۲۳۲۸
۰
۱۴۰۱/۰۶/۲۰

علوم انسانی دیجیتال در ایران (گفتگو)

پدیدآور: رسول جعفریان

خلاصه

گفتگویی است با وبسایت https://digitalorientalist.com/ در باره علوم انسانی دیجیتال در ایران در حوزه دیجیتایز کردن نسخ خطی

علوم انسانی دیجیتال در ایران (گفتگو)

دکتر رسول جعفریان در سمت ریاست مهم‌ترین کتابخانه‌های ایران دست به اقدامات بسیار سازنده‌ای در دیجیتال کردن علوم انسانی زدند، از جمله در دسترس قرار دادن آرشیوها و فهرست‌های نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و دیجیتال کردن منابع و اسکن نسخ خطی. تا زمان ریاست ایشان این منابع به طور رایگان در سایت کتابخانه مجلس و کتابخانه مرکزی دانشگاه در دسترس علاقمندان خارج و داخل ایران بود. دکتر جعفریان علاوه بر تدریس در دانشگاه و راهنمایی پروژه‌های ارشد و دکترا، کتابخانهٔ وسیعی از منابع مرتبط با تاریخ جهان اسلام را نیز بنیان گذاشته‌است. در این گفتگو از ایشان دربارهٔ دیجیتال کردن نسخ خطی در ایران پرسیده‌ام.

 شما جایگاه علوم انسانی دیجیتال - که امروزه در دنیا بسیار به آن تاکید می‌شود - را در ایران چگونه می‌بینید؟ آیا ما در ابتدای راه هستیم؟

از زاویه تجمیع معلومات، و به عبارتی گردآوری منابع دیجیتال در طول این سه دهه، فعالیت زیادی صورت گرفته و بویژه در برخی از حوزه ها، از جمله علوم اسلامی گام های خوبی برداشته شده است. شاید مهم ترین مرکز در این زمینه مرکز کامپیوتری علوم اسلامی «نور» است که حجم زیادی متن از کتاب و مقاله در چند پایگاه فراهم آورده که مهم ترین آنها «نورمگز» و «نورلایب» است. در همین حوزه تجمیع معلومات، چند مرکز خصوصی و دولتی دیگر تلاش هایی داشته اند. اما فراتر از تجمیع معلومات، به رغم این که طرح های خوبی مطرح شده، اما هم به دلیل ضعف علمی در امر پژوهش در علوم انسانی بر اساس داده های دیجیتالی،  هم مشکل فنی و برنامه نویسی و نیز عدم وجود زمینه برای استفاده از روشها در حوزه های پژوهشی، کار جدی انجام نشده است. در واقع، پژوهش ما به رغم استفاده از «سرچ» در «متون»، به مرحله ای که به تواند از علوم انسانی دیجیتال به صورت یک ابزار هوشمند استفاده کند، نرسیده است. بنده فکر می کنم کارهای فردی و موردی وجود دارد، اما به صورت یک روش نهادینه شده بویژه در دانشگاهها به به آنچه علوم انسانی دیجیتال خوانده می شود توجهی نشده است. پس می شود به قول شما گفت از این زاویه در ابتدای راه هستیم،. این در حد معلومات بنده است.

 آیا سیستم هماهنگی برای فهرست‌نویسی دستی یا دیجیتال در ایران وجود دارد؟

می دانیم فهرست نویسی کتابها در ایران، تا اندازه ای ادامه روش های سنتی قدیمی در ایران بوده و بخشی مقتبس از روش های مدرن است، از زمانی که فهرست کتابهای خطی برخی از کتابخانه های اروپایی یا هندی و عربی (قاهره و دمشق) منتشر شد و به ایران رسید. بنابر این، از ابتدا، یک روش منسجمی در کار نبود و نمی توانست باشد. طبعا بارها در این باره صحبت شده و الگوهای طراحی شده اما هیچ گاه، به وضع ثابتی نرسیده است. هربار و در هر کتابخانه روشی در پیش گرفته می شده و بیشتر سلیقه ای عمل شده است، در حال حاضر نیز همین طور است. تنها می توان از روش برخی از استادان یاد کرد. مثلا آقای سید احمد حسینی اشکوری و فرزندانش، که حوالی صد جلد یا بیشتر فهرست کتابخانه های مختلف را نوشته اند، یک روش واحد در فهرست نویسی دستی دارند. برخی هم از همان روش تبعیت می کنند. البته در سالهای اخیر با پدید آمدن فهرست دنا و فنخا، با طراحی یک الگوی واحد، سعی شده است محتوای موجود در فهرست های چاپی بوده در یک الگوی مشخص مندرج شود و با استخراج فهارس مختلف، بخشی از کار فهرست نویسی، هم منظم شده و هم پیش برده شود.

 به نظر شما برقراری یک سیستم نرم‌افزاری یکپارچه که در آن تمام کتابخانه‌ها از یک برنامه واحد استفاده کنند چقدر امکان پذیر است؟ منظورم راه‌اندازی وبسایتی مانند فهرست در بریتانیا است که تمام کتابخانه‌های انگلستان، اسکاتلند و ایرلند شمالی با برنامه تی ایی آی داده‌های فهرست‌شان را در آن وارد کرده‌اند.

نباید تردید داشت که این اقدام باید انجام شود، اما هنوز نشده است. بارها در این باره هم شرکت های کتابداری و نیز وزارت علوم و نیز وزارت بهداشت (برای کتابخانه های خود)، و نیز دانشگاه آزاد اسلامی، و احتمالا برخی از نهادهای مستقل دیگر مانند کتابخانه ملی و یا نهاد عمومی کتابخانه های کشور، طرح هایی را داشته و گام هایی هم در محدوده ای که اختیار داشته اند، برداشته اند. اما تا این لحظه، این کار به انجام نرسیده است. اینجا هم یک مشکل ذهنی هست که همه می خواهند سرمایه های خود را برای خود نگاه دارند. علاوه بر آن، درک اهمیت ایجاد یک مرکز مشترک و واحد، برای همه مدیران وجود ندارد. این امر نیاز به تصمیمی در سطح کلان دارد که به دلیل دشواری های مختلف، تاکنون به انجام نرسیده است. یکی از اصلی ترین مشکلات، مسأله فنی است. وجود اپلیکیشن ها مستقل با زیرساخت های متفاوت، و وجود شرکت هایی که هر کدام روش های مستقلی دارند، در عرصه کتابداری، یک مشکل نرم افزاری است که حل آن باز نیاز به تصمیمات فراموسسه ای دارد. این اقدام به سادگی شدنی نیست اما به هر حال باید زمانی انجام شود.

چه درصدی از نسخ موجود در کتابخانه‌ها و موزه‌های ایران دیجیتال شده‌اند؟ و از آن میان چند درصد در دسترس علاقمندان قرار دارد (هم رایگان و هم در قبال پرداخت هزینه)؟

متاسفانه آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. می توانم بگویم، همان طور که می دانیم نسخه های خطی مجلس، دانشگاه تهران، کتابخانه ملک، و مرکز احیاء تراث در قم، همه اسکن شده اند، در باره کتابخانه مرعشی قم، یا آستانه قدس رضوی و یا حتی ملی، تردید جدی وجود دارد و نمی دانیم چه مقدار از نسخ آنها فهرست شده است. تقریبا اطمینان داریم همه آنها فهرست نشده اند. بسیاری از کتابخانه های خصوصی که بخشی از فهرست آنها را یک موسسه خصوصی در قم منتشر کرده (دارالذخائر)، فهرست شده اند، اما در اختیار عموم نیست.  شمار زیادی از کتابخانه های خصوصی هم همچنان اسکن نشده است.

 شما پیشگام جریان دیجیتال‌سازی منابع کتابخانه مجلس برای استفاده عموم و در دسترس قرار دادن آنها بودید. در این راه با چه موانعی مواجه بودید؟

 می توانم بگویم آن وقت مشکل مهمی وجود نداشت. در کتابخانه مجلس، از نظر مدیریتی، اختیارات خوبی وجود داشت و کسی مزاحمتی برای تصمیم های مدیر آنجا ایجاد نمی کرد. رئیس من، رئیس مجلس بود که کاملا همراه بود. هیئت امناء هم همین طور. از نظر بودجه هم تقریبا مشکلی نبود. همین طور مشکل فنی هم برای اسکن و ترتیبات قرار گرفتن آنها روی وبسایت کتابخانه، در کار نبود. بنده هم با همکاران کاملا این مسیر را دنبال می کردیم که کارهایی که سبب دوباره کاری شود، انجام نشود. اگر مشکلی بود، تنگ نظری هایی بود که چرا باید همه چیز را در اختیار همه گذاشت. گاهی هم گفته می شد اسکن کردن نسخ خطی به آنها آسیب می زند و نباید این کار را جز در حد ضرورت کرد. موجی که من از نظر تبلیغاتی برای توجیه اصل کار به راه انداختم، این قبیل موانع را به راحتی کنار زد و کار انجام شد. آن وقت حدود 23 هزار  کتاب خطی روی وبسایت قرار داده شد. البته در دانشگاه تهران، مشکلات بیشتری بود که آنجا هم بالاخره حل شد و همه روی وبسایت قرار گرفت. همکاری یک شرکت که توقع مالی از ما نداشت، این کار را تسهیل کرد. دانشگاه هم برای مجانی کردن آن همراه شد، هرچند بعد از من، دوباره در ازای پول، تصاویر در اختیار قرار گرفت.

امروزه چه موانعی وجود دارند؟ آیا بیشتر مشکلات مربوط به قوانین اداری و مدیریت مجموعه‌ها هستند و یا کمبود/نبود منابع مالی؟

مشکل اصلی این است که بسیاری از مدیران تصمیم گیرنده، نیاز به این مسأله و جنبه های کاربردی آن را احساس نمی کنند، چون تجربه ای از کار علمی با این امور نداشته اند. در واقع، آن انگیزه ای که باید پشت سر این کار باشد در آنها وجود ندارد. از نظر قانونی نیز تکلیفی برای این کار ندارند. هیچ قانونی وجود ندارد به آنان دستور دهد باید منابع را به صورت دیجیتالی در اختیار مردم بگذارند. مشکل بودجه هم جای خود دارد. کارهای دیجیتایز کردن، هزینه زیادی می برد و این پول ها نه از اول در بودجه این مراکز به صورت مستقل دیده نشده و نه اصلا وجود دارد که در اختیار بگذارند. با این حال، به نظرم مشکلات ذهنی بیش از مشکلات عملی و اجرایی است.

یکی از مواردی که همیشه برای تاریخ‌هنرپژوهان دغدغه‌آفرین است کیفیت اسکن نسخه‌های خطی نفیس است. برای مثال کیفیت تصاویر دیجیتال کتابخانهٔ بریتانیا را با کاخ گلستان مقایسه کنید. آیا بهتر نیست برای دستگاههایی با رزولوشن بالاتر و به‌روزتر سرمایه‌گذاری شود و همچنین از ابتدا از نسخ نفیس و شکننده عکاسی شود که نیاز به دوباره‌کاری و آسیب زدن به نسخه‌ها نباشد؟

بنده با پیشنهاد شما موافقم. اما تصور کنید، این مراکز، اغلب از نظر داشتن امکانات و تجهیزات بسیار فقیر هستند، علاوه بر این، هنوز اسناد و مدارک زیادی دارند که باید با سرعت آنها را اسکن کرده و در اختیار متقاضیان قرار دهند. به نظرم، در موارد خاص، وقتی درخواستی می رسد، باید آمادگی انجام اسکن با دقت بالاتر هم وجود داشته باشد. اما به طور کلی، این مساله یک مشکل دیگر هم دارد که آن ناکافی بودن فضای موجود در سرورهاست. در این زمینه اغلب محدودیت وجود دارد، محدودیت مالی برای تأمین فضای مورد نیاز و هم مشکل فنی. بحث آسیب زدن به نسخه از این زاویه که بخواهد مکرر اسکن شود، بسیار مهم و پیشنهاد شما برای رفع آن مهم است، اما همه اینها مشروط بر آن است که امکانات وجود داشته باشد. خاطرتان باشد که در کتابخانه تشخیص این که دقیقا چه نسخه هایی ارزشمند و فوق العاده است، در بسیاری از موارد برای مدیران قابل تشخیص نیست.

 باز هم برمی‌گردم به پرسش نخست: آیا این موارد در بودجه دولتی کتابخانه‌ها تعریف نشده است؟

تا آنجا که من خبر دارم، بودجه خاصی برای توسعه «علوم انسانی دیجیتال» در کتابخانه ها وجود ندارد و ضمن بودجه های دیگر تعریف می شود. البته به طور مشخص، در کتابخانه ملی، بودجه خرید نسخ خطی هست، اما از این که برای دیجتایز کردن نسخ یا اسناد، یا انجام پروژه های مبتنی بر دانش علوم انسانی دیجیتال،  بودجه ویژه ای در نظر گرفته شود، بودجه ای باشد، بنده بی خبرم هرچند ممکن است در این سالها باب شده باشد. همچنین این احتمال وجود دارد که برخی از موسسات دانشگاهی، طرح هایی با بودجه های معین در انجام برخی از پروژه هایی در خصوص علوم انسانی دیجیتال داشته باشند که بنده از آنها بی خبر باشم.

 دانشگاههای ایران تا چه اندازه دستورعمل‌های آموزشی و پداگوژی‌شان را تغییر داده‌اند تا برای دانشجویان و اساتید امکانات بهتر و سهول دسترسی بیشتری به آرشیوهای دیجیتال و روش‌های نوین تحقیق فراهم باشد؟ چه اقداماتی لازم است انجام شود؟

در دانشگاهها در چند سطح، زمینه هایی برای توسعه قانونمند در استراتژی ها و راهبردهای این حوزه ها هست. یکی اداری و آموزشی که در بخش آموزشی در دو سالی که کرونا جریان داشت، زمینه های بهتری فراهم شد. البته بیش از نود درصد کار فقط ایجاد ارتباط مجازی برای وصل کردن استاد و دانشجو بود، اما در حاشیه آن، شمار فایل و متن و  صوت هم فزونی یافت. این که چه مقدار روی اینها کار شده و دسته بندی و آماده برای استفاده های مربوطه باشد، آگاه نیستم. در حال حاضر نظمی ندارد. در آموزش، کار نگارش پایان نامه ها، بیشتر از لحاظ روند پیشرفت کار رساله، استفاده از اپلیکیشن ها و حذف نظام دستی سابق، زمینه را برای حفظ و نگهداری و توسعه این بخش از معلومات فراهم کرده است. مسأله سرقت علمی و مشابهت یابی هم در تقویت مراکزی که این وظایف را بر عهده دارند، باز کمک دیگری به حفظ و نگهداری آرشیو مقالات و رساله ها کرده است، اما اغلب بسیار ضعیف و محدود است. و اما در باره کتابخانه ها، در پاسخ سوالات دیگر هم اشاره کردم، و همین طور نظام آموزشی رابطه استاد و شاگرد برای کوچ دادن دانشجویان به سمت آرشیوها، کار جدی جیان ندارد و و بیشتر به صورت تجربی و موردی در حال توسعه است. مشکل کمبودهای فنی و برنامه نویسی هم که جای خود را دارد و اغلب حرکت این برنامه ریزی ها را  کند می کند. در واقع، ما با یک توسعه ناموزون و غالبا غیر برنامه ریزی شده روبرو هستیم. این چیزی است که بر اساس تجربه های مختصر خودم احساس می کنم. می توان کارهای دقیق تری در بررسی این موارد انجام داد.

https://digitalorientalist.com/2022/09/09/digital-humanities-and-manuscript-archives-in-iran/

 

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

چگونه دانش «کتاب شناخت» را به عنوان یک رشته جامع علمی تأسیس کنیم؟

رسول جعفریان

روز سه‌شنبه ساعت ۱۷ عصر اسفندماه سال ۱۴۰۲ با با حضور جمعی از پژوهشگران، فهرست‌نگاران و مدیران کتابخا

البدء و التاریخ مقدسی، اثری مبتکرانه در تاریخ نگاری اسلامی

رسول جعفریان

گزارشی است در باره کتاب البدء و التاریخ مقدسی که از جهاتی اثری مبتکرانه و منحصر به فرد در میان کتب ت