۵۶۹۵
۰
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

از «شق بم» تا «سوق قم»؛ داستان یک تصحیف

پدیدآور: رسول جعفریان

خلاصه

چگونه یک بد خوانی یا غلط املایی ناشی از تصحیف، سبب شد تا نام یک امامزاده جابجا شود؟ از شهر بم تا شهر قم

در تاریخ سه‌شنبه 9/1/1379 در دفترم نوشته بودم: «دیروز و امروز، عصر نیم ساعت به غروب خدمت آیت‌الله شبیری زنجانی رسیدم. هر روز در همین ساعت جمعی از شاگردان و علاقمندان به دفتر ایشان كه منزل سابق آقای آیت الله سید رضا صدر رحمت ‌الله علیه است می‌آیند و ایشان به حسب وضع و سؤالات مسائلی را مطرح می‌كند. امروز از امامزاده ناصرالدین كه روبروی مسجد امام حسن عسكری (ع) است سؤال كردم. ایشان فرمودند:

آقا نجفی بر اساس آنچه در عمدة الطالب بوده، نوشته اند كه ایشان از نسل بطحانی است، چون در عمده، از یك ناصرالدین، از نسل بطحانی یاد شده که مدفون بسوق قم است. ایشان افزود: در نسخه مسجد اعظم «مدفون بشقّ بم» دارد. از قضا در بم هم امامزاده ناصرالدین هست. صورت نسب‌نامه‌ای كه اكنون در امامزاده هست بر اثر همین اشتباه است و اساسی ندارد».

طبعا مراجعه به تربت پاکان دوست دانشمند جناب مدرسی کردم. ایشان در مجلد دوم ذیل مدرسه سورانیک نوشته اند: در نسخه چاپى كتاب عمدة الطالب ـ از آثار اوائل قرن نهم ـ از مدرسه سورانيك در كنار باروى قم كه ناصر الدين على بطحانى از نوادگان امام مجتبى در آن مدفون بوده است ياد مى‏شود. صاحب انوار المشعشعين به استناد اين نوشته حدسيات و اجتهاداتى در انساب برخى امام‏زادگان و مزارات قم دارد كه پذيرفته شده است. پس از او، برخى ديگر، چه ذوق ‏آزمايى‏ها و تاريخ ‏بافى‏ها كه براساس اين اجتهاد ننمودند. حضرت استاد علامه آقاى شبيرى زنجانى ـ از علمای بزرگ قم ـ كه نسخه عمدة الطالب خود را با چند نسخه مخطوط مقابله و تصحيح نموده ‏اند، تذكر فرمودند كه، در اين اقدام واصحّ نسَخ موجود: نسخه ش 3524 دفتر كتابخانه مسجد اعظم قم (مورخ آغاز رجب 862 به خط امام بن جلال كرمانى- برگ 18 پ سطر 11) به جاى «بشق قم»، «بشق بم» ذكر شده كه با توجه به كرمانى بودن مؤلف آن، به ‏دست دادن چنين نشانى دقيق در مورد «بم» نه «قم» به اعتبار عقلائى نيز نزديك‏تر است. (تربت پاکان: 2/20)

سالها پیش تصویر این نسخه را از مسجد اعظم گرفته بودم. فکر می کنم درخواست دوست عزیز جناب موری موتو بود. به آن مراجعه کردم و بر اساس آدرسی که جناب مدرسی داده بودند، مطلب را بدین شرح یافتم:

و وجدتُ من نسب الیه ناصرالدین بن علیّا بن المهدی بن محمد بن الحسین بن زید بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد البطحانی المدفون بشق بم فی المدرسة الواقعة بمحلة سورانیک. (نسخه شماره 3524، برگ 18، پ، سطر 11).

در نسخه چاپی عمدة الطالب، این تعبیر به عنوان «سوق قم» آمده است (عمدة الطالب، چاپ انصاریان قم، 1417ق، ص 68). در منتهی الامال (1/583) به نقل از عمدة الطالب آمده است: و از كسانى كه يافتم منسوب به بطحانى، ناصر الدّين علىّ بن مهدى بن محمّد بن حسين بن زيد بن محمّد بن احمد بن جعفر بن عبد الرّحمن بن محمّد بطحانى مدفون به سوق قم در مدرسه واقعه به محلّه سورانيك. جعفر بن محمد اعرجی در «مناهل الضرب فی انساب العرب» (قم، مرعشی، 1419، ص 99) باز آمده است: «... المدفون بسوق قم فی المدرسة الواقعة بمحلة سورانیک».

ظاهرا تصور شده است که امامزاده ناصر الدین، باید در نزدیکی سوق قم باشد. سوق قم، همین که ا کنون در چهارراه بازار است و پیش از کشیدن این خیابان [آذر] در دوره رضاشاه، به طرف مسجد امام ادامه داشته است. در اینجا، امامزاده ای بی نام و نشان بوده، و این امامزاده را همان دانسته اند که در «سوق قم» است.به همین دلیل، کتیبه ای برای آن نوشته و نام امامزاده ناصرالدین را بر آن گذاشته اند.

در حال حاضر کتیبه ای بر امامزاده که به نام ناصرالدین خوانده شده و کنار بازار قم یا در واقع سر چهار راه باز است، نصب شده است. این کتیبه ظاهرا به امر آیت الله مرعشی بوده و بر اساس همان خلط تطبیق صورت گرفته است. در کتیبه مزبور آمده است: بازسازی توسط اداره اوقاف قم، تاریخ بازسازی 1411 ق 1369ش.

EzUob1613541805.png

عبارت در نسخه عمدة الطالب در مسجد اعظم

و اما «شق بم» نامش، در بسیاری از منابع کهن تاریخی آمده است. در تجارب الامم (7/42) آمده است: و مضى ابن بختيار إلى جيرفت و رتب العمال و جبى الأموال و أنفذ الى شقّ بمّ من استغوى له الجند الذين فيها و دعاهم إلى طاعته و ملك أكثر كرمان و استولى عليها.

در عقد العلی للموقف الاعلی (از افضل الدین کرمانی م 652) آمده است: امير مجاهد الدّين رحمه اللّه «7» در آيينه غيب بشش سال از پيش نقش و صورت اين‏روز ديده بود، پس روز بيست و دوّم ماه رمضان سنه احدى و ثمانين روز سه‏شنبه ملك بديه آريز از حدود كوبنان نزول فرمود و از آنجا براور و خبيص تا شقّ بم و نرماشير برفت. (عقد العلی، تهران، 1356، ص 76 و بنگرید: 65، 100) به همین ترتیب در تاریخ افضل یا بدایع الازمان فی وقایع کرمان (ص 21، 33، 92) تاریخ شاهی (248، 268، 312) و منابع دیگر هم آمده است. این نام همچنین در زبدة التواریخ حافظ ابرو (2/1108)، مطلع سعدین (ج 1، دفتر اول، ص 366، و ج 1، دفتر دوم، ص 1139) و بسیاری از منابع متأخرتر از تاریخ کرمان آمده است.

در تعلیقات تاریخ شاهی (ص 312) آمده است: شِقّ: کرمان در تاریخ قدیم به دو شق شرقی و غربی (یا گرمسیر و سردسیبر، صرود و جروم) تقسیم شده بوده است. شق بم، مرکز ناحیه گرمسیر آن به شما می رود. در تعلیقات سمط العلی (ص 117) گفته شده است که شق بم، به معنای جانب و ناحیه ای است از کوهستان.

در صحیفة الارشاد ( ص208) آمده است: بدان‏كه: دار الامان كرمان، ارض وسيع و مملكت [فسيح‏] در ايام سلف مشتمل بر هفت بلاد عظيم بوده، و بانى آن شاه اردشير بن ساسان بن بابكان بن بهرام بن ساسان بن بهمن بن اسفنديار بن كشتاسف، و اول شهر كه از كرمان‏آباد بود كجاوان هفتواد - كه الحال به شق بم  مشهور است بوده [است].

و اما امامزاده ناصرالدین که در بم است، اشارتی به او در مجموعه ناصری، بخش تاریخچه شهر بم شده است. این متن را بنده از وبسایت بساتین (کد مطلب 868) گرفتم: پنجم

«دروازه‌ی نرماشیر» مشرف است به مدفن حضرات رفیع‌الدّرجات، من جمله حضرت قدوة العارفین و کعبة‌الواصلین «امامزاده ناصرالدین» که از نژاد و احفاد حضـرت سیدالساجدین ـ علیه التحیة و التمکین ـ است، که آن بزرگوار وقتی از اوقات که تشریف‌فرمای ساحت بم گردیدند و منتظر رفیق و همراهی بودند که عزیمت مدینه‌ی شریفه‌ی معظّمه فرمایند، شبی در خواب جمال با کمال حضرت ختم رسل و هادی کل مشاهد آن حضرت شده، بعد از استفسار احوال به زبان وحی ترجمان گذرانید که: ای فرزند! این سرزمین حواله به توست و باید متأهل شوی و شخصی بخصوص را به آن [معرفی] نمودند.

و اما محله سورانیک که در عمدة الطالب آمده، تاکنون در جای دیگری نیافتم. این که این کلمه درست ضبط شده یا تصحیف کلمه دیگری است، آگاه نیستم. باید در این باره در تواریخ محلی بیشتر تحقیق کرد.

از استاد مدرسی خواستم اگر توضیحی افزون بر آنچه در تربت پاکان دارند، برایم بنویسند. این مرقومه را فرستادند که برخی از منابع آن، بالا هم آمده است:

دوست دانشمند ارجمندم - از خبر فوت احسان اشراقی غمگین شدم . از دوستان قدیم بود که گویا آخرین بار همان سال 1358 دیدار داشتیم اما پیش از آن در سال هایی که رئیس گروه تاریخ بود به خاطر دوستان و علایق مشترک با او مصاحبت داشتم . در مورد شق بم بعید می دانم مطلبی اضافه بر آن چه خود حضرت عالی در منابع فارسی تاریخ کرمان دیده اید داشته باشم . آن چه را که پس از چاپ تربت پاکان برخورد کردم در هامش جلد دوم ، همان جا که به تذکر مفید و صحیح مولای معظم اشاره شد ، یادداشت کرده ام  که به همان شکل مشوشی که هست نقل می کنم : « سمط العلی : 13 چاپ عباس اقبال دارد که بنا کننده شهر کرمان ، بهمن فرزند اسفندیار بود به وقت آن از سیستان مدوجه شقّ بم شد . اقبال در تعلیقات کتاب : 117 می گوید : شقّ به کسر شین مشدّده به معنی جانب و ناحیه ای است از کوهستان . زرکلی در اعلام ، ذیل سرگذشت محمد بن ابراهیم طلیطلی معروف به ابن شقّ اللیل درگذشته 455 دارد که شقّ الشیئ نصفه که البته سخنی است درست . در عقد العلی : 66 چاپ عامری می گوید : کرمان را بر دو شق نهاده اند : شق شرقی بم است و شق غربی سیرجان . پس معلوم می شود در این کتاب هر جا از شق بم گفتگو به میان می آید منظور بخش کوهستانی شرق کرمان است (ص 13 و 48 و 95  و لاحظ : 8 و 19 و 43 . نیز سمط العلی : 95 . نیز بدایع الزمان چاپ بیانی : 21 و لاحظ 47 . نیز شق سیرجان  در عقد العلی : 66 و لاحظ 74) . پاینده و سرفراز باشید . ارادتمند : حسین مدرسی. در یک ایمیل دیگر هم مرقوم فرمودند: الآن داشتم دنبال مطلبی در البیان و التبیین جاحظ می گشتم . نظرم بر ارجاعی افتاد درصفحه 96-97 این نسخه که چاپ دارالجیل بیروت است ذیل عبدالقیس که از شقّ عمان و شقّ بحرین یاد می کند

 

Ci97Y1613541843.jpeg

M2YBV1613541866.jpeg

امامزاده ناصرالدین بطحانی سر چهار راه بازار قم یا همان «سوق قم»

 

 

منبع: آینه پژوهش: شماره 185

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

دو رساله اعتقادی صریح السنه و التبصیر فی معالم الدین از محمد بن جریر طبری مورخ و مفسر (224 ـ 310)

رسول جعفریان

طبری بیش از همه به تاریخ و تفسیرش شهرت دارد. چندین اثر حدیثی هم دارد که یکی تهذیب الاثار است. در دهه

مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب

رسول جعفریان

کتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در