الحروف حسین بن محمدمحسن الإصفهانی سنه 1263، التماس دعا دارم».
منابع نویسنده
- متن عبری كتاب مقدس
- عین یعقوب/ עין יעקב/ Ein Yaakov
کتاب فوق اثر ربی یعقوب بن سلیمان بن حبیب (1460ـ 1516م) است. در سال 1492 که یهودیان از اسپانیا اخراج شدند. نویسنده به همراه خانوادهاش در شهر سالونیکا(Salonica) دومین شهر بزرگ یونان اقامت گزید و شروع به تألیف این کتاب به زبان عبری نمود. کتاب عین یعقوب شامل بخشهای اگادایی تلمود بابلی و تلمود اورشیمی است. دو بخش نخست کتاب (سدر زراعیم و سدر موعد) در 1515م منتشر شد. در این زمان نویسنده چشم از جهان فروبست و پسرش لوی بن یعقوب چهار بخش دیگر (سدر ناشیم، نزیکین، قداشیم و طهورت) را به چاپ رساند. عین یعقوب در چند سده گذشته جزء منابع درسی در مدارس دینی یهودی بوده است. ترجمه انگلیسی آن به همراه متن اصلی (ترجمه مقابل) در 5 جلد در 1921م در شیکاگو با عنوان: Ein Yaakov: The Ethical and Inspirational Teachings of the Talmud منتشر شده است.
- تلمود، نک: برگ 37
- زوهر، نک: برگ 44
- تفسير راشی، نک: برگ 12
- وحی كودک. كتابی متضمن بشارتهايی به ظهور پيامبر اسلام كه ادعا میشود يک نوزاد يهودی آنها را بر زبان جاری ساخته است (نک.: مطلب يازدهم). نسخههايی عبری و ترجمههايی از آن موجود است!
- الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی (در بیان فرقههای یهود، برگ 21ـ 24).
- الإحتجاج، احمد بن علی طبرسی (در مطلب هشتم، برگ 31).
سخن پايانی
ايران در آغازههای قرن نوزدهم میلادی شاهد موج جدید جریان تبشیری مسيحيان بود.[72] در اين دوره گروهی از مبلغان پروتستان به ایران آمدند که از جمله مشهورترین آنها باید از راهب پروتستانی، کارل گوتلیب فاندر[73] (1805-1865) آلمانی و هنری مارتین[74] (1781- 1812م.) نام برد. تأليف مصباح الظلمات فی تفسير التورات (1226ق./ 1811م.) همزمان با فعاليتهای تبشيری هنری مارتين در ايران است. در سال 1811م اين کشیش جوان تصمیم میگیرد نسخهای از ترجمه انجیل را به شاه ایران فتحعلیشاه قاجار تقدیم کند، اما اين اقدام وی ناکام ماند. پس از آن هنری مارتین تبریز را به قصد استانبول ترک کرد، اما در شهر توکات[75] ترکیه در 16 اکتبر 1812 بدورد حیات گفت.
در هر صورت حضور هنری مارتین در ایران و شبههپراکنیهای وی راجع به دین اسلام که به شبهات پادری[76] معروف شد، در حوزههای علمیه جنبشی تازه پدید آورد. عمده ردّیههایی که در این دوره نوشته شده یا در ردّ بر میزان الحق فاندر بوده و یا ردّ بر هنری مارتین است.[77] بر اين اساس رساله مصباح الظلمات فی تفسير التورات واكنشی به فعاليتهای تبشيری بوده است، البته وی تلاش كرده روشی متفاوت در پيشگيرد. متأسفانه نمیدانيم كه آيا عتباتی پس از اين رساله كه نقش مقدمهای داشته، موفق به تأليف تفسير مفصل تورات شده يا نه؟ اما به هر روی اين رسالۀ كوتاه نيز با وجود برخی نوآوریهای آن در همان فضای جدلی و رديهنويسی تنفس میكند. برخی از ردّيههای اين دوره به ترتيب تاريخی عبارتند از:
- رادّ الشبهات الکفار، محمدعلی بن علامه بهبهانی(1144- 1216ق).[78]
- ردّ پادری، ملاعلی اکبر بن محمدباقر ایجی اصفهانی(م 1232ق).[79]
- ردّ پادری، میر محمدحسین بن عبدالباقی خاتونآبادی(م 1233ق).[80]
- ردّ پادری، حسینعلی شاه(1234ق).[81]
- ردّ به پادری، محمدحسین اصفهانی(پیش از 1235ق).[82]
- ردّ پاردی، میرزا عیسی فراهانی(م 1238ق).[83]
- اثبات النبوة، از همو.
- سیف الامۀ و برهان المله،[84] تألیف ملااحمد نراقی(1244ق).
- مفتاح النبوة، تألیف ملامحمدرضا همدانی معروف به کوثر علیشاه(1247ق).[85]
راجع ديگر ردّيهها و طبقهبندی آنها ر.ک به: مقدمۀ صفاخانه اصفهان در گفتوگوی اسلام و مسيحيت، ص 60ـ 75. ناگفته نماند كه ردّيهنويسی در قالب تفسير كتاب مقدس، پيش از عتباتی نيز مرسوم بوده است. در اين رابطه بايد به تعليقه و تفسير نجمالدين طوفی (فوت 716ق/ 1316م) بر سِفرهای مختلف كتاب مقدس اشاره كرد. اين مجموعه با عنوان تفسير اسلامی بر كتاب مقدس در مصر دورۀ ميانه (Muslim Exegesis of the Bible in Medieval Cairo) با مقدمه و تصحيح عالمانه خانم دكتر ليلا دميری در سال 2013 از سوی انتشارات بريل منتشر شده است.
منابع
قرآن كريم
كتاب مقدس
مجموعه توراه و هفطاراه با ترجمه فارسی؛ لس آنجلس: انجمن فرهنگی اوتصر هتوراه گنج دانش، 1988م.
حييم، سليمان؛ فرهنگ عبری ـ فارسی؛ تهران: انجمن كليمان، 1360.
داعی الاسلام، محمدعلی حسنی؛ صفاخانه اصفهان در گفتگوی اسلام و مسيحيت؛ تصحيح: حيدر عيوضی؛ قم: اديان، 1393.
دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه؛ تهران: دانشگاه تهران، 1377.
شهرستانی، محمد بن عبدالكريم؛ الملل والنحل؛ بيروت: دارالمعرفه، 1982.
صدرايی خويی، علی، حافظيان، ابوالفضل؛ فهرست نسخههای خطی كتابخانه عمومی گلپايگانی قم؛ تهران: مجلس شورای اسلامی و مؤسسه فرهنگی الجواد(ع)، 1388.
طبرسی، ابومنصور احمد بن علی؛ الإحتجاج؛ تحقیق: ابراهیم بهاری و محمدهادی؛ قم: اسوه، 1413ق.
عتباتی، زینالعابدین بن ميرزا محمد؛ مصباح الظلمات فی تفسير التورات؛ نسخه خطی، 1226ق.
فخررازی، محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب؛ بیروت، دارالأحیاء التراث العربی، 1424ق.
فرزين، رضا؛ باورها و آيينهای يهودی؛ قم: دانشگاه اديان و مذاهب، 1385.
قائم مقام، ميرزا موسی؛ یادداشتها و خاطرات ميرزا موسی خان قائم مقام فراهانی؛ تهران: بی جا، 1369.
هاکس، ویلیام؛ قاموس کتاب مقدس؛ چاپ اول، تهران، اساطیر، 1377ش.
Hebrew – English Edition of the Babylonian Talmud, Berakoth, London, The Soncino Press, 1984
Encyclopadia Judaica ) Sacrifice by Rothkoff, Aaron), Second Edition, USA, 2007
[1]. علیاکبر دهخدا؛ لغتنامه؛ ج ۱۰، ص 15745.
[2]. پاراشاه / פרשה و جمع آن پاراشات/ פרשות (ديگر شكل جمع آن پاراشيوت/ פרשיות میباشد، نک: سلیمان حييم، فرهنگ عبری ـ فارسی، صص 433 و 499) به معنی بخش و قسمت، بخش هفتگی تورات كه روز شنبه قرائت میشود. اسفار خمسه دارای 54 پاراشات میباشد. به هر يک از فصلهای تورات نيز پاراشاه گفته میشود.
[3]. صدرايی خويی، حافظيان، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی گلپایگانی قم، ج 8-7، ص 4357.
[4]. میرزا عيسی مشهور به میرزا بزرگ قائممقام فراهانی و ملقب به سيدالوزراء. در سال 1208ق. از سوی فتحعلی شاه وزير حسينعلی میرزا معرفی شد. نظر به لياقتی كه داشت به دستور شاه قاجار به عناوین مشاور عباس میرزا نایبالسلطنه راهی تبريز شد. از خدمات او میتوان به اعزام نخستين گروه محصلين ايرانی به انگلستان، دعوت از معلمين اروپا برای تربيت قشون و تأليف کتابهایی با عنوان اثبات نبوت خاصه و رساله جهاديه نام برد. او انسانی منيعالطبع و بلندنظر بوده. ژاک موريه مستشار سفارت انگليس در مورد او میگويد: «میرزا بزرگ نایبالسلطنه به نظر من سرآمد تمام آدمهایی است كه من در ايران ديدم؛ روزی از طرف سفير برای او هديه بردم، اما او نپذيرفت، در مملكتی كه تمام مردم پولكی میباشند اين كار خيلی تعجبآور میباشد». (قائم مقام، یادداشتها و خاطرات میرزا موسیخان قائم مقام فراهانی، ج 1،ص 33ـ 34)
[5]. مشخصات نسخه ناقص: 23 برگ، 17 سطر، 21× 15س. شماره نسخه در فهرست: 13703؛ شماره نگهداری نسخه: 1/ 894569/ 23.
[6]. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج 1، ص 143ـ 149.
[7]. بر اساس سفر پیدایش ابراهیم نخست ابرام نام داشت (11: 26). و بعدها هنگامی که خداوند با او عهد بست، او را ابراهیم خواند: «اینک عهد من با توست و تو پدر امتهای بسیار خواهی بود. و نام تو بعد از این ابرام خوانده نشود، بلکه نام تو ابراهیم خواهد بود، زیرا که تو را پدر امتهای بسیار گردانیدم.»(17: 4ـ 5)
[8]. کذا، صحیح: عیسو
[9]. در رابطه با جديدترين نظریات در ماده اشتقاق و معنای واژه مريم نک: بخش اول مقالهای از نگارنده با عنوان: «دختری در محراب: مطالعه تطبیقی شخصیت مریم در سنت مسیحی ـ اسلامی»؛ تفسیر اهلبیت؛ سال اول، ش ۲، 1392، ص 95ـ 110.
[10]. کذا، صحیح: یهوشع (יהושע / Jehoshua)، شکل مخفف و مشهور آن یوشع (ישוע Joshua/).
[11]. در اينجا برای اختصار شمارهها به عدد نوشته شده است.
[12]. كذا، و صحيح: وَيِرا
[13]. كذا، و صحيح: حَيی سارا
[14]. كذا، و صحيح: تولدوت
[15]. مجموعه توراه و هفطاراه، ص ی
[16]. در رابطه با تفصیل این موضوع ر.ک به: «احکام 613گانه تورات»؛ حسین سلیمان؛ هفت آسمان؛ تابستان 1382، ش 18، ص 153 ـ 176.
[17]. كذا، صحيح: عنانيه.
[18]. كذا و همینطور در الملل و النحل، ص. 216، صحيح: يودعانيه.
[19]. شهرستانی، الملل و النحل، ص 210ـ 219.
[20]. كذا، صحيح: عنان بن داود.
[21]. شهرستانی، الملل و النحل، ص 217.
[22]. کذا، صحیح: تَزریعَ
[23]. لاویان 12: 6.
[24]. اشعیا 42: 11.
[25]. پيدايش باب 18.
[26]. پيدايش 28: 10ـ 22.
[27]. پیدایش 19: 17ـ 21.
[28]. خروج 25: 22.
[29]. خروج 29: 25، 41 و لاويان 1: 9، 13؛ 2: 3، 9، 13 و ... .
[30]. خروج 4: 22.
[31]. فجر: 22.
[32]. فتح: 10.
[33]. انبيا : 91 و در سوره تحريم: 12: «فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا».
[34]. خروج 4: 22ـ 23.
[35]. تثنيه 14:1. در هوشع 11: 1 میخوانيم: «هنگامی كه اسرائيل طفل بود او را دوست میداشتم و پسر خود را از مصر فرخواندم». مسيحيان فقره اخير را از پيشگويیهای تورات در مورد مسيح میدانند. نک: متی 2: 15.
[36]. توبه: 30.
[37]. طبرسی، الاجتماع، ج 1، ص 28ـ 30.
[38]. Encyclopadia Judaica, 2007: v. 17, p. 639- 649.
[39]. عُلاه/ עולה قربانی سوختنی، ر.ک به: لايان 1: 3ـ 17، 6: 1ـ 6؛ خروج 29: 38ـ 42؛ اعداد 28: 1ـ 8.
[40]. ايشه/ אשה قربانی سوختنی.
[41]. آشام/ אשם پيشكش گناه، ر.ک به: لايان 4: 3.
[42]. شِلاميم/ שלמים قربانی سلامتی، ر.ک به: لاويان 7: 11ـ 36، شكل مفرد آن شِلِم/ שלם تنها در عاموس 5: 22 آمده است.
[43]. مینحاه/ מנחה قربانی هديه آردی، ر.ک به: لاويان 6: 7ـ 16. همانطور كه عتباتی نيز متذكر شده اين مورد به طور مجازی جزء قربانیها شمرده میشود. مینحاه به نماز عصر نيز گفته میشود.
[44]. حطات/ חטאת مانند آشام پيشكش گناه است.
[45]. معنای دقيق آن مشخص نشد.
[46]. كذا، صحيح: نِدِر / נדר، ر.ک به: لاويان 7: 16؛ 22: 18.
[47]. תודה / ر.ک به: لاويان 7: 13ـ 12؛ 22: 29.
[48]. خروج 28: 1ـ 2.
[49]. كذا، صحيح: يونس بن امِتّای، حيات وی در سده هشت قبل از میلاد بوده است، ر.ک به: دوم پادشاهان 14: 25؛ يونس 1: 1.
[50]. به احتمال منظور سموئيل است كه به عنوان آخرين نفر از داوران كه پس از موسی رهبری بنیاسرائيل را بر عهده داشتند (عصر داوران حدود 2 قرن، 1230ق.م. تا 1033ق.م. به طول كشيد و تعداد آنها با يوشع بن نون 16 نفر بودند). شرح حال ايشان در كتابهای يوشع، داوران، اول و دوم سموئل روايت شده است.
[51]. همان اشيعای نبی.
[52]. داود در حدود 1015ق.م. جانشين طالوت شد و دانيال معاصر با خرابی معبد در 587ق.م. بوده است.
[53]. پس موسی با خادم خود يوشع برخاست و موسی به كوه خدا بالا آمد. خروج 24:13.
[54]. اعداد 34: 19ـ 20.
[55]. هاكس، 1383: 197.
[56]. پيدايش، قاموس کتاب مقدس، ص 10ـ 22.
[57]. پيدايش 35.
[58]. حج: 47
[59]. بقره: 146، آل عمران: 81، اعراف: 157، انعام: 20، 114، صف: 61
[60]. كذا، صحيح: شوفطيم، بخش پنجم از سفر دواريم = تثنيه
[61]. پيدايش 18: 18ـ 19
[62]. متى 5:17ـ 19
[63]. کذا، صحیح: حوقَت: پاراشات ششم از سفر بمیدبار = اعداد
[64]. اعداد 20: 14 «و موسی، رسولان از قادش نزد مَلک اَدوم فرستاد که «برادر تو اسرائیل چنین میگوید: که تمامی مشقتی را که بر ما واقع شده است، تو میدانی».
[65]. كذا، صحيح: لِخ لِخا، بخش سوم از سفر پيدايش
[66]. پيدايش 17:20.
[67]. کذا، صحیح: بِرِشیت = پیدایش.
[68]. کذا، صحیح: وَیِرا.
[69]. کذا، صحیح: وَیِصِه.
[70]. کذا، صحیح: وَییشلَح.
[71]. کذا، صحیح: وَیِشِو.
[72]. در رابطه با نقاط عطف در فعاليتهای تبشيری در ايران ر.ک به: به مقدمه نگارنده در «صفاخانه اصفهان در گفتگويی اسلام و مسيحيت»؛ قم: نشر اديان، 1393، ص 60ـ 78.
[73]. REW.C.G.Pfander
[74]. Henry Martin
[75]. Tokat
[76]. پادری معادل واژه: Father.
[77]. ر.ک به: مقدمه صفاخانه اصفهان در گفتگوی اسلام و مسيحيت، ص 67ـ 70.
[78]. این کتاب در سال 1372 ش در انتشارات انصاریان منتشر و در 1391ش از سوی انتشارات علامه بهبهانی تجدید چاپ شد. آیتالله محمدعلی بهبهانی بیش از 58 اثر دارد که افزون بر کتاب یادشده تنها دو کتاب مقامع الفصل و خیراتیه منتشر شده است.
[79]. همان، 10/ 215.
.[80] همان، 10/ 215.
.[81] همان، 10/ 215.
[82]. منزوی، فهرست نسخههای خطی، ج 9، ص 308.
.[83] همان، ج 10، ص 215.
[84]. این کتاب به کوشش آقای سیدمهدی طباطبایی تصحیح شده است. قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1385.
[85]. آقا بزرگ، الکرام، 549؛ مرآت الکتب، 6/ 576؛ الکتاب فی مقدمه و خمسه مفاتیح، الّفه به اسم فتحعلی شاه و عباس میرزا ولیعهد، والدیباجه لمیرزا ابی القاسم القائم المقام الفراهانی، انشائه فی 1232ق. و فهرست الکتاب لولد المصنف المیرزا محمدعلی. (ر.ک به: الذریعه، ج 21، ص 352)
پربازدید ها بیشتر ...
آثار و مقالهشناسی دکتر حسین مدرسی طباطبایی
محمدرضا رهبریانسیدحسین مدرسی طباطبایی (متولد 1320 ش در قم) استاد و پژوهشگر علوم اسلامی، پس از تحصیلات جدید به حوزۀ
عکس نوجواني منسوب به رسول خدا (ص) از کجا آمده است؟
جعفر هادي جعفريانعکس نوجواني رسول خدا (ص) از کجا آمده است؟ نوشته: Pierree Centlivre & Micheline Centlivre
منابع مشابه
از جزیره کِرِت در قرن پنجم میلادی تا بندر کراچی در قرن بیستم: داستان نسیم فاطمه و زیارت دریایی او
رسول جعفریاننسیم فاطمه در عالم مکاشفه یا خواب، حضرت را دید که به او دستور داده است به طرف دریا رفته عازم زیارت ک
نخستین تلاش های شیعی در تفسیر کتاب مقدس: مصباح الظلمات فی تفسیر التورات
حیدر عیوضیزین العابدین بن محمد عتباتی مؤلف رساله مصباح الظلمات فی تفسیر التورات است. طبق تصریح نویسنده مقاله،
نظری یافت نشد.