سیرت محمد رسول الله/ 3 جلد
خلاصه
«سیره ابن هشام» از جمله مهمترین گزارشاتِ حوادث پیش از اسلام، تبارشناسی، تاریخ زندگی و حوادث بیستوسه ساله دوران رسالت پیامبر اکرم (ص) است.معرفی کتاب
سیرت محمد رسول الله، عبدالملک ابن هشام؛ برگردان: مسعود انصاری؛ چ اول، تهران: انتشارات مولی، 1392، 1100 نسخه.
غلامرضا نوعی
«سیره ابن هشام» از جمله مهمترین گزارشاتِ حوادث پیش از اسلام، تبارشناسی، تاریخ زندگی و حوادث بیستوسه ساله دوران رسالت پیامبر اکرم (ص) است. ارزش این کتاب به دو ویژگی مهم آن، یعنی قدمت و روشمندی آن برمیگردد. این اثرِ اصیل را عبدالملک ابن هشام (م218ق) از کتاب محمد بن اسحاق بن یسار (احتمالا 85-150 یا 151ق) دست داده است. اثر کمنظیر ابن هشام قرنها مبنای تحقیقات بسیاری از پژوهشهای مربوط به سیره و مغازی و کتابهای عمومی تاریخ عصرِ برآمدن و رشد و نمو اسلام تا هنگام وفات رسول الله (ص) بوده است؛ چرا که از نگاشتههای قرن اول و اوایل قرن دوم چندان آثاری به جای نمانده است. محمد بن اسحاق از نسل سوم تدوینکنندگان احادیث تاریخی، سِیَر و مغازی پیامبر اکرم (ص) است. هر چند در متون عرب چندین شخص این اثر را از ابن اسحاق نقل کردهاند، اما در واقع سیره ابن اسحاق در گزارش ابن هشام جاودانه شده است. از سوی دیگر به تعبیر مرحوم اصغر مهدوی در مقدمه تصحیح سیرت رسول الله «نقل و تهذیب سیره ابن اسحاق مایه شهرت ابن هشام و جاودان شدن نامش به عنوان مؤلف سیره رسول الله شده و مانع از آن گردیده است که او نیز به ماجرای بسیاری از همگنانش که شاید در پایه کمتری از ادب و علم و دانش قرار نداشتهاند و تنها نامی از ایشان به جای مانده دچار شود تا آنجا که نام ابن هشام که تهذیب کننده و راوی سیره است با نام مُصنّف اصلی آن یعنی ابن اسحاق هم ردیف و شناختن هر یک از دو تن موقوف به شناخت دیگری شده است».[1]
علاوه بر جایگاه بلند مؤلفان و مصنفان این اثرِ ماندگار تاریخی، درباره اهمیت و شهرت متن این سیره به عنوان کتاب درسی، ماخذ و مرجع علمی نیز اخبار بسیاری نقل شده است تا آنجا که آمده: «در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم ابن الوزیر المغربی سیره ابن هشام را که تا آن زمان نسخه نویسان و کُتّاب ظاهراً بدون در نظرگرفتن محتوای آن به بیست جزء متساوی تقسیم میکردهاند، بر مثال قرآن بر سی جزء منقسم کرده بود و هر بامداد، چون از درس قرآن فارغ شدی، چهار جزء از آن مطالعه کردی».[2]
وجود نسخ متعدد خطی از سیره ابن هشام در موزهها و گنجینهها و ارجاعات متعدد محققان و مفسران در طول تاریخ نشان میدهد که این کتاب همواره در کانون توجه نویسندگان مسلمان قرار داشته و بر آن شروح و تعلیقات متعدد در طول تاریخ نگاشته شده است. برخی با کاستن حشو و زوائد آن را برای تعلیم مختصر نموده و حتی تنی چند آن را به نظم سرودهاند. دربارۀ پیشینه ترجمۀ آن به فارسی باید به ترجمه و انشاء سیرت رسول الله از روایت ابن هشام توسط رفیعالدّین اسحاق بن محمد همدانی، قاضیِ ابرقوه در دهه دوم قرن هفتم اشاره کرد که در زمره متون ارزشمند کهن زبان فارسی است. این اثر سالها قبل با مقدمه مفصل و تصحیح ارزشمند استاد اصغر مهدوی منتشر شده است. هر چند این اثر با نثری دلنشین ترجمه شده، اما به تعبیر مصحح «نه تنها یک ترجمه تحت الفظی نیست، بلکه در بعضی موارد از حد یک ترجمه آزاد نیز فراتر است؛ زیرا مترجم گاهی گفتههای جمعآورنده اصلی اخبار، یعنی محمد بن اسحاق را تو ضیحات روای آن یعنی ابنهشام و بیانات خود چنان به هم آمیخته است که برای بهدستآوردن اصل عربی مطالب باید هر جمله یا هر چند جمله از ترجمه را در برابر متن عربی قرار داد و چند بار آنها را مرور کرد تا فهمید چه عبارتی از کیست و از کجا آمده است».[3] به هر حال اصغر مهدوی آن را یکی از بهترین نصوص دینی و ساده و بیآلایش زبان فارسی به شمار میآورد. ترجمه دیگری از این اثر به قلم حضرت آیتالله رسولی محلاتی منتشر شده است.
در اواخر سال 1392 ترجمه تازهای از این سیره به بازار نشر قدم نهاده که مترجم آن سابقۀ دیرینی در ترجمه متون ارزشمند مذهبی همچون تفسیر دشوار کشاف زمخشری (نشر ققنوس) و بررسی تاریخی قصص قرآن (اثر برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران/ انتشارات علمی و فرهنگی) در کارنامه خود دارد. از اینرو ترجمۀ تطبیقی ایشان به نثر معیار و فارسیِ امروزین میتواند کمک شایانی به فهم آسانتر این متن مهم تاریخ اسلام کند. ترجمه حاضر در سه جلد سامان یافته است: جلد اول «از تبار شناسی تا هجرت» و جلد دوم «از هجرت تا خندق» و جلد سوم از «خندق تا وفات» را در برگرفته است. «انتشارات مولی» که پیشتر آثار متعدد دیگری از متون کهن عرفانی و مذهبی را به زیور طبع آراسته، در انتشار این کتاب نیز سنگ تمام گذاشته و افزون بر کتابت زیبای عنوان اثر که به خط استاد حمید عجمی است، ریزهکاریهای بسیاری در کتابآرایی، جلدسازی و انتخاب قلم متن انجام داده است.
درباره ویژگیهای این ترجمه باید گفت آنچنان که در مقدمه مترجم آمده، تصحیح مصطفی السّقا، ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی مبنا و مستند کار قرار داده شده و بر تحقیق و تصحیح آنان اعتماد شده است (ص 28، مقدمه مترجم). به نظر میرسد با توجه به مقدمه مفصل دو محقق اثر عربی و ترجمه کامل آن توسط مترجم، وی به مقدمه کوتاه سه صفحهای بسنده نموده است. در مقدمه مصححین به «آغاز تالیف سیره»، «دانش سیره در ادوار گوناگون»، «پیدایی موالد»، «سبب تألیف سیرۀ ابن اسحاق» و «ابن هشام و سیره ابن اسحاق» پرداخته شده است. محققان همچنین به نسخ چاپی و خطی مورد استناد خود اشاره دارند. مترجم در پایان هر جلد نمایه مفصلی مشتمل بر فهرست آیات و احادیث، اعلام، اماکن و نیز یک فهرست موضوعی از مضامین آن جلد ارائه نموده است. مترجم اثر همچنین بیان میکند که عناوین آوردهشده در اصل سیره نیست و تا آنجا خلاصه شده است که هم مفهومی اصلی را برساند و هم برای خواننده فارسی ملالآور نباشد.
از سوی دیگر آنچنانکه مترجم بیان کرده این ترجمه کامل از اثر است و در آن هیچ بخشی از سیره، اسناد، روایات، توضیحات و اشعار حذف نشده، بلکه همه آنها به فارسی برگردانده شده است. خوانندگان این اثر فخیم میدانند در این سیره بیش از سههزاروهفتصد بیت شعر مورد استناد قرار گرفته که خود در حجم یک دیوان کامل شعر عربی است. مترجم بیان داشته همه اشعار ثبتشده را ترجمه نموده است که این مهم در ترجمههای قبلی کمتر مورد اهتمام قرار گرفته است. مترجم اهمیت این اقدام خود را چنین بیان میکند که این اشعار در گزارش دقیق موضوعِ متن تأثیر اساسی دارد و در درکِ روحیه و اخلاق موافقان و مخالفان، آرایش و نظم نظامی، ابزارهای بهکاررفته در جنگ، ویژگیهای شعر غیردینی و شعر دینی و مرزهای محدود کننده آن و... بسیار روشنگر است و بدون فهم آنها بسیاری از فواید سیره از بین میرود.[4] وی همچنین گفته که برای رفع برخی از ابهامات بهویژه در ترجمه اشعار به کتاب روض الاُنُف اثر عبدالرحمن سُهَیلی (508-581) در شرح سیره ابن هشام توجه داشته است.
در پایان از باب تیمن دو بیت از اشعار حسان بن ثابت که در رثای پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) در آخرین سطور کتاب آمده را به همراه ترجمه آن میآوریم.
فلیتنا یوم واروه بملحدِه/ و غیبوه والقوا فوقه المَدَرا
لم یترک الله منا بعده احداً / ولم یَعِش بعده انثی و لا ذکَرا
ای کاش روزی که او را به خاک سپردند و در قبر پنهان کردند و روی قبرش گِل اندود کردند...
خدا هیچ کس از ما را بر جای نمیگذاشت و هیچ زن و مردی پس از او نمیزیست.
پربازدید ها بیشتر ...
دانشنامه ی هزاره (جلد اول)
زیر نظر شورای علمیدانشنامه یا دایرة المعارف، به کتابی گفته می شود که به ترتیب الفبایی یا موضوعی، درباره ی رشته یا رشته
نظری یافت نشد.