معرفی کتاب

تاریخ معاصر ما با غرب ارتباط شگفتی دارد، ارتباطی که به نوعی حکایت عشق و تنفر است. از یک سو و در مراحلی علاقه نشان داده و در مراحلی دیگر اظهار تنفر کرده است. حتی همان وقت هم که علاقه داشته نتوانسته است نفرت خود را پنهان کند. این که چرا و چگونه حکایت دیگری است.
بنابرین مطالعه آثاری از این دست برای ما جالب خواهد بود، برای ما که رنگ غربی را در یک صد و پنجاه سال اخیر به خود گرفتیم و دایما در حال رفت و برگشت با آنه هستیم.
نویسنده در مقدمه گفته است که این کتاب را برای کسانی که می خواهند راجع به هنر، اندیشه، آداب، اخلاقیات و دین به مطالعه بپردازند نوشته است.
این ها دقیقا چیزهایی است که ما نیازمند آن هستیم. به خصوص نسل جدید ما که به تدریج به برخی از مسائل عادت کرده و ریشه های آن را را نمی شناسد.
پیش از ویل دورانت برای ما جالب بود اما اکنون آن اثر به رغم خوبی، اندکی رنگ قدمت به خود گرفته و باید کارهای جدید را خواند. گرچه این اثر هم از اواخر قرن بیستم است.
اهمیت این کتاب در این است که تاریخ فرهنگی غرب است نه تاریخ سیاسی آن. البته هر کدام از این وجوه اهمیت خاص خود را برای ما دارد اما در باره فرهنگ غرب و اجزاء و مراحل آن کمتر می دانیم و این اثر به نظر می رسد خلاءی را در فارسی پر کند.
در کنار این اثر خواندن تاریخ فلسفه کاپلستون جالب است اما آن کتاب خیلی فلسفی است و ما نیازمند آن بودیم تا نگاهی فرهنگی تر به غرب و تطور آن داشته باشیم.
نویسنده معتقد است که هر کسی تعصب خاص خود را در نگارش تاریخ دارد اما امکان دور شدن از آن وجود دارد. اما به هر روی همه تعصب ها مخربند و زیان آور.
اثر حاضر مفصل و در 1070 صفحه انتشار یافته که البته علاوه بر چهار فصل آن شامل فهرست راهنما نیز هست.