برچسب ها: صوفیه

۶ مقاله

مقالات

خلاصه

بحث دین و دنیا و نسبت آنها با یکدیگر سابقه دیرین دارد، هم از نظر تئوریک و هم در عمل. سوال اصلی این است که اسلام، چه اندازه به دنیا و به طور خاص به اقتصاد بها داده است. آیا اسلام بیشتر طرف انزوای از دنیا را گرفته، یا مردم را به اقبال بر دنیا تحریض کرده است؟ نظر اسلام در باره کسب و کار، و در نهایت تولید ثروت چیست؟ این نظر هرچه بوده، چه تأثیری در تمدن اسلامی داشته است؟ جامعه مسلمانان در این باره چه نظری داشته و آیا نگاه اسلام را درست دریافته است یا خیر؟ در این باره، کتاب «اسلام و سرمایه داری» رودنسون فرانسوی با ترجمه محسن ثلاثی، و مقاله زیبای دین و دنیا از مرحوم حمید عنایت در کتاب جهان از خود بیگانه، گویای ابعاد مختلف این بحث هست. .. و اما اخیرا رساله ای با ارزش با عنوان «الحثّ علی الصناعة و التجارة و العمل» از ابوبکر خلال (م 311) یافتم. هم اصل موضوع و هم جنبه های تمدنی آن برایم اهمیت داشت. این مقاله را برای مرور بر آن و شرح دیدگاه های جاری در آن نوشتم. ابتدا ابعاد بحث را توضیح دادم، سپس مروری روی 128 خبر این کتاب داشتم. زیبا ترین تعبیر در این کتاب این بود که وقتی کسی به احمد بن حنبل می گوید که، سفیان بن عیینه، گروه «المتوکّله» که اهل کار و فعالیت نیستند و صرفا بر خدا توکل می کنند را «مبتدعه» نامید، احمد گفت: اینها، مردمان بدی هستند که می خواهند دنیا را تعطیل کنند: «هؤلاء قوم سوء یریدون تعطیل الدنیا».

خلاصه

متن حاضر شامل شش مورد سوال در باره صوفیه از شماری از علمای مشهد، در اواخر دوره صفوی است که مشهورترین آنها شیخ حر عاملی (م 1104) مولف وسائل الشیعه است. در این سوالات، در باره مذمت صوفیه، لزوم طرد آنان، عدم پرداخت زکات به آنها، درس نخواندن نزد آنان و مباحث دیگر سوال شده است. به طور خاص، در باره انتساب کتاب تبصره العوام و حدیقه الشیعه نیز پرسش شده است. عنوانی که در خود نسخه آمده این است: «رساله ای که علمای امامیه در مذمت طایفه صوفیه نوشته اند».

خلاصه

روزنامه مسافرت نیشابور، سفرنامه ای است از سفر یک هفته ای به نیشابور، برای زیارت قبر عطار، امامزاده محروق و فضل بن شاذان، که از هفتم محرم تا دوازدهم این ماه از سال 1343 ق / مرداد 1303 ش انجام شده است. نویسنده ضمن شرح وقایع سفر، گزارشی از مزارات نیشابور و طول راه بدست داده و آگاهی های با ارزشی را ثبت کرده است.

خلاصه

مسلمانان چه نگاهی به امر صنعت داشتند؟ صنعت بخش مهمی از تمدن بشری است و رشد و توسعه یا در مقابل، افت و کاستی در آن، می تواند معلول نگره هایی باشد که مردمان در یک جامعه، از زاویه دینی و ارزشی و عرفی به آن دارند. متفکران مسلمان، در تفسیر علوم، چه جایگاهی برای آن قائل بودند؟ صوفیان که در یک دوره طولانی بر نگره های جامعه تسلط داشتند، چه تفسیری از صنعت ارائه می دادند؟ مشکل و سوال اصلی این است که چرا در طول بیش از هزار و دویست سال، صنعت در جهان اسلام، بجز آنچه در جهان سنتی معمول بود، تکانی نخورد؟ آیا این امر دلیل خاصی داشت؟ این نوشتار، بیشتر از زاویه ارتباط علم و صنعت به مسأله نگریسته است. این که تفسیر مسلمانان از علم، شامل صنعت می شده است یا خیر و مسائلی دیگر از این دست...

خلاصه

یادداشت زیر، گزارشی است از یک مثنوی بلند از قرن سیزدهم هجری که در باره مسائل مذهبی، اختلاف نظرها و چند حکایت و بهره گیری های مذهبی از آنها و نیز علیه صوفیه سروده شده است.

خلاصه

رساله حاوی اطلاعاتی در دو بخش است. نخست اطلاعاتی در باره رابطه صوفیان با دولت قاجار، به خصوص ذهبیه که در این باره نکاتی آمده و البته شکل هوادارانه دارد. دوم اطلاعات تاریخی در باره پاره ای از مسائل سیاسی و حتی رخدادهای تاریخی که به برخی از شورشهای محلی علیه حکومت مربوط می شود.