برچسب ها: قاسم الارزاق

۲ مقاله

مقالات

خلاصه

این مقاله، حاوی یک مقدمه و متن دو رساله است. رساله اول از ملاعبدالرحیم قراباغی در دفاع از نظریه قاسم الارزاق بودن ائمه و دومین رساله در نقد آن از ملاقاسم موغانی است. هر دو از آذربایجان و مربوط به قزن سیزدهم هجری هستند. در این قرن، مجادلات فکری در باره موقعیت ائمه در نظام آفرینش بالا گرفت و در میان آرای رهبران شیخیه نظریاتی که منتسب به غالیان قرون نخست بود، پدید آمد. برخی علیه آنان موضع گرفتند. حاصل آن ادبیاتی است که بخشی را در این مقدمه و دو رساله ملاحظه خواهید کرد.

خلاصه

انتقال افکار شیخی از کربلا به ایران، در چندین شهر، منازعات جدی به راه انداخت. کرمان، همدان و در رأس آنها تبریز، مرکز این جدالهای فکری بود، جدالهایی که محور آنها بحث معرفت امام، مسأله غلو، و مباحثی از این دست بود. در این زمینه رساله هایی در رد و ایراد وجود دارد که تاکنون منتشر نشده است. در مقاله حاضر، بر شماری از آنها مرور شده و گزارش این جدالهای فکری آمده است، مباحثی که هنوز هم گاه و بیگاه در حوزه های علمی ادامه دارد و بی شبهه، تا هر وقتی که حوزه های دینی ما با این مشخصه به حیاتشان ادامه می دهند، این مباحثات ادامه خواهد داشت.