
مباني ايدئولوژيک حکومت در دوران پهلوي
معرفی کتاب
مباني ايدئولوژيک حکومت در دوره پهلوي<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
پروژه ناقص مشروطه خواهي که در صدد استقرار حکومت قانون بود صرف نظر از جدال روشنفکران و مشروطه خواهان بر سر کلمه « قانون » با دخالتهاي روس و انگليس و شروع جنگ جهاني اول تنها به حفظ استقلال کشور قناعت کرد. به دنبال آشوبها و ناامنيهاي موجود در کشور پس از انقلاب مشروطه انديشههاي روي کار آمدن دولت اقتدارگرا و ناسيوناليست در مجامع روشنفکران برلن تبليغ ميشد؛ جملاتي از قبيل کاوه، ايرانشهر و فرنگستان روجبن اصلي اين انديشه بودند. با اين پيش زمينهها رضاخان ميرپنج با حمايت انگليسيها کودتا کرد و در صدد ساختن دولت مدرن برآمد. به علت خاستگاه غيرمردمي دولت کودتا و سپستر حکومت پهلوي، استفاده از مولفههاي مدرن مشروعيت حکومت جايگزين انديشه سنتي و اسلامي شد. کتاب « مباني ايدئولوژيک حکومت در دوره پهلوي » به نحوه اين جايگزين و تلاشهاي حکومت پهلوي براي توجيه سلطه خود ميپردازد.
کتاب در 4 فصل سامان يافته است، دو فصل نخست که به مباحث نظري موضوع پرداخته است، ضمن اعتراف به در خور توجه بودن علت اصلاله کلام قدري موجب ملال خواننده ميشود. موضوعاتي از قبيل : تعاريف، تاريخچه و مفهوم ايدئولوژي و ناسيوناليسم مطالب اساسي اين بخشها هستند. نويسنده ايدئولوژي حکومت را گروهي از هنجارها ميداند که گروه و يا اجتماع سياسي براي پاسخگويي به نيازهاي اساسي خود معتبر ميداند و دولتمردان تمام مساعي خود را براي تحقق آنها به کار ميگيرند.
فصول سوم و چهارم که مباحث اصلي کتاب در آنها طرح شده است؛ تربيت دوره رضاشاه و پسرش را در بر ميگيرد. نويسنده در فصل سوم از مراحل و گونهاي تحول و تطور در ايدئولوژي حکومت پهلوي سخن ميگويد که در سه مرحله قابل تقسيم است. در دوره اول اقتدارگرايي ملي، مذهبي و باستان گرايي و ليبرال محافظه کاري؛ در دوره دوم کنار گذاشتن ايدههاي ليبرال و مذهبي و بازسازي هويت قومي به هويت ملي و در دوره سوم آلمان دوستي، نژادگرايي و برخورد علني با شعاير مذهبي را ميتوان نشان داد.
فصل چهارم به ايدئولوژي حکومت در دوره پهلوي دوم پرداخته است که به نظر نويسنده امتداد ايدئولوژي پهلوي اول است و شاخصههاي اصلي آن ناسيوناليسم فرهنگي – محافظهکار و باستانگرا است، با اين تفاوت که در اين زمان گفتمان ليبرال دموکراسي نيز در عرصه نظام بينالملل وارد ميشود. در پي آن شاه نيز ميکوشد از مفاهيمي چون آزادي، حکومت، قانون و غيره بهره گيرد. از طرفي محمدرضا شاه برخلاف پدر محدوديتي براي اخذ مفاهيم قائل نبود و از هر مرامي براي استحکام حکومت استفاده ميکرد. پهلوي دوم با تفسير مارکسيستي گونه تاريخ ايران اصلاحات ارضي و انقلاب سفيد را عليرغم تمامي تضادها و تناقضهاي موجود در اين ديدگاه، به عنوان فاتحهبخشي دوران فئودالي تاريخ ايران ميدانست و در اين ميان نقش شاه به عنوان قهرمان اين اصلاحات بسيار بارزتر ميشد.
کتاب با بهرهگيري از انبوهي منابع فارسي و خارجي نگاشته شده است. نويسنده تنها به استفاده و گردآوري مطالب اکتفا نکرده و تا حد امکان تحليل و موشکافي مطالب را در پيش گرفته است. کتاب با نثري روان، به سامان و در خور فهم تاليف شده است.
نادر خبازي
پربازدید ها بیشتر ...

سیرت محمد رسول الله (ص) (ترجمه سیره ابن هشام)
ابن اسحاق - ابن هشامسالها پیش باید انجام می گرفت. مقصودم ارائه ترجمه کامل سیره ابن اسحاق ب

کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی
محمدحسین رجبی(دوانی)در تاریخ اسلامی به ویژه از دیدگاه ماشیعیان، نام کوفه با پیمان شکنی و بی وفایی همراه است؛ به گونه ای
منابع مشابه بیشتر ...

اسناد دیپلماتیک ایران دوران شاه صفی اول؛ از مجموعه آرشیو اسناد کهن دولتی روسیه (فارسی - ترکی - روسی)
آرتیوم آلکسیویچ آندرییف و دیگراناسناد دیپلماتیک ایران دوران شاه صفی اول؛ از مجموعه

ردیابی حقیقت فوکو در گفت و گوهای سفرای ساسانی و اعراب مسلمان
الهام میرزاخانیهنگامی که اعراب مسلمان حول محور اسلام در حال فتح سرزمین های اطراف مخصوصاً امپراتوری ساسانی بودند، قب
نظری یافت نشد.