معرفی کتاب

مجموعه یادداشتهایی که استاد محمد جواد حجتی کرمانی در باره پدرشان در صفحه نور روزنامه اطلاعات نوشته بودند، اکنون با ویرایش چندین و چند باره به یک صورت یک کتاب خواندنی درآمده است.
داستان تحول مردی از آیین زرتشتی به اسلام که به حجت الاسلام تبدیل شد و نه خود که دو فرزندش یعنی آقای محمد جواد و علی هم در کسوت روحانیت درآمدند و برای تبلیغ و ترویج اسلام قلم زدند و سابقه مبارزاتی و خدمات فرهنگی قابل توجهی از خود برجای گذاشته اند.
این اثر یک تک نگاری در باره زندگی نامه عادی و فکری یک چهره فرهیخته از زبان فرزند اوست و بنابرین از این جهت نیز اثری جالب به حساب می آید.
داستان رستم که عبدالحسین نام گرفت و به سرعت به تحصیل روی آورد و در کرمان طلبه شد. این مرد از سال 1293 ش در هیجده سالگی به قم آمد از آنجا به نجف رفت. زمانی که شناسنامه گرفت، با حمایت و دستور مرحوم حاج شیخ عبدالکریم لقب حجتی کرمانی را انتخاب کرد.
در سال 1305 ش به کرمان بازگشت و ازدواج کرد و همانجا به کار تبلیغ مشغول گشت و امام راتب مسجد ملک کرمان بود. بعداز رضا شاه مدتی هم در مدرسه معصومیه تدریس کرد. ایشان در 7 خرداد 1337 به رحمت خدا رفت.

کتاب در ده فصل به انجام رسیده است:

اول: تاریخچه
دوم: شب وروز یک عاشق
سوم: نوروز
چهارم: آموزگاران نخستین
پنجم: با پدرم در سفر
ششم: دوستان و آشنایان او
هفتم: خاطرات
هشتم:‌ عشق و دعا
نهم: مادرم
دهم: بدرقه راه خدا